امنیت بانوان درجامعه
علی صنعتگر
روانشناس بالینی
درابتدا باید بررسی کنیم امنیت روانی دردرون انسانها دردوره کودکی شکل میگیرد وسمبل ایجاد امنیت مادر است
اگر نیاز به ارتباط ایمن خوب ارضا نشود :
احساس ناامنی، احساس رهاشدگی ، احساس طرد شدگی، احساس تنهایی می دهد
چگونگی شکل گیری:
پدریامادرسرد وبی عاطفه – بی حوصله – پرخاشگر- بی تفاوت – پرمشغله – پرتنش و… بودند این احساسها شکل میگیرد
عوامل موثر بر دلبستگی ایمن
فرصت برقرار کردن رابطه نزدیک (برقراری رابطه عاطفی با والد)
کیفیت پرستاری:پاسخدهی بی درنگ، منظم و مناسب مادران به علایم نوباوگان و نگهداری محبت آمیز آنها، با ایمنی دلبستگی ارتباط دارد.
نوباوگان دلبسته نا ایمن مادرانی دارند که تماس جسمانی را دوست ندارند. بصورت یکنواخت و گاهی منفی، رنجیده و طرد کننده با آنها برخورد می کنند.
نوباوگان دلبسته اجتنابی در مقایسه با نوباوگان دلبسته ایمن از پرستاری بیش از حد تحریک کننده و مزاحم برخوردارند.
این نوباوگان با دوری کردن از مادر از تعامل خسته کننده می گریزند.
سبک ایمن:
به نظر من نزدیکی به دیگران و تکیه کردن به آنها کار راحتی است. من از اینکه دیگران روزی ترکم کند و یا از اینکه بخواهد خیلی با من صمیمی شود ابایی ندارم
سبک بی قرار: دریافته ام دیگران از اینکه به میزان دلخواه من، به من نزدیک شوند اکراه دارند،تقریبا همیشه نگران این موضوع هستم که همسرم واقعا دوستم نداشته باشد و یا نخواهد که با من بماند. دلم میخواهد خیلی به او نزدیک شوم و این مطلب گاهی او را دچار هراس می کند.
سبک اجتنابی:
من بیشتر اوقات از اینکه خیلی به دیگران نزدیک شوم دوری می کنم. نمیتوانم کاملا به کسی اعتماد کنم و تکیه کردن به دیگران به نظرم کار عاقلانه ای نیست. وقتی کسی می خواهد که خیلی به من نزدیک شود عصبی می شوم. مثلا از اینکه همسرم همیشه میخواهد او را در آغوش بگیرم احساس عذاب می کنم. افراد نزدیک در زندگی من همواره می خواهند که با آنها صمیمی تر باشم و این در حالی است که خودم احساس می کنم کاملا رفتار متعادلی دارم.
دلبستگی ایمن
افرادی که دلبستگی ایمن دارند با جملات زیر موافق می باشند.
برای من تقریبا آسان است که با دیگران رابطه عاطفی برقرار کنم.
من نگران این نیستم که تنها بمانم یا دیگران مرا بپذیرند.
این دلبستگی اغلب ناشی از وجود تعاملات گرم و مثبت و پاسخ دهنده قبلی با فرد مورد دلبستگی (مادر) می باشد.
افرادی که دلبستگی ایمن دارند اکثر اوقات می خواهند تعادلی بین صمیمیت و استقلال در روابط خود برقرار کنند.
حال اگر جامعه هم امنیت روانشناختی لازم را مهیا نکند شدت آسیبها چند برابر میشود ، استفاده ازروانشناسان بالینی ، اجتماعی ، جامعه شناسان ، مددکاران درطراحی قوانین جامعه بشدت احساس میشود خلاء بزرگی که درکشور ما کمتر به آن توجه میشود
یکی ازمواردی که بشدت ناامنی را دامن میزند خشونت است خشونت تنها خشونت فیزیکی نیست بلکه خشونت کلامی ، مزاحمت برای بانوان هم ازمصادیق بارز خشونت است که گاها تبدیل به بحران واسترس پس از سانحه برای بانوان می گردد ، هدایت کسانی که درجامعه پرازخشم نسبت به والدین خود دردوره کودکی هستند وانتقام وکینه خود را روی بانوان تخلیه میکنند به درمان یکی ازمهمترین وظایف جامعه هست که متاسافنه کار خاصی دراین زمینه صورت نمیگیرد
کسی که در ناخود آگاهش نسبت به مادر ، خواهر خود خشم دارد بانوان درجامعه را سمبلی از نماد خشم آن فرد درکودکی میبیند ودرصدد التیام وترمیم زخم خود با شیوه پرخاشگرانه وخشونت بار مثل تجاوز به عنف ، سرقت های مسلحانه ، زور گیری ، آزارواذیت بانوان درجامعه میگردد وبشئت این فرد نیاز به روان درمانی دارد تا زخمهای دوران کودک خود را بطریقی سالم ترمیم بخشد
درحالیکه این زخم در دوره کودکی وباهمان افرادیکه به او زخم زده اند التیام میبیند واین جابجایی سبب آسیب به انسانی که بیگناه هست زده میشود
درپرخاشگری وقتی ما ازکسی متنفر میشویم دراصل ازاین آدم این مقدار از حجم ازتنفر رانداریم چون اون به ما آسیبی نزده است بلکه این آدم یادآوری کسی بوده است که دردوره کودکی بما آسیب زده است درواقع وقتی ما کسی را کتک میزنیم این فرد اینجا واکنون را کتک نمیزنیم دراصل داریم فردی را که دردوره کودکی ما را کتک زده است میزنیم.
قربانیان خشونت
باتوجه به این مطلب کسانی که درجامعه ایجاد ناامنی میکنند خودشان قربانیانی هست که بشدت درودره کودکی یا تحقی وتمسخر شدند یا مورد سوءاستفاده های جسمی ، جنسی قرار گرفته اند ویا بشدت تبعیض درخانواده اولیه آنها صورت گرفته است که یکی ار مهمترین منابع پرخاشگری وخیانت است.
پیشنهاد و راهحل
برای حل این معضلی که جامعه بانوان ما را تهدید میکند بهترین راهکار اینست که کسانیکه چنین آسیبهایی را میزنند توسط مراجع قضایی بلافاصله به ماکز مشاوره وروانشناسان برای درمان ارجاع داده شوند درغیر اینصورت دوباره این رفتارهای خشونت بار با دوز بیشتری تکرار خواهد شد چون این رفتاری ارضای بیمارگونه زخمهای دوران کوکی فردی است که بهش آسیب خورده است.