1

پدیده‌ای به نام انتقال قرضی!

همه روزه دهها خبر درباره انتقال قرضی فوتبالیست ها بین تیمهای باشگاهی روی سرخط خبری رسانه های ورزشی مخابرهمی شود اما این پدیده در ایران هنوز غریب مانده است!

یکی از اصول مدیریت باشگاهی در دنیا بازی با بازیکنان درلیستی است که فدراسیون هر کشور برای باشگاه ها تعیینکرده تا به تعداد مشخص در آن بازیکن اضافه یا کم کنند. موضوعی که برای بسیاری از باشگاه ها محلی برای کسبدرآمد و گذران امور روزمره شان شده است.

نمونه دم دستی اش خرید امید نورافکن از استقلال توسطباشگاه شالروا بود که شش ماه پس از خروجش بار دیگر همانبازیکن را با قیمتی تقریبا دو برابر به باشگاه استقلال برگرداندو حالا در پایان فصل هجدهم لیگ برتر بار دیگر نورافکن بهشالروا برگشته است.

*روشی سودآور

با مروری ساده بر رزومه بازیکنان خارجی که به کشورمان منتقلمی شوند درمی یابیم که بیشتر آن ها این تجربه را در دورانفوتبالی شان داشته اند که بازیکن یک باشگاه معتبر بوده ولی باکمترین تعداد بازی برای باشگاه اصلی حدود ۳ تا ۵ فصل ازباشگاه مبدأ به تیم های دیگر قرض داده شده اند. روشی که همبازیکن سودش را می برد و هم باشگاه و هم ضلع سوم کهباشگاه مقصد باشد. مثل مامه تیام که همه او را بازیکناینترمیلان و یوونتوس می دانستند!

در انتقال قرضی بازیکن، باشگاه مبدأ که به هر دلیل فنی یاانضباطی نمی خواهد بازیکن را در لیست خود داشته باشد، بهجای دریافت حق رضایتنامه و صدور مجوز آزادی بازیکن او راقرض می دهد تا از این طریق هم درآمدزایی اش را داشتهباشد، هم بازیکن بیکار نمانده و علیه باشگاه مصاحبه نکند. یادر صورت درخشش بازیکن در تیم جدید، بتواند همان بازیکن رابه تیم اصلی برگرداند. شاید با تغییر کادر فنی در تیم مبدأ،مربی جدید اعتقادی ویژه به همان فوتبالیست داشته و باشگاهبه جای اینکه بخواهد بازیکن را با قیمتی گزاف از تیمی دیگرخریداری کند بازیکن خودش را پس از ۶ ماه یا یک سال به تیمبرگردانده و از او در ترکیب تیمش استفاده می کند.

روشی بسیار ساده و پیش پا افتاده که البته در سطح مدیریتیدر فوتبال ما کمتر شناخته شده و بعضا ناشناخته است. هرساله در پایان فصل شاهد این هستیم که فلان باشگاه بهبازیکن مازادش که قرارداد هم دارد نه رضایتنامه می دهد کهجدا شود و نه اجازه می دهد در تمرینات شرکت کند! چه بسیاربازیکنانی با این مختصات بوده اند که به دلیل لجبازی باشگاهشان نیم فصل را از دست داده اند و یا به کمیته استینافشکایت کرده و از این بابت خسارت گرفته اند. مانند مجتبیجباری در ابتدای فصل هفدهم لیگ برتر که قرارداد داشت ولینه رضایتنامه ای برایش صادر می شد که برود و نه اجازه تمرینمی یافت! در حالی که اگر استقلال در همان برهه مجتبیجباری را به تیمی دیگر قرض می داد نه تنها مجبور نمی شد دربهار ۱۳۹۷ مبلغ ۶۴۰ میلیون تومان پول و جریمه بابت رایکمیته تعیین وضعیت بدهد بلکه می توانست از این طریقدرآمدزایی هم بکند. جباری هم که تحت قرارداد استقلال بودهرگز نمی توانست برخلاف خواست باشگاه اقدام کند و مجبوربود ادامه فوتبالش تا پایان قراردادش را در تیمی سپری کند کهباشگاه استقلال برایش در نظر می گرفت.

*بازیکن قرضی

همین حالا روح اله باقری، آرمین سهرابیان و رضا کریمی سهبازیکن تیم استقلال نمونه بارز این موضوع هستند که هر یک دوفصل دیگر با استقلال قرارداد دارند و می توانند به راحتی بهدیگر تیم های لیگ برتری قرض داده شوند تا هم بازی کنند و همباشگاه با رقمی معقول برای خود کسب درآمد کند. هر زمان همکه یک مدافع، هافبک یا مهاجم به هر دلیلی اعم از آسیب دیدگییا مسایل انضباطی از استقلال کنار رفت، ظرف شش ماهبازیکن مورد نیازش را بدون هزینه بیشتر به تیم اصلی برگرداند. البته استقلال با آرمین سهرابیان فسخ کرد!

اگر مدیران فوتبال باشگاهی ایران نگاهی بلند مدت و اقتصادیداشته باشند از کنار این پدیده پولساز و درآمدزا که می تواندمیلیاردها تومان سود سالانه برای باشگاه داشته باشد، بهراحتی نمی گذرند و پای دلال ها و شکایت های تکراری بریدهخواهد شد و یک گام به حرفه ای شدن در فوتبال نزدیک ترخواهیم شد.