1

از کاهش تبلیغات رسانه تا حمایت نکردن مسئولین

سیده ریحانه موسوی

چندی پیش طبق آماری که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در آبان ماه سال جاری اعلام کرد، به‌طور میانگین سرانه مطالعه کتاب در کشور برای هر فرد ۱۳ دقیقه در روز است. در حقیقت کتاب غذای روح انسان و راهنمای او در زندگی می‌باشد، اما چرا سرانه مطالعه در کشور ما پایین است ؟ واقعیت آن است که پایین رفتن سرانه مطالعه، تیراژ و خرید کتاب روشن‌تر از آن است که نیازی به آمار و ارقام باشد. سؤال این است که چرا این‌گونه شده است؟ چرا نه نسل جدید و نه نسل قدیم، دیگر کتاب مطالعه نمی‌کنند؟ یکسری پاسخ‌ها داده‌شده؛ ازجمله گفته می‌شود قیمت کتاب بالاست و بسیاری از مردم به‌ويژه اقشار و لایه‌های جوان‌تر و کم‌درآمدتر جامعه قدرت خرید کتاب ندارند. پاسخ دیگر آن است که سانسور و ممیزی کتاب، یکی از موانع مطالعه کتاب شده است. پاسخ سوم سروقت فضای مجازی می‌رود. گفته می‌شود فضای مجازی به دو صورت از مطالعه کتاب در ایران جلوگیری می‌کند. نخست آنکه تلگرام، اینستاگرام ، واتس‌اپ و… باعث شده‌اند اقشار و لایه‌های جوان‌تر جامعه زمان زیادی را به سرگرم بودن با گوشی‌های همراهشان اختصاص دهند، زمانی که دست‌کم بخشی از آن می‌توانست به مطالعه کتاب اختصاص یابد. شکل دومی که فضای مجازی بر مطالعه کتاب در ایران اثر منفی گذاشته، دستیابی سریع و آسان به دانش، اطلاعات و منابعی است که دانشجویان و محققان برای تحقیقاتشان نیاز دارند، در حقیقت به‌جای رفتن به کتابخانه یا تهیه کتاب، می‌توانیم از طریق کامپیوتر شخصی‌مان به آخرین آمار، اطلاعات و دانش در حوزه موردنظرمان دست پیدا کنیم. به سراغ دو نویسنده و مردم شهر می‌رویم تا نظر آن‌ها را در این خصوص جویا شویم.

کتاب چه بخش از فرهنگ جامعه را تحت شعاع قرار می‌دهد؟

عضو انجمن ادبی روایت و نویسنده حمیدرضا جعفری در گفت‌وگو با خبرنگار صبح امروز، در خصوص سرانه پایین مطالعه در ایران گفت: سرانه مطالعه در کشور ما پایین است و باید بررسی شود که کتاب چه بخش از فرهنگ جامعه را تحت شعاع قرار می‌دهد، به عبارتی چرا مردم ما عادت به خواندن کتاب ندارند؟

وی افزود : به‌صورت طبیعی وقتی در یک فرهنگ، مردم به کاری عادت می‌کنند یک سری ریشه‌ها دارد و ریشه کم بودن سرانه مطالعه در کشور ما ریشه‌ای فرهنگی است و باید به عقب برگردیم و ببینیم، چه آداب‌ورسومی باعث شده است که این اتفاق بیفتد.

فرهنگ شفاهی مردم ایران

جعفری بیان کرد: اگر به رفتارهای روزانه مردم دقت کنیم می‌بینیم که مردم ما، مردمی شفاهی هستند، زیرا بیشتر با یکدیگر در حال گفتگو هستند و چیزهایی را برای هم تعریف می‌کنند که ممکن است از جنس همان کتاب‌ها باشد، بنابراین این عادت فرهنگی ایرانی‌ها باعث شده که رغبت کمتری به خواندن کتاب داشته و بیشتر دوست داشته باشند که گوش دهند.

وی ادامه داد: بخشی از این موضوع به سنت تعزیه‌خوانی و نقالی و این دسته هنرهای سنتی که ریشه در فرهنگ ما دارد برمی‌گردد، اکنون نیز این هنرها برای مردم جذابیت خاصی دارد و مردم با اشتیاق به دیدن و شنیدن آن می‌پردازند و احساس خستگی نیز نمی‌کنند، اما اگر قرار باشد همین داستان را در قالب ۱۰صفحه کتاب مطالعه کنند، شاید برایشان سخت باشد یا نخوانند.

تأثیرات تلویزیون در کاهش مطالعه مردم

عضو انجمن ادبی روایت مشهد در خصوص تأثیرات تلویزیون بر روی کاهش مطالعه افراد تصریح کرد: رسانه‌ای از جنس تلویزیون حس مخاطبان را به دیدن و شنیدن بیشتر ارضاء می‎کند، یعنی هم می‌گوید و هم نشان می‌دهد و باعث می‌شود تا مجالی برای فکر کردن باقی نماند، درنتیجه مخاطبان به مقصود خود چه در زمینه آموزشی و چه در زمینه تفریحی می‌رسند و بدون اینکه نیازی به فکر کردن و تحلیل داشته باشند به خواسته خود دست میابند و نیازی به فکر کردن نمی‌بینند، لذا این موضوع مهم‌ترین علت کم خوانی مردم ایران است.

عدم شناخت ذائقه مخاطبان

وی ابراز کرد: در طول سالیان متمادی در کشور ما، نویسنده‌ای شاخص یا چهره‌ای که مردم بتوانند به او اعتماد کنند و به سمت او بروند، نداشته‌ایم، بنابراین علت دیگر عدم مطالعه افراد این است که ما نتوانسته‌ایم در صنعت تولید و نشر کتاب، ذائقه مخاطب را خوب بشناسیم و محتوایی موردپسند او تولید کنیم، البته در این سال‌ها معدود کتاب‌هایی نیز منتشرشده که با اقبال مردمی روبرو شده‌اند.

جعفری ادامه داد: این موضوع نشان‌دهنده این است که مردم از کتاب فراری نیستند، اما وقتی برای خرید کتاب مراجعه می‌کنند چیزی باب دندانشان پیدا نمی‌کنند به همین دلیل در آنان سرخوردگی ایجاد می‌شود.

وی مهم‌ترین کاری که در این زمینه باید انجام شود را شناخت فرهنگ و ذائقه ایرانیان دانست و گفت: در طول ۲۰ سال گذشته و حتی ماقبل آن، تعداد نویسندگانی که به فرهنگ ایران و ایرانی مسلط باشند به‌اندازه انگشتان یک دست هم نرسیده‌اند، بنابراین محصولی که تولید می‌شود باب ذائقه مردم ایران نخواهد بود و مردم رغبتی به خواندن و معرفی کردن آن به دیگران نیز نخواهند داشت.

جعفری بابیان اینکه حل این مشکل کار دولت نیست افزود: دولت نمی‌تواند پولی بگذارد، اقدامی انجام دهد یا جریانی ایجاد کند که این مشکل حل شود ، بلکه باید انجمن‌هایی تشکیل گردد که به این موضوع فکر کنند و این جریان باید منجر به تربیت افرادی شود، که طبق ذائقه ایرانی شروع به نوشتن کنند.

تفاوت شبکه‌های اجتماعی با کتاب

وی در خصوص تمایز مطالعه در شبکه‌های اجتماعی بامطالعه کتاب  تبیین کرد: خواندن شبکه‌های اجتماعی و سایت‌ها که از طریق گوشی تلفن همراه و کامپیوتر صورت می‌گیرد نیز بامطالعه‌ای که از طریق کتاب صورت می‌گیرد متفاوت است، یعنی چیزی که از کتاب در ذهن و شخصیت یک انسان شکل می‌گیرد با چیزی که از رسانه‌ها منتقل می‌شود فرق دارد زیرا این‌گونه رسانه‌ها حادثه محور و جنجال محور هستند  و ذهن افراد را به سمت پیگیری ماجراهایی می‌برند که اهمیتی ندارند.

کار کارشناسی راه خروج از مشکل کم خوانی

جعفری راه خروج از این وضعیت را انجام کار کارشناسی بر روی آن دانست و اذعان کرد: در قرن‌های گذشته مردم به علت بی‌سوادی از مطالعه کتاب دور بوده‌اند، به همین دلیل نقالان و تعزیه‌خوانانی که دارای سواد بوده‌اند مسائلی را که از درون کتاب‌ها آموخته‌اند برای آنان نقل کرده‌اند و این موضوع برای مردم به‌صورت یک عادت درآمده است، اما نمی‌توان گفت که این عادت خوب است یا بد و باید روی این مسئله کار کارشناسی صورت بگیرد و نتایج آن در آثاری که پس‌ازآن منتشر می‌شود نمود پیدا کند.

گرانی و سرانه پایین مطالعه

جعفری در خصوص مبحث گرانی کتاب خاطرنشان کرد: اتفاقاتی که در کشور افتاده است کمی قیمت کتاب را بالابرده است، اما مردم باید ببیند سهم گرانی یک کتاب در سبد اقتصادی زندگی آنان چقدر بوده است.

وی ابراز کرد: یک کتاب را افراد مختلف بارها و بارها می‌توانند مطالعه کنند یا به یکدیگر هدیه دهند. اگر شخصی اهل کتاب باشد و بداند از یک کتاب چه چیزهایی را به دست می‌آورد هیچ‌وقت گرانی آن را بهانه نمی‌کند.

نقش مسئولین چیست؟

وی نقش مسئولین را در مبحث گرانی کتاب بی‌توجهی آنان به قیمت بالای کتب آموزشی در مقایسه با کتب و آثار فاخر دانست و بیان کرد:  یک کتاب یا اثر فاخر جهان به قیمت ۳۰ هزار تومان به فروش می‌رود کتابی که شاید یک سال زمان برای نوشتن آن صرف شده باشد، درصورتی‌که یک کتاب آموز شب برای یک دانش‌آموز مقطع ابتدایی ۱۰۰هزار تومان قیمت دارد و میزان استفاده از آن نیز یک‌ترم تحصیلی است کتبی که در آن به سرفصل‌ها و مباحث آموزشی ساده پرداخته‌شده است و بیش از ۲ساعت از وقت نویسنده را نگرفته است و بعد از استفاده نیز اهداشده و یا کنار گذاشته می‌شود. این اختلاف قیمت بین یک شاهکار ادبی و یک کتاب سردستی باید از سوی مسئولین موردتوجه و نظارت قرار گیرد درصورتی‌که هیچ توجهی به این موضوع نمی‌شود.

وی ادامه داد : از سوی دیگر مردم ما بیشتر درگیر خرید همین کتب سردستی آموزشی برای فرزندان خود هستند، یعنی این فرهنگ نیز به جامعه تزریق‌شده است که برای موفقیت باید از این کتاب‌ها استفاده شود، و در این میان متأسفانه معلمان نیز به این‌گونه کتب پروبال می‌دهند.

گران شدن کتاب با حذف کپی‌رایت

عضو انجمن ادبی روایت و نویسنده رمان شقایق در پایان سخنان خود اذعان کرد: کشور ما هنوز در دوران ارزانی کتاب به سر می‌برد، به‌محض اینکه تحریم‌ها برداشته شوند و ما نیز به جامعه جهانی بپیوندیم، دیگر نمی‌توانیم به‌صورت کپی‌رایت کتاب چاپ  و باید کتاب‌ها را به قیمت واقعی که بسیار هم بالاست خریداری نماییم.

نظر نویسنده جلد۵۲  کتاب در حوزه دفاع مقدس مریم عرفانیان در گفت و گو با صبح امروز در خصوص پایین بودن سرانه مطالعه کشور عدم تبلیغات در سطح وسیع است که ابراز کرد: کتاب‌ها باید در سطح وسیع تبلیغ‌شده و در رسانه معرفی گردند.

وی گران بودن کتاب را  کتاب را یکی دیگر از علل عدم تمایل مردم به خواندن کتاب دانست و بیان کرد: گرانی کتاب عاملی است که باعث شده است مردم قدرت خرید آن را نداشته باشند درنتیجه به خواندن کتاب روی نمی‌آورند.

عرفانیان در خصوص استفاده خوب مردم کشورهای اروپایی از کتاب ابراز کرد: در کشورهای اروپایی فرهنگ‌سازی بسیار خوبی صورت می‌گیرد به همین دلیل است که گرایش افراد در این‌گونه کشورها به خواندن کتاب بالا است .

درگفتگو با مردم

م.ج  در گفتگو با خبرنگار صبح امروز گفت: دلیل کم بودن میزان مطالعه مردم استفاده بیش‌ازحد از گوشی تلفن همراه و فضای مجازی است .

وی افزود بسیاری از مردم فکر می‌کنند اطلاعات در فضای مجازی به‌اندازه کافی وجود دارد، درصورتی‌که این‌چنین نیست و هیچ‌چیز جای کتاب را نمی‌گیرد.

ر.م  نیز علت کم بودن میزان مطالعه را عدم فرهنگ‌سازی بیان کرد و افزود اگر والدین در خانه کتاب بخوانند فرزندان نیز الگو خواهند گرفت و کتاب‌خوان بار می‌آیند وی دلیل دیگر این موضوع را تنبلی برشمرد و گفت اگر مردم تنبلی را کنار بگذارند می‌توانند به مطالعه کتاب بپردازند.

حمایت مسئولین و تبلیغ رسانه می‎تواند راه گشا باشد

به نظر می‎رسد که نقش فضای مجازی در عدم تمایل مردم به کتاب‌خوانی و گرانی و سانسور در پایین بودن سرانه کتاب‌خوانی هیچ‌کدام دلایل قانع‌کننده‎ای نیست. چراکه اگر فضای مجازی عامل اصلی پایین رفتن سرانه مطالعه کتاب در ایران می‌شد، در آن صورت در کشورهای توسعه‌یافته هم که امکان دسترسی به اینترنت بیشتر است و هم سرعت آن به‌مراتب بالاتر از ایران است، بعلاوه پدیده‌ای هم به نام «فیلترینگ» وجود ندارد، مطالعه کتاب باید بیشتر از ایران کاهش می‌یافت در ثانی قیمت یک پیتزا حول‌وحوش به‌اندازه قیمت یک کتاب معمولی است در آن صورت این پرسش باقی می‌ماند که چرا خیلی از جوانان حاضرند به‌راحتی و باکمال میل 20 هزار تومان برای خرید یک پیتزا بدهند اما همان جوان‌ها حاضر نیستند، با همان قیمت یک کتاب بخرند؟ سوم اینکه سانسور و ممیزی کتاب البته تا حدودی می‌تواند باعث کاهش مطالعه شده باشد اما کتاب‌های زیادی هستند که مجوز انتشار دریافت کرده‌اند و ممیزی هم چندان حساسیتی روی موضوعات آن‌ها ندارد. در خصوص این دست آثار هم که بدون سانسور و ممیزی منتشرشده‌اند، همان داستان استقبال نکردن از خرید کتاب وجود دارد. در حقیقت شناخت ذائقه مخاطب و حمایت کردن مسئولین از آثار فاخر و تشویق نویسندگان به تولید آثاری متناسب با فرهنگ مردم و حمایت مالی از آن‌ها و تبلیغات مستمر رسانه در حوزه کتاب‌خوانی و تزریق نیاز به کتاب‌خوان بودن در ذهن مخاطبان می‌تواند تا حدودی در این زمینه راه گشا باشد.