1

بزرگسالی ادامه تجربیات کودکی است

سرویس جامعه

تجربیات دوران کودکی بر شخصیت و رفتار افراد در بزرگسالی تاثیر می گذارد و روابط خانوادگی و والدین مهمترین نقش را در شکل گیری شخصیت یک فرد دارند.

تاثیر دوران کودکی بر شخصیت بزرگسالی

آیا تجارب دوران کودکی تاثیری در ویژگی های رفتاری و شخصیتی یک شخص بزرگسال و بالغ دارد یا نه؟ در این بخش قصد داریم به بررسی این موضوع بپردازیم. ظرفیت های رفتاری ، شناختی و ذهنی که خداوند متعال در دستگاه عصبیه یک نوزاد انسان به امانت گذاشته است پس از این که به دنیا آمد برای به فعلیت درآوردن همین ظرفیت ها مستلزم محیط آموزشی مناسب می باشد. بنابراین می توان گفت شخصیت و رفتار دوران بزرگسالی متاثر از تجربه های دوران کودکی می باشد حتی اگر هیچ اطلاعی از این ارتباط نداشته باشیم.

Alfred Adler معتقد بود غرایز و آرزوهای ما در زمان کودکی ایجاد می شود و سپس تمام دوران بزرگسالی از آن تاثیر می گیرد انسان ها سعی می کنند به همه آرزوهایی که در دوران کودکی آنها را ایجاد کردند برسند.

بزرگسالی در ادامه ی تجربیات دوران کودکی

همه افراد با وجود تمامی ویژگی های خود که دارند در ادامه تجربیات کودکی خود به سر می برند که در گذشته آن ها را سپری کردند اکثر آنها با تجربه اتفاقات منفی در دوران کودکی شان هنوز تاثیر آن اتفاقات را در زندگی خود می بینند و متاسفانه بسیاری از همین تجربیات منفی تا بزرگسالی ادامه داشته و فرد را دچار درگیری های فراوانی می کند چراکه تجربیات دوران کودکی بر روابط اجتماعی فرد ، روابط عاشقانه و همچنین آموزش و پرورش تاثیر گذار می باشد.

نقش والدین در شکل گیری شخصیت کودکان

اکثر خصوصیات شخصیتی ارثی نیستند بلکه بسیاری از آنها نتیجه تجربیاتی می باشد که هر شخصی در زندگی خود با آنها مواجه می شود. مرحله کودکی هر فرد حساس ترین و مهمترین بخش شکل گیری شخصیت ، خصوصیات فردی انسان و رفتار اجتماعی اش می باشد که همگی تا حدودی از آموزش ها و محیط تاثیر می گیرند و همچنین تکامل روانی و جسمی و همچنین رشد کودک در این دوران بسیار حائز اهمیت است.

اگر در این مرحله آسیب هایی به کودک وارد شود پیامد های طولانی مدت در آینده برایش به وجود می آید مخصوصاً اینکه چون آزارها و آسیب های وارد شده به کودکان کمتر قابل شناسایی است و کودک قادر به بیان آسیبی که به او وارد شده نیست به خاطر همین در حال و آینده عواقب جبران ناپذیری به زندگی اش وارد می شود به طور مثال در وجود هر کودکی ظرفیت زبان آموزی وجود دارد ولی چنانچه همین ظرفیت در دوره حساس رشدی که 1 تا 4 سالگی می باشد فعال و اکتیو نشود کودک دیگر هیچ وقت کادر به یادگیری سخن گفتن نمی باشد.

به گفته ی کارشناسان روانشناسی آن دسته کودکانی که در محیط شایسته و با محرک های مناسب بزرگ می شوند یعنی والدین و اطرافیان برایشان وقت میگذارند و به نوعی با او می گویند و می شنوند ، کتاب می خوانند و توجه خاصی به او دارند نسبت به کودکانی که در محیطی نا آرام و محروم بار می آیند از لحاظ ذهنی و هوشی برتری دارند.

پس می توان گفت در شکل گیری رفتار و روحیه کودکان و نوجوانان نقش پذیری اهمیت بسیار بالایی دارد که در علوم رفتاری به این موضوع همانند سازی می گویند یعنی کودکان خصوصیات عاطفی ، رفتاری و فکری افرادی که شاخص زندگیشان هستند را قبول می کند بدون آنکه آگاه باشد شبیه آن ها می شود.

به خاطر همین مادر خوب ، دختر خوب را برای مادر بودن و همسر بودن پرورش می دهد و پدر خوب همچنین پسری نمونه به بار می آورد. چنانچه والدین نقشی در زندگی فرزند خود نداشته باشند هویت مناسبی نصیب فرزند نخواهد شد و چنانچه پدر و مادر بد اخلاق باشند فرزند اجتماعی ستیز با هویت منفی را پرورش می دهند. گذشته همیشه به شکل دیدگاههای شخصیتی در زندگی آینده شخص آشکار می شود.

امروزه به غیر از آموزگاران و والدین ، رسانه های گروهی بالاخص تلویزیون در شکل گیری رفتار و خلق و خوی کودک و نوجوان نقشه بسزایی دارند و چنانچه تبلیغاتی شایسته داشته باشند کودک با اکتفاء به همانند سازی با این نمونه های خوب سعی بر تقلید رفتار آنها می کند اما چنانچه این نمونه ها دارای رفتار و گفتاری نادرست باشند دروغگویی ، بی مسئولیتی ، قانون شکنی و رفتارهای غیر اخلاقی را ترویج می کند.

کودکان و نوجوانانی که به هر علتی دچار تشویش و استرس می شوند در دوران بزرگسالی احتمال دارد دو برابر بیشتر از دیگران دچار بیماریهای روانی شوند به عقیده دانشمندان یکی از عوامل مهم بروز بیماری های روحی و روانی افسردگی داشتن نگرانی و استرس در دوره کودکی و نوجوانی می باشد و اگر این حالت را تجربه می کنند به تدریج مشکلات تغذیه نیز به دیگر مشکلاتشان اضافه می شود و همینطور مشکلات زیادی در محیط کار و زندگی روزمره خود شاهد خواهند بود، برعکس اشخاصی که در یک محیط دنج و آرام و به دور از استرس بار می آیند در زندگی خود بسیار موفق بوده و دارای آرامش روانی خواهند بود و میزان رضایت بیشتری نسبت به افراد پر استرس خواهند داشت.

به خاطر همین ضرورت دارد والدین از همین حالا تنها به فکر اصلاح رفتارها و خصوصیات نامناسب خود باشند بلکه مراقب باشند فرزندانشان در مورد کاربرد ماهواره و اینترنت مورد غفلت قرار نگیرند و می توان گفت فرزندی آگاه به جامعه تحویل دهند.