شکست خوردم و نویسنده شدم
رضا امیرخانی، نویسنده و منتقد ادبی در جمع اعضای شبکه دانشآموزیکتاب بهنشر «کتاباران» گفت: هر شکستی مقدمه پیروزی است و منموفقیتهایم را در حوزه نویسندگی مدیون شکست خودم در ساختهواپیمای یک نفره میدانم.
اولین جلسه تابستانی شبکه دانشآموزی کتاب بهنشر «کتاباران» باحضور رضا امیرخانی، نویسنده و منتقد ادبی و جمعی از دانشآموزان ونویسندگان نوقلم در فروشگاه مرکزی کتاب و محصولات فرهنگی بهنشرآغاز به کار کرد.
در این نشست صمیمی رضا امیرخانی به بیان تجربیات خود در پروژهیساخت هواپیما در زمان دانشآموزی پرداخت و گفت: به همراه دو تن ازدوستان خود هنگامی مشغول تحصیل در کلاس سوم دبیرستان بودم پروژهساخت یک هواپیما را شروع کردم. این هوایپمای یک نفره درست شد ولیدر اولین پرواز شکست خورد. بعدها من و دوستانم در دانشگاه شریف نیزتصمیم به ساخت یک هواپیما یک نفره گرفتیم. 2 سال و دو ماه طراحی وساخت این هواپیما طول کشید که در اولین پرواز خود این پروژه نیز بهشکست انجامید.
وی شکست این پروژه را سرآغاز موفقیتهای بعدی خود در زمینهنویسندگی دانست و ادامه داد: شکست پروژه ساخت هواپیمای یک نفرهمقدمه پیروزیها در آینده شده است و اینکه این شکست، مهارتهایی راآموخت که بعدها در زندگی بسیار کاربرد داشته است.
امیرخانی خطاب به دانشآموزان حاضر در طرح «کتاباران» بهنشر گفت: اگر تجارب آدمی در شکستها به درستی ثبت شود و در آن تدبر و تعمقشود، قطعا منجر به کسب موفقیت در زندگی خواهد شد. تجربیاتی که درشبکه دانشآموزی کتاب بهنشر« کتاباران » کسب میکنید اگر در آیندهنویسنده هم نشدید قطعا در مقاطعی از زندگی شما کاربرد خواهدداشت.
این نویسنده و منتقد ادبی ادامه داد: من در رشته فنی تحصیل خودم راادامه دادم و سال ۱۳۷۰ وارد دانشگاه صنعتی شریف و موفق به اخذمدرک مهندسی مکانیک و مدرکِ خلبانی شدم و در سال ۷۱ جوانترینخلبان شخصی کشور بودم اما شغل اصلی من نویسندگی است کهموفقیتهایم را در نویسندگی مدیون شکست خودم در پروژه ساختهواپیمای یک نفره میدانم که حتی کتاب «ازبه» را براساس شکست خوددر پروژه ساخت هواپیمای یک نفره نوشتهام .
وی با اشاره به اینکه کسی که میخواهد کار نویسندگی را شروع کند درابتدا کار باید بسیار صبور باشد، چراکه اولین
آثار هر نویسنده زیاد خوانده نمیشود ولی سالهای بعد آثارش با استقبالخوب علاقهمندان مواجه میشود، ادامه داد: اولین رمانم با عنوان« اِرمیا»در سال 1374 نوشته است که در سال اول در تیراژ 3 هزار نسخه چاپشد .چاپ این اثر در سال1380 به 6 هزار نسخه رسید و در سالهای بعد با استقبال خوب مخاطبان مواجه شد به گونهای که این کتاب در جشنوارهآثار 20 سال دفاع مقدس برگزیده شد و جایزه 20 سال ادبیات داستانیایران را به خود اختصاص داد. همچنین در نخستین دوره جشنواره مهر ودومین جشنواره دفاع مقدس نیز مورد تقدیر قرار گرفت.
امیرخانی نمودارهایی از روند نوشتن کتابهایش و فروش آنها نشان داد وگفت: هر نویسنده باید یک نمودار از کارش داشته باشد و آن را ارزیابیکند. کتابهایی را که میخواند به خوبی تحلیل کند، این یعنی با برنامهکار کردن و آگاهی در مورد موضوعی هنری که شاید به نظر خیلیها یککار ذوقی و هر از گاهی باشد.