چه کودکانی بیشتر در معرض خشونت جنسی و آزار قرار میگیرند؟
سارا ایزدخواه
آزار جنسی بهعنوان خشونت جنسی علیه کودک در نظر گرفته میشود و میتواند شامل هر تعامل یا تماسی بین کودک و بزرگسال باشد که در آن کودک برای ارضای جنسی بزرگسال مورد استفاده قرار میگیرد.
کودکان خشونتدیده در معرض خطر رفتارهای غیرانطباقی هیجانی، اجتماعی، شناختی و جسمی قرار میگیرند. باید توجه داشت که رفتارهای ضداجتماعی، پرخاشگریهای جسمی بههمراه ترس و خشم از آثار دائمی کودکآزاری است. درنتیجه نیاز است تا آگاهی خانوادهها در خصوص بدرفتاری با کودکان افزایش یابد تا از چنین آسیب بزرگی نسبت به کودکان که سلامت خانواده و جامعه را نیز درگیرر ود میکند جلوگیری کند.
تنبیه بدنی در دوره کودکی احتمال آسیبهای روانی درازمدت را بههمراه دارد
متأسفانه تنبیه بدنی در دوره کودکی احتمال وقوع آسیبهای روانی درازمدت را در بزرگسالی برای کودک بهوجود میآورد آسیبهایی چون افسردگی شدید، اضطراب، اعتیاد به موادمخدر و الکل افزایش میدهد. «سوءاستفاده شدید در اوایل زندگی میتواند منجر به اختلال دلبستگی واکنشی شود. کودکان مبتلا به این اختلال، دشواریهای زیادی در برقراری روابط سالم داشته و در رسیدن به رشد و نمو طبیعی ناموفق هستند»(حبیبی، 1396: 96).
اگر فضای خانواده، محیطی پراسترس و اضطراب و خطرآفرین ایجاد کند و منجر به بروز آزار و اذیتهای گوناگونی به کودک میشود چنین خانوادهای کارآیی خود را در تربیت فرزندانی خلاق، متعهد و مسئولیتپذیر از دست خواهد داد و زمینه ایجاد انواع آسیبهای اجتماعی را ایجاد میکند. اما کودکآزاری چیست؟ «در اصطلاح متخصصان امر، هر گونه رفتاری که مشتمل بر آزار جسمی یا سوءاستفاده جنسی یا بیتوجهی به کودک و نیازهای اساسی او و آزار عاطفی باشد کودکآزاری تلقی میشود»(حبیبی، 1396: 96).
در جامعه ایران، کودکآزاری دارای سابقهای طولانی است
«آزاردیدگی چهار شکل به خود میگیرد که عبارت است از: بیتوجهی، آزار عاطفی، آزار جسمانی و آزار جنسی. در جامعه ما مسأله «کودکآزاری» دارای سابقه طولانی است و بهتدریج نیز شدت مییابد. این موضوع، ضرورت طرح و توجه به مشکل، چارهاندیشی و تدبیر برای مواجهه با آن را اجتنابپذیر میکند»(حبیبی، 1396: 97-98).
انواع کودکآزاری
«آزار جسمی: کودکآزاری جسمی، آسیبی است که مواردی چون ضربهزدن، داغ کردن، آسیبرساندن به سر یا هر شیوه دیگر از آسیبهای جسمانی را شامل میشود. آزار عاطفی: شامل تهدیدهای فراوان کلامی، تمسخر، عقاید خوارکننده، سپر بلاکردن کودک، خودداری از فراهم کردن ضروریات او بهصورت عمدی و بهرهکشی اقتصادی از کودک است»(همان. 98).
«بیتوجهی یا غفلت: بیتوجهی را میتوان به سه دسته جسمانی، آموزشی و عاطفی تقسیم کرد. بیتوجهی جسمانی شامل نبود مراقبت بهداشتی، رها کردن، نظارت ناکافی، تغذیه نامناسب و … است. بیتوجهی آموزشی شامل دادن اجازه گریز از مدرسه به کودک بهصورت مداوم و عدم نامنویسی وی در مدرسه است. بیتوجهی عاطفی شامل عدم تأمین عاطفی، کودک را در معرض آزار همسر قرار دادن، اجازه مصرف مواد و الکل به کودک دادن یا عدم مراقبت روانشناختی از کودک میشود»(حبیبی، 1396: 98).
آزار جنسی، میتواند شامل هر تعامل یا تماسی بین کودک و بزرگسال باشد
«آزار جنسی: آزار جنسی بهعنوان خشونت جنسی علیه کودک در نظر گرفته میشود و میتواند شامل هر تعامل یا تماسی بین کودک و بزرگسال باشد که در آن کودک برای ارضای جنسی بزرگسال مورد استفاده قرار میگیرد. آزار جنسی شامل هر نوع فعالیت جنسی با کودک قبل از سنی است که بتواند رضایت قانونی داشته باشد. در تعریف آزار جنسی همواره باید این نکته را در نظر داشت که زور و اجبار و جراحات جسمانی ناشی از این تجاوز وجود دارد»(حبیبی. 98).
علل کودکآزاری
«الف. علل روانی: ممکن است در یک خانواده تنها یک کودک، مورد آزار و اذیت قرار گیرد و دیگر فرزندان خانواده در امنیت و حفاظت قرار دارند. از این رو بهنظر میرسد احتمالا برخی ویژگیهای خاص روانی در کودکان آزاردیده، احتمال آزار نسبت به آنان را افزایش میدهد. مطالعات انجام شده نشان میدهد که بهطور کلی سه گروه کودکان بیش از دیگران در معرض کودکآزاری قرار میگیرند»:
کودکان غیرطبیعی، دشوار و کودکان طردشده بیشتر در معرض آزار هستند
«1.کودکان غیرطبیعی: کودکانی که بهدلیل مشکلات آشکار جسمی و روانی از بدو تولد به مراقبتهای ویژه نیاز دارند. این کودکان بهدلیل نارساییهای گوناگون نسبت به کودکان معمولی بیشتر در معرض آسیب قرار دارند. نارساییهایی شامل نارس بودن، وزن پایین هنگام تولد، ناهنجاریهای مادرزادی و… 2. کودکان دشوار: گروهی از کودکان هستند که از نظر جسمی سالمند، اما در بعضی شرایط، دشواریهای خاصی دارند یا والدینشان آنها را غیرطبیعی میدانند. مانند بدخلقی، پیشفعالی، عادات غذایی نامناسب و… از ویژگیهای این کودکان است که در چنین مواردی احتمال کودکآزاری افزایش مییابد. حتی تصور والدین در مورد کودکان پیشفعال این است که برای کنترل رفتارهای غیرعادی آنان نیاز است بهصورتی تأدیب شوند»(حبیبی، 1396: 99).
«3.کودکان طرد شده: کودکانی که حاصل حاملگیهای ناخواسته، نامشروع یا پیشبینی نشده والدین هستند و همچنین فرزندخواندهها در زمره کودکان طردشده قرار دارند؛ بنابراین ارتباط مناسبی بین آنها شکل نمیگیرد و همین امر موجبات کودکآزاری را فراهم میکند»(حبیبی. 99).
کودکآزاری در خانوادههای متعلق به طبقات پایین جامعه بیشتر است
باید توجه داشت که محیط مساعد یکی از عوامل مهم برای وقوع پدیده کودکآزاری است. «ب. عوامل فردی و خانوادگی کودکآزاری تنها زمانی فعال میشود که شرایط محیطی لازم فراهم شود. والدینی که با کودک خود بدرفتاری میکنند مربوط به طبقه، نژاد یا مکان خاص جغرافیایی نیستند و هر یک از آنان وابسته به مذهب، تحصیلات، شغل و وضعیت اجتماعی خاصی هستند؛ بنابراین کودکآزاری در تمامی گروههای اجتماعی قابل رویت است، اما بیشتر از نظر اجتماعی و اقتصادی در طبقات متوسط و پایین جامعه دیده میشود»(حبیبی، 1396: 100).
پیشگیری از کودکآزاری
باید بدانیم که اولین هدف مداخله در کودکآزاری، پیشگیری است؛ زیرا موفقیت درمان کودک و خانوادهها پس از وقوع کودکآزاری اندک است. درواقع تمرکز اصلی بر برنامههای پیشگیری از بدرفتاری با کودک است. «پیشگیری از کودکآزاری در سه سطح صورت میگیرد: 1. پیشگیری اولیه، 2. پیشگیری ثانویه، 3. پیشگیری ثالثیه»(حبیبی. 100).
«پیشگیری سطح اول: شامل اقداماتی است که موجب استحکام بنیان خانواده و همچنین ارتقاء سلامت اجتماع میگردد. آموزش به والدین، کودکان و نوجوانان در زمینه حقوق کودکان، بهداشت روان و مهارتهای مقابله با مشکلات و مسائل از مهمترین راهکارهای نیل به این هدف است»(حبیبی. 100).
پرداخت کمکهزینه و تغییر محیط زندگی خانوادههای پرخطر
«پیشگیری سطح دوم: شامل شناسایی خانوادههای پرخطر قبل از گرفتار شدن کودک در آنها میشود تا پیش از این بدرفتاری با کودک را آغاز کردهاند. در این خانوادهها باید شرایط استرسآور شناسایی شود و تسهیلاتی برای این خانوادهها مانند: کمکهزینه ماهیانه، تغییر محیط زندگی، استفاده از مددکاران برای تحت پوشش قراردادن خانوادهها و… درنظر گرفته شود»(حبیبی، 1396: 101).
کودکان خانوادههای کمدرآمد و بیکار بیشتر در معرض آزارجنسی قرار دارند
«از برنامههای پیشگیرانه ثانویه، شناسایی خانوادههای پرخطر است؛ یعنی خانوادههایی که یک یا هر دو والد معتاد هستند. کودکان خانوادههای کمدرآمد و بیکار، خانوادههایی که پرجمعیت هستند که همین امر موجب غفلت از فرزند و سوءرفتار با او میشود. عامل خطرساز دیگر، بیماری روانی والدین است. این والدین به احتمال بیشتری کودکانشان را مورد آزارواذیت قرار میدهند. همچنین کودکان خیابانی، عقبمانده ذهنی، کودکان معلول و کودکان بیشفعال باید شناسایی شوند و تحت حمایت و درمان قرار بگیرند»(همان).
«3. پیشگیری سطح سوم: این سطح از پیشگیری شامل اقدامات مداخلهای، درمانی و حمایتی برای خانوادههای گرفتار است. اقدامات سطح سوم پیشگیری در موقعیتهایی صورت میگیرند که کودکآزاری قبلا در آنها رخ داده و تأکیدشان برای جلوگیری از وقوع مجدد و تعدیل آسیب ناشی از کودکآزاری است»(حبیبی، 1396: 101).
کتابهای ارائهدهنده حقوق کودک با زبانی ساده، از سوء رفتار جنسی پیشگیری میکند
«ازجمله اقدامات در این سطح، تهیه کتابچههای کوچک برای کودکان است و در آن کتابها، به زبان ساده حقوق کودکان توضیح داده میشود، بهخصوص مطالبی در مورد چگونگی پیشگیری از سوءرفتار جنسی و نحوه برخورد با غریبهها را به آنها آموزش دهد»(حبیبی، 1396: 101).
حبیبی، سمیرا و گوهری مقدم، مریم(1396). «پیشگیری از کودکآزاری و درمان آن». فصلنامه مطالعات روانشناسی و علوم تربیتی. شماره 2. صص95-105.
وامقی، مروئه(1384). «کودکان خیابانی ایران و رویکردهای دولتی».فصلنامه علمی-پژوهشی رفاه اجتماعی. شماره 19. صص 175-203.