1

نقطه ته خط

عاطفه خوافیان

زهرا ۲۵ ساله دختری است که سه‌بار در برهه‌‌های مختلف زندگی دست از جان خود کشیده و اقدام به خودکشی  کرده و در آخرین باری که با تیغ روی رگ‌های نازک خود نقش و نگار کشیده بود تا یک قدمی مرگ رفته اما برگشته است.

زهرا می‌گوید: چند سالی است که خودم را آخر خط زندگی می‌دیدم و ادامه زندگی رو آینده را نمی‌توانستم تصور کنم.

او ادامه می‌دهد: از بازگو کردن آنچه در ذهن خودم در حال اتفاق بود برای دیگران واهمه داشته و می‌ترسیدم قضاوت ناعادلانه نیز به تمام دردهای زندگیم اضافه شود.

زهرا توضیح می‌دهد: با وجود تمام ناامیدی که زندگیم را در بر گرفته بود بارها تلاش کردم تا به زندگی برگردم اما هربار شکست یخت تری خورده و به بن بست می‌رسیدم.

این دختر ۲۵ ساله می‌گوید: شاگرد اول مدرسه و دوران دانشگاه بودم و همه این‌ها را با زحمت و سختی به دست آورده اما با وجود تمام سختی‌ها هیچ کار و جایگاهی برای من وجود نداشت و اما در کنار خودم یکی از معمولی‌ترین دانشجوهای دانشگاه که از قضا یکی از این ژن‌های خوب بود به راحتی و بدون هیچ سختی به همه رویاهایی که در سر داشتم می‌رسید.

زهرا می‌افزاید: شاید اون اوایل به مهاجرت فکر می‌کردم اما واقعیت این بود که اختلاف طبقاتی حاکم بر جامعه حتی مهاجرت هم برای من غیر ممکن کرده و خودکشی را تنها راه رساندن پیغام خود و دیگر زهراها به دولت و حکومت می‌دانستم تا شاید از خواب برخیزند.

خودکشی عملی عمدی است که باعث مرگ فرد شود. خودکشی اغلب به علت یأس صورت می‌گیرد که علت آن اغلب به اختلال روانی نظیر افسردگی، اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی، شکست عشقی، اعتیاد به الکل، یا سوء مصرف دارو نسبت داده می‌شود اغلب، عوامل استرس‌زا مانند مشکلات مالی و یا مشکلات ارتباط بین فردی در این میان نقش دارند. تلاش برای جلوگیری از خودکشی شامل موارد زیر است: محدود کردن دسترسی به سلاح گرم، درمان بیماری‌های روانی و سوء مصرف دارو و بهبود وضعیت اقتصادی.

فکر خودکشی

فکر خودکشی پدیده‌ای معمولی است و چیزی نیست که از آن احساس شرم بکنید. شما تنها نیستید. فکر کردن در مورد خودکشی به این معنی نیست که شما واقعا می خواهید به زندگی خود خاتمه دهید  بلکه این امر غالبا ناشی از این است که شما می خواهید که وضع خودتان را تغییر و درد و رنج خودتان را پایان دهید. در این زمیینه همواره گزینه‌های دیگر ی وجود دارد، هرچند که شما، زمانی که حالتان به شدت بد است، متوجه این موضوع نباشید.

اگر فکر خودکشی در سر دارید  نباید آن را پیش خود پنهان نگه دارید. در چنین حالتی شما نیازمند این هستید که با شخصی که به او اعتماد دارید صحبت کنید. این شخص ممکن است آشنای شما یا کسی پشت خط  تلفن حمایتی باشد. شما ممکن است برای اینکه حالتان بهتر شود  نیازمند مراجعه به نهاد درمانی باشید.

فکر خودکشی و نومیدی

اگر احساس کنید که تسلط خود بر زندگی‌ و تمام امید خود را از دست داده‌اید، خودکشی شاید راهی برای رهایی به نظرتان آید. ممکن است فکر کنید که با خودکشی تسلط بر حیات را پس می‌گیرید. ممکن است  خودکشی را راه حلی برای مشکل خود بیابید،  اما خودکشی راه حل نیست، بلکه برعکس، به معنای از میان رفتن فرصت  برای ایجاد تغییر است.

برای شناسایی راه ها و گزینه‌های دیگر می توانید با دیگران صحبت کنید. ممکن است  برای کسب تاب و توان، به کسی که بتواند به سخنتان گوش دهد و به شما در دیدن وضعیت خود از دیدگاهی دیگر یاری برساند نیازمند باشید.  ممکن است  بدون اینکه خود متوجه باشید، افراد بسیاری پیرامون شما باشند که بخواهند به شما کمک کنند.

عدم مدیریت بحران

کارشناس ارشد آسیب‌های اجتماعی می‌گوید: زمانی که فرد در شرایط سختی قرار گرفته که توان مدیریت کردن آن را نداشته باشد ناچار به روش‌هایی برای ارام کردن خود حتی به صورت مقطعی دست می‌زند که پسندیده نبوده و خودکشی یکی از این روش‌ها است.

به گزارش صبح امروز جعفر شاهرخی در مصاحبه با خبرنگار این رسانه پیرامون بررسی جامعه‌شناختی خودکشی و علت‌یابی شیوع آن می‌افزاید: یکی از علل خودکشی این است که فرد احساس می‌کند از مجاری که باید برای نیازهای خود پاسخی پیدا کرده به پاسخی دست نیافته وبه گونه‌ای درصدد بیدار کردن افکار عمومی است.

خودکشی؛مجازات افکار عمومی

وی تصریح می‌کند: گاهی اوقات افراد برای اینکه افکار عمومی و جامعه را برای ناکامی‌هایی که فرد در این اجتماع داشته مجازات کنند اقدام به خودکشی می‌کنند.

شاهرخی بیان می‌کند: در برهه‌ای از زمان اقدام به خودکشی بسیار مخفی صورت گرفته، بدین گونه که افراد در زیر زمین خانه خود را حلق‌آویز کرده اما امروزه فضای خودکشی از محل‌های اختفا و زیر زمینی به مکان‌های عمومی و کوچه و خیابان منتقل شده که این بسیار نگران کننده است.

این جامعه‌شناس اظهار می‌کند: کاهش سن خودکشی و شیوع آن بایستی اجتماع را به تامل بیشتر وادار کرده چرا که بدون شک یکی از عوامل خودکشی شرایط بد و نابسامان اجتماعی، اقتصادی بوده و جدا از بستر جامعه نیست اما نمی‌توان علت تمام خودکشی‌ها را نامناسب بودن بستر سیاسی و اجتماعی برشمرد.

عزت نفس و اعتماد به‌نفس

وی تبیین می‌کند: ریشه تمام خودکشی‌ها به اعتماد و عزت نفس برمی‌گردد و افراد ضعیف نفس بیشتر به سمت خودکشی می‌روند.

شاهرخی ادامه می‌دهد: شرایط اجتماعی و جامعه ما آموزش مناسب برای برخورد با افراد آسیب‌دیده را پیدا نکردند و این به هیچ وجه خوب نیست که اجتماعی نوع برخورد با افراد آسیب‌دیده را نداند و خودکشی از لحاظ شرع و عرف منع شده و بایستی دنبال علت آن رفت که چه چیزی باعث می‌شود که افراد یک جامعه به راحتی بر خلاف عرف آن عمل کرده از باارزش ترین دارایی خود که جان خودش است بگذرد.

ناکارآمد بودن سیستم آموزشی

وی می‌گوید: علاوه بر همه این‌ها سیستم آموزش‌و پرورش ما نتوانسته به خوبی بر روی پرورش افراد کار کند و بیشتر به صورت تک‌ساحتی عمل می‌کند و به افراد آموزش و امیدی داده نمی‌شود و نحوه برخورد با این افراد آموزش داده نمی‌شود.

شاهرخی توضیح می‌دهد: از آنجا که ما آمار مناسب و واقعی از خودکشی در دست نداریم در نتیجه موفق به سیاست گذاری درست و دقیقی نمی‌شویم و افرادی که اقدام به خودکشی کرده را قربانیان شرایط نابسامان اجتماعی می‌خوانیم.

شاهرخی در پایان متذکر شد: ما نهاد متولی مستقلی در این خصوص نداریم و این در صورتی است که در شرایط موجود وجود یک نهاد متولی بیش از هرچیز دیگری در این برهه از زمان برای اجتماع ما احساس می‌شود.

در ادامه با یک روان‌شناس و پژوهشگر اجتماعی در خصوص خودکشی به گفت‌وگویی نشسته تا علت این امر از منظر روان‌شناسی نیز بررسی کنیم.

“یک پژوهشگر و روان‌شناس در حوزه اجتماعی می‌گوید: آمار خودکشی به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر در کل دنیا مورد محاسبه قرار می‌گیرد که آمار کشور ایران ۴.۱ در جهان بوده و کشور ما در رتبه۱۴۲ در تراز خودکشی قرار دارد.”

محمدرضا ایمانی می‌افزاید: این آمار توسط مراجع رسمی اعلام شده اما باید در نظر داشت که این آمار خودکشی‌های موفق بوده و بسیاری از اقدام به خودکشی‌ها ناکام مانده و افراد می‌توانند به زندگی عادی بازگردند.

وی بیان می‌کند: اما ایران اگرچه آمار کمی داشته اما در برخی موارد، بحران و زنگ خطر احساس می‌شود به طور مثال ما آمار بالای خودسوزی در برخی از مناطق کشور را داریم که این امار خودسوزی وقتی در بین خانم‌ها شیوع پیدا کرده پس نگرانی‌ها را تشدید کرده و زنگ خطر را به صدا در می‌آورد.

کاهش سن خودکشی

ایمانی تصریح می‌کند: مسئله اجتماعی و روان‌شناختی جامعه در اقدام به خودکشی بسیار قابل تامل بوده چرا که شرایط اجتماعی سبب کاهش سن خودکشی شده و در بین نوجوانان و جوانان به شدت شیوع پیدا کرده است.

وی ابراز می‌کند: تربیت فرزندان توسط خانواده بسیار حائز اهمیت بوده چرا که اگر خانواده‌ای فرزند خود را از همان ابتدا سخت‌کوش و تلاشگر بار آورده و اورا برای روزهای سخت جامعه آماده کند این فرزند از اعتماد بنفس بالاتری برخوردار بوده و برای مقابله با سختی‌ها نیز آماده است و همین آمادگی مقابله با سختی‌ها سبب تقویت قوای فکری و روانی او در آینده می‌شود.

اهمیت تربیت فرزندان

ایمانی تبیین می‌کند: آموزش روحیه برای پیروزی و مقاومت و تلاش برای راه‌حل پیداکردن برای عبور در شرایط سخت و یادگیری رفتارهای بدور از هیجان و بر اساس منطق توسط خانواده‌ها بسیار عامل مهم تربیتی برای کاهش خودکشی و رفع این چالش اجتماعی است.

وی اظهار می‌کند: نابرابری‌های اجتماعی و فقر و مرگ انگیزه‌ها سبب می‌شود که فرد به سمت خودکشی سوق پیدا کرده و انگیزه‌های لازم را برای زندگی ندارد و افرادی که اقدام به خودکشی کرده خود را پایان خط دانسته که این یک واکنش کاملا هیجانی بوده و بر اصول فکری و منطقی استوار نیست.

تاثیر رسانه‌های تصویر در یاس و خودکشی

ایمانی ادامه می‌دهد: خودکشی گاها بر اساس بی توجهی و نادیده گرفته شدن به وجود امده و پایه درصد بسیاری از خودکشی‌ها جلب توجه افراد است و رسانه‌های تصویری مانند صدا و سیما یکی از نقاط بحران‌زا در تشدید خودکشی بوده چرا که اختلاف طبقاتی را به وضوح به نمایش گذاشته و جوان تحصیل کرده ما با تماشای این تصاویر احساس نابرابری کرده و اورا به اسن سمت سوق داده که حالا جامعه به من ظلم کرده پس من هم خودکشی کرده تا این‌گونه خود را از این شرایط خلاص کند.

وی در پایان متذکر شد: برای دوری از تفکر خودکشی باید افراد بر روی داشته‌های خود تمرکز کرده و بر اساس داشته‌های خود برای فراهم کردن یک زندگی بهتر جنگید و تلاش کرد.

و اما امروزه عوامل فردی و اجتماعی زیادی در دست هم داده تا آمار خودکشی را در بین هم‌نسل‌های من افزایش بدهد و این در صورتی بوده که هیچ نهاد و سازمانی متولی نحوه برخورد با فردی که اقدام به خودکشی کرده نبوده و مدام این اتفاق و مسئولیت را بر دوش دیگران انداخته و از زیر بار مسئولیت شانه خالی می‌کنیم.

اما باید در نظر داشت که بیشتر اوقات افرادی که اقدام به خودوشی می‌کنند به دنبال این هستند که کسی به حرف‌های آن‌ها گوش کرده و اما ان‌ها را قضاوت نکند و استعدادهای آن‌ها را ببیند.