فقر عامل انحرافات اجتماعی
فقر و انحرافات اجتماعی از جمله پدیدههایی هستند که به نظر بسیاری از صاحب نظران با هم مرتبط هستند.تحقیقات و پژوهشها اگر چه رابطه مستقیم فقر و انحرافات اجتماعی را تایید نکرده اما وجود همبستگی میان آن دو را تأیید میکنند.
بر این اساس فقر به عنوان یکی از مسائل اجتماعی، در وقوع انحرافات و افزایش میزان آن به ویژه در زمینه جرائم زنان، اعتیاد و سرقت تأثیر گذار است. در رویکرد دینی نیز این همبستگی میان فقر و انحرافات اجتماعی مورد تأیید است. بر این اساس فقر انگیزش رویآوری به کجروی را افزایش میدهد؛ همچنان که رفاه طلبی در روی آوری به جرائم، انگیزه بسیار قوی میباشد.
بدون تردید فقر و نابرابریهای اقتصادی از زمره مهمترین معضلات جامعه بشری است که از جایگاه ویژهای در بین سایر مسائل اجتماعی برخوردار است. فقر از بنیادیترین مشکلات و ناهنجارترین دردهای زندگی انسان است که با وجود پیشرفت و توسعه گسترده در زندگی بشری، میزان آن نه تنها کاسته نشده بلکه بر طبق آمارهای موجود در حال افزایش است. مشکلات فقر صرفاً منحصر به پیامدهای خود فقر نبوده بلکه مشکلات این مساله اجتماعی زمانی شدت پیدا میکند که آن بسترساز انحرافات میگردد.
ارتباط بین فقر و انحرافات اجتماعی، موضوعی تازه نیست. جوامع انسانی در طی حیات خویش به شکلی، با این دو مقوله درگیر بودهاند. ارتباط بین فقیران، گرسنگان و بیخانمانها با سارقان، قاتلان، معتادان در حوزههای مختلف علمی از قبیل، علوم اجتماعی، اقتصادی و روانشناسی، موضوع تحقیق و پژوهشهای مختلف قرار گرفته و از منظرهای گوناگون به آن توجه گردیده است؛ به گونهای که در هر زمان و به تناسب شرایط، امکانات و فضای جامعه، راهحلهایی در برخورد با آن در نظر گرفته شده است. با شکلگیری «نهضت علمی» و آغاز بررسیهای علمی پدیدههای فیزیکی، طبیعی، انسانی و اجتماعی، فقر و انحرافات اجتماعی نیز از موضوعاتی بود که به طور تقریبی از یکصد سال پیش، با کمک ابزارهای علمی جدید، مورد کنکاش علمی قرار گرفته و نظریهها و تئوریهای جدیدی در این رابطه ارائه گردیده است.
برای شناخت رابطه فقرو انحرافات اجتماعی به طور منطقی ابتدا باید از تعریف این دو مفهوم آغاز کرد و سپس رابطه آنها را مورد بررسی قرار داد و در نهایت پیامدهای فقر و تأثیر آن بر انحرافات اجتماعی بیان گردد.
معنا شناسی فقر و انحرافات اجتماعی
در تعریف فقر اختلاف نظر اساسی بین محققان وجود دارد که منشأ این اختلاف مبتنی بر، نوع نگرش آنها نسبت به مسئله فقر است. اقتصاددانان بیشتر به زمینه ظهور و نتایج فقر توجه نموده و به ندرت به تحلیل اجتماعی پرداختند. در ادبیات جامعهشناسی معمولاً دو مفهوم فقر و نابرابری در کنار یکدیگر به کار میروند.این دو مفهوم با اینکه از حیث معنی، مستقل از همدیگر هستند، اما به نظر میرسد، کاربرد مستقل ندارند؛ زیرا از یک سو فقر متأثر از نابرابری در درآمد است و از سوی دیگر نابرابری اقتصادی هم مؤید وجود فقر است. از آنجا که مسائل و مشکلات اجتماعی در عین ارتباط با فقر از آن جدا هستند، مفهوم فقر را باید از انواع مشکلات اجتماعی و اقتصادی که با آن پیوستگی دارند، نیز مستقل در نظر گرفت؛ لذا مترادف شمردن مفهوم فقر با دیگر صورتهای مسائل اجتماعی، به فهم مشکل فقر کمک نخواهد کرد.
در جامعه شناسی فقر را معمولاً «برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت» تعریف کردهاند.
فقر، متهم اول آسیبهای اجتماعی
در يک نظرسنجي که توسط انجمن جامعه شناسي ايران صورت گرفته در همه استانها، آسيبهايي همچون اعتياد، فقر، طلاق، بيکاري، فرزندان فراري، خودکشي خشونت خانگي و بيماري HIV (ايدز) در مادران و کودکان مشترک است. بنابر اظهارات زهرا کمالي دهقان ريشه اين عوامل در فقر آگاهي خانوادهها و فقر مالي آنهاست.
تاثير فقر بر جوامع
در اين رابطه يک رفتارشناس اجتماعي با بيان اين مطلب که مشکلات اقتصادي و عدم تامين نيازهاي جسمي و رواني زمينه ساز بروز مشکلات اجتماعي است، گفت: عدم بضاعت مالي مکفي خانوادهها، ناتواني در پاسخگويي به نيازهاي طبيعي و ضروري مانند فراهم ساختن امکان تحصيل حتي در مقطع متوسطه، تامين پوشاک مناسب، متنوع و متناسب با سليقه و روحيه فرد، زمينه بروز دلزدگي، سرخوردگي، ناراحتيهاي روحي، دل مشغولي، افسردگي و انزواطلبي در فرزندان را فراهم ميکند.
مجيد ابهري با اشاره به اينکه فقر، مادر تمام آسيبهاي اجتماعي است افزود: فقر با بسياري مسائل و آسيبهاي اجتماعي از جمله ضعف تندرستي، افزايش مرگ و مير، بيماري رواني، شکست تحصيلي، جرم و مصرف دارو ارتباط دارد. فقر بهطور ذاتي يک مشکل و آسيب است اما لزوما به اين معنا نيست تمام افرادي که زير خط فقر زندگي ميکنند، افرادي نابسامان و مشکل ساز براي اجتماع هستند.
وي با بيان اين مطلب که از ديدگاه جامعه شناسي، خشونت نوعي بهم ريختگي و بيساماني محسوب مي شود گفت: هرگاه بين انتظارات و مسالهاي که در واقع وجود دارد فاصله ايجاد شود، افراد يک نوع عدم تعادل با پرخاشگري و عصبانيت از خود بروز ميدهند. اگر در جامعهاي هنجارها رعايت نشود، کجروي در جامعه پديد آمده و رفتارها آسيب ميبيند.
آسيب اجتماعي زماني ايجاد ميشود که از هنجارهاي مقبول اجتماعي تخلفي صورت گيرد و همين عدم پايبندي به هنجارهاي اجتماعي موجب پيدايش آسيب اجتماعي ميشود.
فقر و ارتکاب عمل ناشایست
این آسيب شناس اجتماعي ادامه داد: عدم بضاعت مالي مکفي خانوادهها، ناتواني در پاسخگويي به نيازهاي طبيعي و ضروري مانند فراهم ساختن امکان ادامه تحصيل حتي در مقطع متوسطه، تامين پوشاک مناسب، متنوع، متناسب با سليقه و روحيه آنان، زمينه بروز دلزدگي، سرخوردگي، ناراحتي هاي روحي، دل مشغولي، افسردگي و انزوا طلبي در فرزندان را فراهم مي کند و اين امر موجب مي شود تا اين افراد براي حل مشکل خود از بند گرفتاريها، دست به ارتکاب اعمال ناشايست بزنند.
امروزه فشار مشکلات اقتصادي، احتمال دو شغلهبودن يا اشتغال نان آوران خانواده در مشاغل کاذب يا غيرمجاز را افزايش داده است. همين مسأله منجر به کم توجهي آنان نسبت به نيازهاي جوانان، رفع مشکلات روحي و رواني، تربيت صحيح و شايسته آنها شده است. انعکاس شرايط زندگي تجملاتي از طريق وسايل ارتباط جمعي نقش موثري در ازدياد آسيبهاي اجتماعي دارد.
در گذشته کودکان در حياط با بچههاي ديگر بازي ميکردند و از اين طريق قدرت تحمل، صبر و توانايي حل مساله آنان افزايش مييافت اما در حال حاضر آنان در آپارتمانها محصور هستند و تنها به بازيهاي رايانهاي ميپردازند و همين امر موجب کاهش آستانه تحمل فرزندان ميشود.
همه جامعه و دستگاهها بايد بسيج شوند
عضو کميسيون اجتماعي مجلس نيز در پاسخ به اين سوال که چرا آسيبهاي خشن يا آسيبهايي که تاکنون کم بوده در جامعه زياد شده است؟ ميگويد: اين موضوع دو علت دارد؛ نخست اينکه ريشه تمام آسيبهاي اجتماعي در فقر و بيکاري است و هرچه آمار فقر و بيکاري افزايش يابد آسيبهاي اجتماعي بيشتري هم خواهيم داشت.
فرهنگسازی
بحث دوم فرهنگي است؛ بايد فرهنگسازي شود که مردم آمادگي مقابله با جرم و جنايت را داشته باشند اگر اين فرهنگ در جامعه بهوجود بيايد بهطور قطع بسياري از معضلات اجتماعي کاسته میشود.
مردم ايران آمادگي لازم براي مقابله با آسيبهاي اجتماعي را ندارند.
سلمان خدادي با اشاره به اينکه همه جامعه بايد بسيج شوند و به اقدامات جرم و جنايت حساس باشند، افزود: اگر همه نهادها در رابطه با اين موضوع بايد وارد عمل شوند زمينه بسياري از مسائل از بين ميرود و انسانيت رشد پيدا ميکند.