1

سوپرایزهایی برای انتخابات 

علی روغنگران

‌تجربه نشان داده که گاهی رخدادهای مهم سیاسی در چارچوب‌های تحلیلی و منطقی نمی‌گنجند و ممکن است اتفاقی کاملا غافلگیرکننده و غیرمنتظره رخ دهد؛ برای مثال پیروزی محمود احمد‌ی‌نژاد در انتخابات سال84 را شاید بتوان یکی از همین غافلگیری‌ها دانست زیرا حتی عموم اصولگرایان نیز در دور نخست انتخابات سال 84 تصور نمی‌کردند که او بتواند در رقابت با کاندیداهای سرشناس پیروز شود اما شد و هشت‌سال سکان دولت را برعهده داشت. حال پرسش این است که آیا این امکان وجود دارد که در انتخابات مجلس که اواخر همین امسال برگزار می‌شود بازهم شاهد چنین اتفاقاتی باشیم؟ یا چه رخدادهایی می‌توانند ما را غافلگیر کنند؟

نامزدشدن محمود احمدی‌نژاد

شاید مهم‌ترین اتفاق غافلگیرکننده نامزدی محمود احمدی‌نژاد و در نهایت ورود او به مجلس شورای اسلامی باشد. احمدی‌نژاد که چندسالی است از قدرت رسمی دور است اگر بتواند به مجلس ورود کند، ممکن است مناسبات سیاسی در قوه مقننه متفاوت از گذشته شود. گفته می‌شود هنوز بخش‌هایی از جبهه اصولگرایی حامی او هستند و اگر این مهم با نمایندگی احمدی‌نژاد همراه شود، می‌تواند حامیانی در مجلس برای او دست‌وپا کند که حتی این حامیان سرنوشت ریاست مجلس را نیز تعیین کنند و بی‌تردید یکی از مهم‌ترین رخدادهایی که می‌تواند به وقع بپوندد ریاست محمود احمدی‌‌نژاد بر مجلس شورای اسلامی است.

نامزدنشدن علی لاریجانی

همان‌قدر که نامزدشدن احمدی‌نژاد و متعاقبش نمایندگی او عجیب است، کنارکشیدن لاریجانی از عرصه مجلس نیز می‌تواند جالب باشد زیرا او سالهاست که نه‌تنها در مجلس حضور دارد بلکه ریاست این نهاد را هم برعهده دارد. علی لاریجانی از 12خرداد 1387 تاکنون بر کرسی ریاست مجلس تکیه زده است. او که پیش از مجلس سابقه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ریاست صداوسیما و دبیری شورای عالی امنیت ملی کشور را بر عهده داشته است، اکنون شاید دیگر نخواهد کار خود را در مجلس ادامه دهد. برخی می‌گویند او سودای پاستور در سر دارد و خود را برای انتخابات ریاست‌جمهوری سال1400 آماده می‌کند و برخی دیگر باور دارند که چنین نیست و کناره‌گیری احتمالی لاریجانی از مجلس هیچ دلیل فرامتنی ندارد. به‌هرحال و به هر علت که لاریجانی برای انتخابات مجلس نامزد نشود، اتفاق مهمی محسوب می‌شود که می‌تواند منشاء تغییرات مهمی در آرایش سیاسی مجلس باشد به‌خصوص آنکه علی لاریجانی در دوره اخیر از قم نامزد شده بود و گفته می‌شود که در انتخابات آتی علیرضا زاکانی یکی از اصولگرایان مطرح هم از این شهر نامزد خواهد شد و شاید در صورت نامزدی لاریجانی از این شهر کار برای او سخت باشد.

ریاست محمدباقر قالیباف

قالیباف شهردار اسبق تهران که طرفدارهای خاص خود را دارد اخیرا با اعلام طرح نواصولگرایی و دعوت جوانان به مشارکت در امر انتخابات نشان داد که برنامه‌هایی برای انتخابات مجلس در سر دارد. برخی گفتند که این عمل قالیباف می‌تواند حکایت از جدایی او از بدنه اصولگرایان داشته باشد و برخی دیگر این گزاره را درست ندانستند و گفتند که قالیباف با طرح نواصولگرایی در قالب جبهه اصولگرایی می‌خواد خون تازه‌ای به رگهای این جبهه تزریق کند. او که در انتخابات ریاست‌جمهوری پیشین هم نامزدشده بود، نشان داد که به عنوان یک نیروی باسابقه اصولگرا می‌تواند طبقه متوسط جامعه را همراه خود کند. با چنین اوصافی احتمال رای‌آوری قالیباف در انتخابات مجلس بسیار بالاست اما نکته مهم درباره او ریاست احتمالی‌اش بر مجلس است. او که میان اصولگرایان مقبولیت قابل توجهی دارد ممکن است بتواند نظر اکثریت اصولگرایان مجلس آینده را همراه خود کند و بر کرسی ریاست قوه مقننه تکیه زند. البته این فرضیه‌ها در حالی است که او تا امروز سابقه فعالیت در نهاد قانونگذاری را نداشته و توفیق او بیشتر در امور اجرایی بوده است. حال باید دید که قالیباف می‌تواند در یک مسئولیت نظری مانند مسئولیت‌های اجرایی‌اش موفق باشد یا خیر؟

پیروزی قاطع پایداری‌ها

جبهه پایداری چندی است که مانند گذشته ساز جدایی از بدنه اصلی اصولگرایان در برهه انتخابات را کوک کرده است. نیروهای پایداری معولا به جناح‌های مختلف و حتی اصولگرایان انتقادهای زیادی وارد می‌کنند و خوانش خاص خود را از وقایع سیاسی دارند. این گروه که پیشتر نزدیک به محمود احمدی‌نژاد بود، شاید بخواهد به صورت مستقل وارد انتخابات شود؛ خاصه آنکه چندی پیش مرتضی طلایی خبر از عدم تمایل جلیلی برای ائتلاف با شورای وحدت داد. طبیعتا وقتی جلیلی بنای ائتلاف نداشته باشد، دیگر نیروهای پایداری هم بر همین منوال حرکت می‌کنند. حال اگر این طیف بتوانند اکثریت مجلس را ازآن خود کنند، اتفاق جالبی را رقم زده‌اند.

ریاست یک اصلاح‌طلب

اصلاح‌طلبان در دوره اخیر مجلس در هر سال سعی کردند که لاریجانی را از کرسی ریاست پایین بکشند و عارف را بر آن کرسی بنشانند که در هر دوره انتخابات هیات‌رئیسه مجلس، رقابت را به لاریجانی و حامیانش باختند و نتوانستند به بیش از نائب‌رئیسی دست یابند. اگر اکثریت مجلس در دوره آینده ازآن اصلاح‌طلبان باشد و آنها اینبار نه با تکیه بر ائتلاف بلکه با قدرت ذاتی خود جلو بیایند ممکن است که آرزوی دیرینه‌شان یعنی ریاست یک اصلاح‌طلب بر مجلس محقق شود تا این مهم را بعد از مجلس ششم دوباره محقق کنند. بی‌تردید اگر چنین شود باید شاهد یکی از اتفاقات غافلگیرکننده در عرصه سیاسی باشیم زیرا می‌تواند زمینه‌ساز تغییر آرایش سیاسی در مجلس شود.

پیروزی یک جریان سوم

اصلا شاید هیچ‌یک از فرضیه‌های فوق تحقق نیابد و یک جریان سوم فرای اصولگرایان و اصلاح‌طلبان بیاید و گوی پیروزی را برباید. به خصوص آنکه چندی‌ است فعالان سیاسی از شکل‌گیری قهری یا ارادی جریان سومی در بطن انقلاب اسلامی سخن می‌گویند، جریانی که دیگر به قواعد مرسوم میان اصولگرایان و اصلاح‌طلبان پایبند نباشد و خوانش دیگری از ارزش‌های انقلابی داشته باشد. البته وقوع این مهم وابسته به آن است که نیروهای غیرجناحی و غیرحزبی بتوانند اکثریت مجلس را ازآن خود کنند در غیراین‌صورت اگر نامزدهای انتخابات با تکیه بر جناح اصلاحات یا اصولگرایی به مجلس وارد شوند بعید است اکثریت آنها از قواعد جناح متبوعشان عدول کنند.