فتح آرامش در نوای سازهای ایرانی
وحدانه آخوندشریف
موسیقی بعد از زبان مهمترین پایه فرهنگی هر قوم و ملت است. از هنگامیکه انسان وارد اجتماع شد و تمدن فرهنگی خاص در جامعه او شکل یافت ، پدیده موسیقی نیز دستخوش تحولات کمی و کیفی قرار گرفت که یکی از دلایل مهجور ماندن موسیقی ایرانی و منطقهای, عدم وجود کنسرتهای بزرگ و نبود امکانات مناسب برای آموزش اصولی موسیقی و نبود مکانهای مناسب برای این امر است، درحالیکه این مقوله برای زنده نگهداشتن فرهنگ غنی و موسیقی اصیل ما و رشد و معرفی آن در سطح جهانی بسیار ضروری هست.
در اینکه بیشتر مردم عاشق موسیقی هستند و هنرمندان موسیقی را تشویق میکنند هیچ شکی نیست و یا پرداختن به این موضوع که چرا نوجوانان به سمت موسیقی غربی و یا گروههایی خاص گرایش دارند سالهاست که موردبحث و بررسی قرارگرفته است اما اینکه چرا یادگیری موسیقی اصیل ایرانی بهعنوان نمادی از موسیقی سالم از کودکی هنوز در سبد فرهنگی خانوادهها جایی ندارد و یا اینکه چرا تابهحال ترویج یادگیری موسیقی اصیل ایرانی مدنظر قرار نگرفته است و بهجز غمانگیز بودن آنکه ملموستر به چشم میخورد به اثرات مثبتی که میتواند در عامه مردم بالأخص کودکان ایجاد کند نپرداختهایم، جای بسی بحث و بررسی دارد.
به سراغ دو مدرس ساز دف و یک هنرجو میرویم تا اثرات مثبت یادگیری یک موسیقی سالم را از زبان آنها جویا شویم.
از آرامش تا درمان درد با موسیقی
میترا معتمدی پور مدرس سازهای کوبهای دف، تنبک و دانشجوی رشته موسیقی ایرانی است که در جشنوارههای بینالمللی دف صاحبنام و مقام اول را کسب کرده است، وی در خصوص تأثیر موسیقی سالم مانند موسیقی اصیل ایرانی بر عملکرد مغز انسان گفت: یادگیری موسیقی روی عملکرد مغز انسان تأثیر به سزایی دارد. کودکی که پیشزمینه موسیقی داشته یادگیری سریعتری در زبان و خواندنیها و ریاضی.نسبت به همکلاسیهای خود دارد.
معتمدی پور تصریح کرد: اگر کسی چهار سال موسیقی کارکرده باشد و چهل سال بعد مغزش ر ا موردبررسی قرار دهند اثرات مثبت موسیقی بر فرد را خواهند دید و اگر کودکان تا قبل از هفتسالگی موسیقی را یاد بگیرند تأثیر آن بر مغزشان تا آخر عمر باقی میماند.
وی در خصوص سن مناسب یادگیری موسیقی خاطرنشان کرد: هیچ محدودیت سنی برای شروع موسیقی وجود ندارد، چراکه بچهها از همان ابتدای کودکی با آوا و آهنگ و لالاییهای مادرانه ارتباط برقرار میکنند، حال اگر بخواهند سازی را بهصورت جدی یاد بگیرند، ابتدای کار پیشنهاد من این است که کلاسهای عرف کودکان را ثبتنام کنند، موسیقیهای کودکانه را یاد بگیرند، در قالب بازیهای کودکانه موسیقی را بیاموزند و بعد از گذراندن دوره عرف کودکان وارد کلاسهای موسیقی شوند.
این استاد موسیقی با اشاره به کلاسهای عرف کودکان ابراز کرد: در جلسات عرف کودکان سازهای طبلک که نماینده سازهای کوبهای و ساز مضرابی و ساز فلوت که نماینده سازهای بادی هست یاد گرفته میشود و کلاسهای بسیار مفیدی برای شروع موسیقی در کودکان زیر هفت سال هست.
وی افزود: کسانی که بهنوعی با موسیقی درگیر هستند قوای ذهنی قویتری دارند و هر اختلالی در زمینه عصبی و حتی افسردگی داشته باشند موسیقی برای آنها شفابخش است و آنها را به آرامش درونی میرساند.
معتمدی پور با اشاره به موسیقیدرمانی بیان کرد: در چندین بیمارستان خارج از کشور به این نتیجه رسیدهاند کار موسیقیدرمانی را برای درمان دردها انجام دهند چه برسد به درمان اختلالاتی که در درون انسان مثل خشم و افسردگی و خیلی چیزهای دیگر وجود دارد.
معتمدی پور تبلیغات کم صداوسیما را در مهجور ماندن موسیقی اصیل ایرانی که نماینده فرهنگ و هویت ماست دلیل بزرگی در غافل بودن مردم میدانست و عنوان کرد: در صداوسیمای ما چند بار مردم استاد کیهان کلهر و یا استاد علیزاده را دیدهاند، وقتی تبلیغاتی وجود ندارد انتظاری هم نیست که جوانها به این سبک از موسیقی گرایش داشته باشند، درصورتیکه در اشعار موسیقی اصیل و نتهایی که پشت آن زده میشود حاوی مفاهیم ارزشمندی است که یک درصد آن در اشعار موسیقیهای سخیف وجود ندارد.
وی به بخشی از سخنان کیوان ساکت در خصوص غمانگیز بودن موسیقی اصیل ایرانی اشاره و گفت: به گفته کیوان ساکت غمی که در موسیقی ایرانی هست یک غم فلسفی است که در آثار همه بزرگان عرصه هنر و ادبیات دنیا نیز وجود دارد. از تابلوی معروف لبخند ژکوند اثر داوینچی گرفته تا غمی که در مجسمه موسی اثر میكلآنژ است و… همان غمی است که در اشعار حافظ است و باید گفت که این غم، این جهانی و متعلق به این دنیا نیست و غمی فلسفی است که حاصل آن زایش شادی و برانگیختگی است و ارضای خاطر شنونده. گاهی شما اشک شوق میریزید یعنی باوجود غمگینی شادی برایتان به همراه دارد به قول ابتهاج – دلخواهی آنقدر كه غمت شادی آورد – و در موسیقی نیز اینگونه است و گاهی اشک شوق را برای شنونده به همراه دارد و گاهی رقص سماع و شور و مستی.
آیکیویی بیشتر با موسیقی
مینا معتمدی پور مدرس ساز دف در خصوص مزایای فراگیری نواختن موسیقی عنوان کرد: یادگیری حداقل یک سال موسیقی تأثیر زیادی در افزایش اعتمادبهنفس و مهارتهای فیزیکی و اجتماعی و ذهنی در افراد دارد. همچین یادگیری آن محدودیت سنی ندارد و افرادی که به مدت نه ماه دروس موسیقی را فراگرفته باشند دارای آیکیویی بالاتری از افراد عادی هستند.
وی ادامه داد: همچنین موسیقی را برای پروسه درمان ناتوانیهایی ناشی از بیماریهایی مانند پارکینسون و سکته مغزی و مشکلات قلبی و عروقی تجویز میکنند.
این مدرس، خاطرنشان کرد: فعالیتهای بسیار محدودی هستند که باعث میشوند بسیاری از قسمتهای مغز فعال شوند و موسیقی یکی از اینهاست. موسیقی به کاهش استرس کمک، ذهن را خلاق میکند، حافظه و تمرکز را افزایش میدهد و باعث میشود که بتوانید راحتتر بخوابید.
وی در خصوص اثرات مثبت موسیقی بر کودکان ابراز کرد: کودکانی که دارای حداقل سه سال سابقه در نواختن موسیقی باشند بهطور مشخصی از توانایی شنیداری و فیزیکی برتری نسبت به کودکان عادی برخوردارند، همینطور مهارتهای استدلالی، ذهنی، خواندن متن، دامنه بالای واژگان، افزایش ضریب هوشی و رشد بخشهای خاصی از مغز از دیگر مزیتهایی است که این کودکان نسبت به کودکان عادی دارند.
وی ادامه داد: یادگیری دروس موسیقی برای کودکان بسیار مفیدتر از یادگیری دروس کامپیوتر است و میتواند تا حد زیادی مهارتهای استدلالی آنها را در علوم و ریاضی بهبود ببخشد.
معتمدی پور در پایان بیان کرد: مهمترین دلیلی که میگوییم موسیقی یاد بگیرید این است که موسیقی یک تفریح سالم لذتبخش است که میتواند بسیاری از هیجانات افراد را کنترل و فرد را به آرامش دعوت کند.
غمی که با شادی عمیق آمیختهشده است
عسل سیدی مقدم 14 ساله و یکی از هنرجویان موسیقی است که هفت سال در این رشته فعالیت دارد و اکنون دوره حرفهای موسیقی را میگذراند.
وی عنوان کرد: موسیقی ذهنم را آرام و قدرت تمرکزم را زیاد و در حل مسائل پیچیده به من کمک میکند.
این هنرجو عنوان کرد: زمانی که عصبانی هستم عصبانیتم را با زدن پیانو یا تنبک تخلیه میکنم.
او بیان کرد: هماهنگی بین دودست در نواختن تار، پیانو، دف یا طبل بستگی به خود فرد دارد که چقدر ذهن آماده و علاقه داشته باشد البته به دلیل اینکه من خیلی علاقهمند بودم بعد از پنجتا شش جلسه به تسلط نسبی رسیدم.
سیدی مقدم ابراز داشت: غمی که در موسیقی ایرانی نهفته است در اصل یک نوع شادی عمیق است که از آرامش آدمی برانگیخته میشود و تنها وقتی متوجه این شادی و آرامش خواهی شد که کاملاً با این نوع موسیقی آشنایی داشته باشی.
قابلتوجه رسانه و مسئولان فرهنگی موسیقی
باید به دنبال ایجاد نیاز به موسیقی در جامعه باشیم و با بهرهگیری از اساتید برجسته و کلاسهایی که خروجی آنها یک موسیقیدان حرفهای است نه یک علاقهمند به موسیقی، این باور را در جامعه نهادینه کرد که موسیقی حتی میتواند باعث ایجاد موفقیت شود و با سرمایهگذاری در این راه و ترویج موسیقی اصیل ایرانی بعضا دیدگاههای سختگیرانه راجع به موسیقی را از بین برد و نگاهها را به سمت اهمیت موسیقی سالم و اثراتی که دارد ورای بخش لذتبخش و هیجانانگیز موسیقی معطوف کرد و نهادینه شدن این مهم میتوانند باعث ارتباط افراد بافرهنگ اصیل و پیوند ما با دیگر ملتها شود.
در گفتوگویی که با مردم عادی در خصوص ضرورت موسیقی و جایگاه آن بر زندگی داشتیم به جمعبندی رسیدیم که هرچند برگزاری کنسرتها با هزینه بالا جزئی انکارناپذیر از شادی ملی است اما اگر مسئولان برابر همین هزینههای جانبی خرج نظارت بر کلاسهای موسیقی و تبلیغاتی چون یادگیری 15 جلسهای موسیقی داشته باشند و رسانهها بهجای تبلیغ موسیقیهایی که با فرهنگ ما سنخیتی ندارند و ایجاد این باور در گروهی از جامعه که طرفداران پروپاقرص موسیقیهای سخیف هستند که گوش دادن به این موسیقی و یادگیری آن و یا گرایش به سمت گروه خاصی از موسیقی جزئی از مفاخر شخصی محسوب میشود و تخلیه هیجان فقط از طریق این نوع از موسیقی امکانپذیر است و بازخورد منفی که این تیپ از افراد در گروه مقابل آنها که از موسیقی فقط در جستوجوی نکات منفی هستند میگذارد همه نشان از یک ضعف را میدهند که ما هنوز راجع به موسیقی اصیل ایرانی و ضرورت فراگیری آن هیچ نمیدانیم و نیازمند آگاهی سازی عمیق از طرف رسانه و کمک مسئولان فرهنگی برای ارتقا سطح موسیقی هستیم.