تقدیم مجلس به اصولگرایان
پس از حرف و حدیث های بسیار در پی اتفاقات هفته قبل که منجر به تاخیر در انتخابات هیات رئیسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی شد، در نهایت روز یکشنبه این انتخابات برگزار و ذوالنوری با 11 رای بر کرسی ریاست نشست تا جایگزین فلاحت پیشه شود.
کاندیداهای ریاست این کمیسیون فلاحتپیشه، ذوالنور، کواکبیان و بروجردی بودند که کواکبیان به نفع فلاحتپیشه و بروجردی به نفع ذوالنوری انصراف داده بودند. تکیه زدن ذوالنوری بر کرسی ریاست مهمترین کمیسیون مجلس می تواند حکایت از ائتلاف پشت پرده ولایی ها با مستقلین داشته باشد. حالا اصولگرایان و اعتدالیها که تجربیات شیرین همکاری و ائتلاف گذشته را در کارنامه دارند، با همراهی با یکدیگر برای چهار بار متوالی، علی لاریجانی را به ریاست مجلس رساندند، ترکیب هیات رئیسه را از اصلاحطلبان بازستاندند و در کمیسیونهای تخصصی، هیات رئیسهای باب میل خود را روانه کار کردند و در رهگذر این تجربه، ائتلاف برای حضور پرقدرت و پرتعداد در مجلس بعد را آغاز کردهاند. ائتلاف تمام و کمال اعتدالیها و اصولگراها این ذهنیت را تداعی میکند که مجلس یازدهم همانند مجلس هفتم، پوستاندازی کامل مجلس برای تغییر هویت خود به عنوان مجلسی تماماصولگراست.
بعد از رکورد بروجردی
علاءالدین بروجردی از ابتدای سال دوم مجلس هفتم تا ابتدای سال سوم مجلس کنونی بر کرسی ریاست کمیسیون امنیت ملی نشست.13 سال ریاست بر مهمترین کمیسیون پارلمان چنان اعتبار بزرگی برای او فراهم کرد که سایر اعضای کمیسیون ترجیح می دادند سر سایر کرسی ها به رقابت بپردازند و چشم داشتی به صندلی بروجردی نداشته باشند. سال گذشته اما فراکسیون امید در ادامه حضور موفقیت آمیز در انتخابات هیات رئیسه، با لابی گری قوی و البته چاشنی شانس به ریاست علاءالدین بروجردی پایان داد. نمایندگان اصلاح طلب و مستقل رای خود را یک کاسه کردند تا تغییر در ترکیب هیات رئیسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شامل کرسی ریاست هم بشود، بر همین اساس مصطفی کواکبیان به نفع حشمت الله فلاحت پیشه کنار رفت. ائتلاف امیدی ها و مستقل ها جواب داد.
هزینه هایی که فراکسیون امید داد
امسال حالا نوبت فلاحت پیشه بود که برای کواکبیان جبران کند اما مسیر ریاست کواکبیان آنطور که انتظار می رفت، راحت نبود. فراکسیون امید سرمست از دستاوردهای سال گذشته، اعتماد به نفس بالایی پیدا کرده بود، امسال در کنار کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس برای کسب ریاست مجلس تلاش کرد و همه تخم مرغ هایش را نیز در سبد عارف گذاشت، غافل از آنکه رقیب نیز آمادگی دارد و فنون بدل را خوب تمرین کرده است.
علی لاریجانی با فراکسیون اصولگرایان (ولایی) برای حفظ کرسی ریاست معامله کرد. این معامله هزینه های سنگینی برای امید داشت.
نخست آنکه آنها یکی از کرسی های نایب رئیسی مجلس را از دست دادند و مصری جای علی مطهری نشست.
دوم محمدرضا عارف از ریاست کمیسیون آموزش کنار رفت و زاهدی همچون دو سال نخست مجلس دهم به عنوان رئیس کمیسیون انتخاب شد.
سومین هزینه که شاید از دست دادن ریاست کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس بود.
چرا کرسی ریاست برای فراکسیون امید اهمیت داشت؟
انتخابات مجلس شورای اسلامی در پیش است و جناح های سیاسی فعالیت خود را آغاز کردند. از طرفی دولت روحانی مذاکرات فشرده ای را با اروپا و هم پیمانان آسیایی دنبال می کند. حفظ برجام به مویی بند است، آمریکا از فشار حداکثری بر تهران کوتاه نمی آید و حتی موضوع جنگ با ایران در دستورکار دولت ترامپ قرار گرفته است. در چنین اوضاع و احوالی ریاست بر کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس بسیار اهمیت دارد.
در چنین سالی کسی که رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شود، تریبون های متعددی خواهد داشت که اعلام مواضع کند و حتی در مقاطعی صدای مجلس درباره یک موضوع تلقی شود. حال این موضوع می خواهد پاسخ به ادعاهای آمریکا و طرف شدن با اروپایی ها باشد یا مسائل هسته ای و نظامی.
آنالیز آرا در کمیسیون امنیت ملی
البته فقط فراکسیون امید نبود که بر اهمیت و ارزش کسب کرسی ریاست کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس آگاهی داشت. پایداری ها نیز به همان میزان اهمیت این کرسی را می دانند. مجتبی ذوالنوری از همان لحظه قطعی شدن ریاست علی لاریجانی بر مجلس در سال چهارم، لابی گری خود را آغاز کرد و به موازات آن با رسانه ها به گفتگو پرداخت. در واقع او مهلت نداد که علی لاریجانی سرگرم مسائل دیگری شود و عهد و پیمانش با فراکسیون ولایی را از یاد ببرد. مجتبی ذوالنوری به قدری به ریاست خود ایمان داشت که تلویحا به فلاحت پیشه و کواکبیان از طریق رسانه ها پیام می داد که به خود زحمت نامزدی در انتخابات هیات رئیسه کمیسیون امنیت ملی را ندهند. او در اظهارنظری گفت «سال گذشته آقای فلاحتپیشه 9 رای داشت و من نیز 9 رای داشتم و آقای بروجردی 4 رای را به دست آورد. یک نفر هم رای سفید داد؛ چون رای من و آقای فلاحتپیشه با یکدیگر برابر بود قرعه کشی صورت گرفت و تکلیف 6ریاست را در اجلاسیه سوم قرعه کشی مشخص کرد بنابراین آقای بروجردی اگر کنار برود مستقلین غالبا رایشان به بنده اضافه می شود طبیعتا اگر من نیایم رای اعضای فراکسیون ولایی به بروجردی اضافه می شود.»
معنای این جمله مجتبی ذوالنوری این بود که یا او رئیس می شود یا بروجردی. علاءالدین بروجردی که اقبال ندارد، پس خودش تنها شانس ریاست است. فقط کافی بود که علاءالدین بروجردی را راضی به ائتلاف با خود کند تا پیروزی اش قطعی شود و همچون سال گذشته کار به قرعه کشی نرسد.
آبستراکسیون هفته پیش جواب داد
حساب کتاب مجتبی ذوالنوری درست بود. به همین دلیل مصطفی کواکبیان رضایت داد تا دوباره به نفع حشمت الله فلاحت پیشه کنار برود. چون او مثل فلاحت پیشه نمی توانست آرای مردد را در کمیسیون جلب کند. در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس یک دوقطبی جدی شکل گرفت، یک قطب بر منطق دیپلماسی تاکید می کرد و قطب دیگر بر مقاومت و پایداری.
تصمیم کنارگیری کواکبیان به نفع فلاحت پیشه ورق را برگرداند. اصولگرایان نیز اما نمی خواستند به همین سادگی بازی را تمام شده بدانند بنابراین به تکاپو افتادند تا در دو ساعت باقی مانده، پلتیک رقیب را خنثی کنند. هفته گذشته قبل از جلسه کمیسیون امنیت ملی برای برگزاری انتخابات هیات رئیسه، جلسهای با حضور تعدادی از نمایندگان کمیسیون امنیت ملی عمدتا از طیف فراکسیون ولایی برگزار و بین ذوالنوری و بروجردی رای گیری کردند تا کاملا مسالمت آمیز و محترمانه علاءالدین بروجردی از نامزدی برای ریاست کمیسیون منصرف شود.
اما با وجودی که تکلیف دو نامزد اصلی برای ریاست کمیسیون امنیت ملی مشخص شد، انتخابات هیات رئیسه این کمیسیون معلق ماند. دو روایت از این اتفاق وجود دارد. برخی می گویند «جلسه کمیسیون به خاطر اعتراض امیدیها برگزار نشد چون ولاییهای کمیسیون امنیت با مستقلین جلسهای داشتند اما این جلسه به درازا کشیده شد و امیدیها در اعتراض به این موضوع جلسه کمیسیون امنیت را ترک کردند و انتخابات کمیسیون امنیت به جلسه بعد موکول شد».
در مقابل اصلاح طلبان می گفتند اصولگرایان می دانستند اگر آن روز رای گیری شود رئیس، فلاحت پیشه خواهد بود به همین دلیل آبستراکسیون کردند تا این اتفاق نیفتد و فرصت بیشتری برای لابی گری داشته باشند. علیرضا رحیمی در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت: «مدلی جدید از آبستراکسیون را طیف مقابل فلاحتپیشه امروز در کمیسیون امنیت ملی به نمایش گذاشتند؛ بی آنکه متهم به آبستراکسیون شوند!! برای برگزاری انتخابات هیاترئیسه کمیسیون، تاخیر 25 دقیقهای در ورود به جلسه، علیرغم حضور سایر اعضا، منجر به نرسیدن نصاب رسمیت جلسه شد.»
در واقع هر گروه، رقیب را مسئول آبستراکسیون می دانست و طوری نشان می دهد که چون دست بالا را داشته، رقیب آبستراکسیون کرده تا مانع این پیروزی شود.
با وجودی که فراکسیون امید همه تلاش خود را به کار گرفت تا رقیب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی نشود، همه طراحی هایش با شکست مواجه شد. امروز دوباره محمدرضا عارف محل سوال سیاسیون اصلاح طلب است که چرا بدون فکر به همه جوانب، تنها به خواسته رویایی خود اندیشید و هزینه های سنگینی را به اصلاح طلبان تحمیل کرد.
روغنگران