سبک من مختص به خودم است
مریم اصغری
موسسه خیریه توانبخشی همدم که در زمینههای فرهنگی و هنری فعالیت فراگیری دارد و میزبان هنرمندان زیادی بوده است، اینبار میزبان «داریوش فرضیایی» با شخصیت جذاب عموپورنگ بود که سالها است جایی در دل کودکان دهه هفتاد و هشتاد باز کردهاست. او متولد 1352 در تهران است و کارشناسی گرافیک دارد. روز پنجشنبه در موسسه همدم مراسمی به مناسب تولد 46 سالگی او برگزار شد و ساعاتی شاد را برای 400 دختر بیسرپرست تحت پوشش این موسسه ایجاد کرد. فرضیایی در ضمن برگزاری مراسم تولدش در میان این دختران گفت: تولد واقعی هنرمندان کشورمان زمانی است که لبخندی را به یک کودک تنها هدیه کنند و بارزترین دلیل علاقه حضور هنرمندان در همدم، مهربانی و عشق ناب و خالصی است که در میان این بچهها و به کوشش مسئولین موسسه موج میزند و من شخصا عاشق این بچهها هستم، چراکه کاملا بیریا عشق میورزند و به من درس اخلاق و مهربانی میدهند. در میانه این برنامه، فرصت چند دقیقهای از این مجری کودک همیشه شاد گرفتیم و به گفتگوی کوتاهی با او پرداختیم.
از کاراکتر «عمو پورنگ» و شخصیت جذاب آن برای بچهها بگوئید؟
عمو پورنگ دقیقا همان بچهای است که میبینیم. در میان بچهها شیطنت و بازی میکند و فقط از نظر سنی با آنها تفاوت دارد. شخصیت عمو پورنگ در واقع با دنیای بچهها آغشته و درآمیخته شدهاست و سعی دارد که بچهها از دنیای کودکیشان فاصله نگیرند و این روال سنی برای آنها خاطرهساز باشد و از آن دور نشوند. بچهها باید گل بازی کنند و روی دیوارها نقاشی بکشند تا بزرگ شوند. چرا که کودکان هنرمندند و درونی شفاف و با صداقت دارند. پورنگ با تمام تلاش این سالیانش میخواهد این رشته همچنان مستحکم ادامه بیاید. هرچند کودک درون خودش هم هنوز فعال است.
از مشکلات اجراهای زنده و حضور در بین مردم و مکانهای عمومی بگوئید؟
خوب طبیعتا اجراهای زنده مشکلات خاص خودش را دارد که همه ما کماکان به آن اشراف داریم. من اولین نفری بودم که در سال 81 اولین نمایش خیابانی کودک را برگزار کردم و بالغ بر یک میلیون نفر در میدان نقشجهان اصفهان در آن حضور پیدا کردند. آن برنامه و حضور پرشور مردم خونگرم اصفهان در آن سال، جزو بزرگترین افتخارات من بودهاست. چرا که آنها در آن گردهمایی و جشنواره من را تایید و از کارم حمایت کردند.
در برنامههای تولیدی برای رده سنی کودک و نوجوان رقابت وجود دارد؟
به نظر من هر کسی جایگاه خودش را دارد و سبک کار هر تیمی کلا متفاوت است و با افتخار میگویم که ما ساختارشکنی کردیم و سبک من مطلقا مختص به خودم است و هرگز تقلید و کپی نبودهاست. رقابت خیلی خوب است و باعث رشد و موفقیت میشود، اما در سبک ما و در حال حاضر تنها خودمان هستیم. شروع کار من با عمو پورنگ بود، بعد از آن امیرمحمد و چند نفر دیگر به این جمع اضافه شدند که در حال حاضر در سینما کار میکنند. در ادامه محله گل و بلبل اجرا شد و در حال حاضر هم کار خاص دیگری در دست تولید داریم که الآن از آن نام نمیبرم و تنها میگویم که نسبت به سایر برنامههای پیشین کار بسیار خاص و متفاوتی است.
الگوی خاصی در کار کودک و کسب موفقیت داشتهاید؟
من الگو نداشتم اما این به این معنی نیست که از کسی الهام نگرفتم. به طور مثال کارهای افرادی مثل آقایان طهماسب و شهریاری را همیشه دوست داشتم و به نوعی از آنها الهام میگرفتم. اما همیشه سعی کردم که خودم باشم و کاراکتر مختص به خودم را بسازم.
چشم انداز شما از آینده کاریتان چیست؟
رویای کودکی من همیشه این بوده که آدم مشهوری باشم و خوشحالم که به نوعی این اتفاق برایم افتادهاست. من کار کردن با بچهها را دوست دارم. من و همه کسانی که در این حیطه کار میکنیم، پتانسیل کافی برای آن را داریم ولی استراتژی که باید برای ادامه این روند در نظر گرفتهشود چیزی نیست که بتوان آن را آیندهنگری کرد و این موضوع را باید به دست مدیران ذیربط سپرد. چرا که در حیطه عملکرد مافوقان است که این آینده و روشنگری را برای کسانی که با علاقه و استعداد کار کودک را در این سالها به خوبی انجام داده و نقشآفرینی میکنند، ترسیم کنند.
چرا تاکنون پیشنهادهای بازیگری را قبول نکردید؟
من دوست ندارم از دنیای کودک فاصله بگیرم و اگر قرار باشد بازی کنم، باید کاراکتر پورنگ را بازی کنم. دنیای پورنگ با بازیگران فاصله دارد. او بازی نمیکند و خودش است و اگر بخواهد بازی کند باید سیلاب به سیلاب نقش مختص به خود عموپورنگ را بازی کند و کاراکتر آن همچنان کودک باشد.
زندگی شخصی شما چقدر زیر ذرهبین مخاطبانتان است و این موضوع برای شما دردسر ساز نیست؟
این ذرهبین تقریبا تمام زندگیام را دربرگرفتهاست. از سوالات مکرر در رابطه با سن گرفته تا دلایل ازدواج نکردن و هر چیز دیگری را در این دایره قرار میدهد. امّا نام دردسر را بر آن نمیگذارم و تنها گاهی معذب میشوم.
روزانه چه مدت مطالعه میکنید؟
مطالعات من بیشتر عینی است اما از آنجایی که شرط اول مصاحبه صداقت است باید بگویم در طول روز معمولا کمتر از بیست دقیقه مطالعه میکنم.
از حضورتان در موسسه همدم بگوئید؟
خیریه همدم مثل خانه خودم است. من همدم را به خاطر حس ناب صداقتی که در آن جریان دارد، دوست دارم. کارهایی که اینجا انجام میشود از دل سرچشمه میگیرد و هر کسی به اینجا میآید با دلش میآید. این موسسه روابط عمومی خیلی خوبی دارد و از بابت رابطه خوب مسئولین و دستاندرکاران همدم با هنرمندان بسیار خوشحالم. چراکه هنرمندان جزئی از مردم هستند و هیچکس به نیت دیدهشدن یا تبلیغات و چشمداشت مادی به اینجا نمیآیند و تنها عشق به این دختران همه ما را در این مکان گرد هم میآورد. من این موضوع را پای حسن و خلوص نیت مسئولین همدم میگذارم و این مرا ترغیب میکند که حتما باز هم به اینجا بیایم.