یادبود مشهدیها برای آقای ترانه
مریم اصغری
هفته گذشته مراسم ویژهای در مشهد با حضور رضا یزدانی چهره سرشناس دنیای موسیقی و همچنین مهدی ایّوبی و حسین غیاثی از ترانهسرایان برتر کشور، با همکاری شهرداری و کانون شعر و ادب دانشگاه فردوسی در فرهنگسرای فناوری و رسانه برگزار شد. در این برنامه جمع کثیری از شاعران خراسان حضور داشتند که در میانه برنامه به شعرخوانی پرداختند. محوریت این گردمان بزرگداشت و یادآوری خاطرات زندهیاد دکتر افشین یدالهی از اساتید شعر و ترانه ایران بود. او در اسفندماه 95 بر اثر سانحه تصادف، داغ تلخی را بر دل جامعه ادبی کشور گذاشت. وی از 28 سالگی فعالیت ترانهسرایی خود را آغاز و آثار متعددی را در دهه هشتاد و نود ارائه داد و خاطرهساز روزهای خوب و بد بسیاری شد. تیتراژ سریالهایی چون مدار صفر درجه، شهرزاد، شب دهم، میوه ممنوعه، مسافری از هند، فقط بخاطر تو، تبریز در مه، معمای شاه و… از آثار ماندگار او بود و همکاری وی با خوانندههایی چون احسان خواجهامیری، محمد اصفهانی، شادمهر عقیلی، خشایار اعتمادی و… این خاطرهسازی را مستحکمتر کرد. او جزو هیات موسس انجمن “خانه ترانه” تهران بود و اداره آن را به عهده داشت. همچنین کتابهای متعددی چون امشب کنار غزلهای من بخواب، مشتری میکدهای بسته، حرفهایی که من باید میگفتم و تو باید میشنیدی، جنون منطقی و روزشمار یک عشق از او به یادگار ماندهاست.
ما وارد کننده ادبیات هستیم
افشین شحنهتبار، صاحب امتیاز انتشارات شمع و مه در تهران و لندن، از مهمانان ویژه این مراسم بود که انتشار کتاب روزشمار یک عشق از زندهیاد یداللهی را در عرصههای بینالمللی به انجام رساند.
او در رابطه با ارتباط و همکاری خود با زنده یاد یداللهی گفت: افشین یداللهی از دوستان صمیمی من بود و هشت سال پیش، باهم تصمیم به معرفی شعر فارسی به بیرون از کشور گرفتیم و این پروژه را با کارهای نیمایوشیج آغاز کردیم. اما به دلیل نگارش و پیچیدگیهای سبک او، خیلی موفق نبودیم. بعد از آن تصمیم گرفتیم با کارهای خود دکتر این کار را انجام دهیم. او در کار بسیار سختگیر و نکتهسنج بود و در انتخاب واژهها دقت میکرد تا با زبانهای دیگر منطبق باشد. به خاطر دارم که اولین بار، کتاب روز شمار یک عشق را به زبان روسی ترجمه و در سال ۲۰۱۱ در نمایشگاه بینالمللی کتاب مسکو رونمایی کردیم. سپس همین کتاب به زبان انگلیسی ترجمه و با موفقیت روبهرو شد. همچنین نسخه فرانسه این کتاب، توسط دکتر میترا فرزاد استاد دانشگاه پاریس ترجمه و موفق به دریافت جایزه جشنواره فرهنگی ادبی «فیسپ» شد. جایزهای که منحصراً در مورد آثاری است که از زبانهای دیگر به زبان فرانسه آمدهاست. در این جشنواره آثاری از تمام دنیا فرستاده میشود و من شخصا وقتی متوجه شدم که کتاب دکتر از بین هشتصد اثر ارسالی، به مرحله نهایی و در نهایت به رتبه اول رسیده است، به قدرت این اثر ایمان آوردم. به خاطر دارم آخرین باری که با او صحبت کردم، شب قبل از تصادف او بود و قرار بود دوازده روز بعد در در نشستی با موضوع رابطه ترانه فارسی با ترانه لاتین در لندن، شرکت کنیم اما متاسفانه این کار ناتمام ماند و مراسم بعدی با بزرگداشت دکتر در پاریس مصادف شد.
شحنه تبار در پایان صحبتهای خود گفت: شاعران ما توانایی جهانی شدن را دارند و من این ضعف را بر همکاران ناشرم میدانم که دنیای نشر را تنها در داخل میدانند. معتقدم که همانطور که ما باید هنرمندان خارجی را بشناسیم، دنیا نیز باید ما را بشناسد. متاسفانه ما وارد کننده ادبیات هستیم و طبق آمار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در ازای هر چهارصد عنوان کتاب که از زبانهای دیگر به زبان فارسی ترجمه شده، تنها دو عنوان کتاب فارسی به زبانهای دیگر ترجمه میشود. من این موضوع را کوتاهی میدانم و از جامعه ناشرین کشور میخواهم به این امر توجه کنند.
حسرت بر دلم ماند
رضا یزدانی خواننده، نوازنده، آهنگساز و بازیگر از دیگر مهمانان این برنامه بود. محبوبیت او بیشتر به دلیل خوانندگی و با قطعههایی با درون مایه اجتماعی یا نوستالژیک، به وجود آمده و از چهرههای محبوب و شاخص موسیقی نسل جوان است. یزدانی گفت: افشین یداللهی برای من تنها یک حسرت است. چرا که درست زمانی که در مورد انتخاب ترانهها صحبت میکردیم، فاجعه فوت او اتفاق افتاد و حسرت بر دلم ماند. میخواهم بگویم اگر فرصت حضور در کنار چنین آدمهای مهمی در زندگی برایتان پیش آمد، آن را از دست ندهید و از آن موقعیت استفاده کنید. افشین یداللهی یکی از تاثیرگذارترین ترانهسراهای بعد از انقلاب در موسیقی نوین ما بوده و هست و شاگردان بسیار خوبی تربیت کرد که خیلی از آنها دوستان خوب من هستند و کارهای مشترک زیادی با هم داریم. زندهیاد یداللهی هرگز از بین ما نمیرود و یاد و خاطره او همیشه با ماست.
آخرین دیدار
در ادامه برنامه مهدی ایوبی برای صحبت دعوت شد. او از ترانهسراهای موفق و برجسته کشور است و ترانههای او با صدای خوانندگان مطرح کشور اجرا شدهاست. ایوبی صحبتهای خود را با خاطرهای از آخرین روزهای یداللهی آغاز کرد و گفت: در بیست اسفند 95 در مسیر اکباتان، دکتر آخرین ترانهای که نوشته بودند را برای من خواند و به شوخی به او گفتم “بوی آسمان میداد” و به من جواب داد ما که آسمانی شدیم، شماهم دست از خاکبازی بردارید! باورم نمیشود که آنروز برای بار آخر او را دیدم و شعر او را از زبان خودش شنیدم.
ایوبی در ادامه صحبتهای خود گفت: ترانههای مهمی در موسیقی تلفیقی از دکتر یداللهی اجرا شده و با این کار بین ترانههایی با زبان محاوره و ترانههایی با زبان رسمی و کلاسیک حلقه وصل مهمی ایجاد شد و به نوعی کارهای دکتر، پلی بین این دو نوع ترانه بود. او انسان مهمی بود و تنها کسی بود که میتوانست ترانهسراها را دور هم جمع کند. یکی از آرزوهای او این بود که یاد بگیریم دور هم جمع شویم و صنف خودمان را محترم بشماریم و امیدوارم به جهت احترام به حرف ایشان، این اتفاق بیفتد.
دکتر کجای سالن غمگین نشستهای؟
حسین غیاثی نیز از دیگر مدعوین این برنامه بود. او در کارنامه کاری خود همکاریهایی در زمینه ترانه با افرادی چون علی زندوکیلی و محسن چاوشی دارد. غیاثی درباره ارتباطش با افشین یداللهی گفت: او مرد بزرگی بود و من تنها لطف او را به خاطر دارم. سالهای پیش که به سختی از کاشان به خانه ترانه رسیدم، تنها از حمایت او برخوردار شدم. این برای من که میخواستم دور از خانواده و به تنهایی در تهران زندگی کنم، بهانه بزرگ و ارزشمندی بود. او برای من معلم شعر و اخلاق بود.
در انتهای این مراسم، غیاثی شعرخوانی خود را تقدیم به روح بزرگ افشین یداللهی کرد و با چشمانی مغموم گفت:
دکتر کجای سالن غمگین نشستهای؟
تجویز شو به گریهی این شعر منزوی
وقت سپید خوانی این سطرهای سرخ
تو با کدام بغض فراموش میشوی؟