راز خیام
غیاثالدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خَیّام نیشابوری اگرچه فیلسوف،ریاضیدان، ستارهشناس و بقولی همهچیزدان بودهاست اما بیشتر از هرچیزی او را با رباعیاتش میشناسند.
از متون تاریخی اینچنین برداشت میشود که خیام در دوران ویژهای از تاریخ میزیسته است. مجادلات مذهبی بین متفکرین و مدعیان شدت داشته و از نظر سیاسی نیز حیات او با سقوط آل بویه و ظهور شلجوقیان همزمان بوده است. همچنین او را حجتالحق و امام عصر خود لقب دادهاند.
دستاوردهای او در ریاضیات آنقدر پیچیده است که نوشتن از آن به تخصص و تسلط بر این علم نیازمند است. یکی از برجستهترین کارهایخیام را میتوان سروسامان دادن گاهشماری ایران در زمان وزارت خواجهنظامالملک، که در دورهٔ پادشاهی ملکشاه سلجوقی بود، دانست.
او همچنین به واکاوی ریاضی موسیقی نیز پرداختهاست و مسئله تقسیمیک چهارم را به سه فاصله مربوط به مایههای بینیمپرده، با نیمپردهٔبالارونده، و یک چهارم پرده را شرح میدهد.
اما هیچکدام از اینها راز خیام نیست و دنبال اسرار خیام باید در رباعتش گشت.
آویزان از دامان خیام
«محسن فرزانه» در کتاب «خیام شناخت» میگوید: همه خيامشناسانآگاهند كه رباعيات الحاقي بسيار در طي قرون به رباعيات اصيل حكيمنيشابور پيوستهاند و بسياري از رباعيگويان به دلايلي چند، از جمله بيماز اوضاع سياسي، نداشتن شهامت كافي براي بيان عقايد خويش و يا بهمنظور برخورداري از شهرت خيام و ترويج سرودههاي خويش در سايهياين شهرت عالمگير، سرودههايشان را به او منسوب كردهاند. از سوي ديگرگاهي برخي از كاتبان نيز براي تعديل فلسفهي خيامي و آميختن آن باتصوف، رباعيهاي صوفيانهاي نوشتهاند و به اين ترتيب با اين افزايشهاكار تشخيص و تحليل را دشوارتر كردهاند.
جالب اینجاست بعداز اینکه «فیلدز جرالد» انگلیسی دروازه جهان رباعیات خیام را به روی غرب گشود، تعدادي از اروپائيان تصميم گرفتند كه بهبررسي رباعيات منسوب به خيام بپردازند و تشخيص دهند كه كدامرباعيها به راستي متعلق به خيام هستند. از جمله اين افراد ميتوان به«والانتن ژوكونسكي» خاورشناس روسي، «فريدريخ رُزن» دانشمند آلمانيو «آرتور كريستين سن» محقق دانماركي اشاره كرد. در كشور خودمان نيزتلاشهايي در اين زمينه صورت گرفته است، ولي هنوز هم در مورد بسيارياز رباعيات، شك و ترديد وجود دارد.
همچنین در کتاب «طربخانه» اثر «طيار احمدبن حسين رشيدي تبريزي»آمده است: اگر ميبينيم كه خيام با وسواس بيسابقه بر غنيمت شمردندم تأكيد ميكند و نميخواهد كه عمر گرامي را به هيچ ببازد، به اين دليلاست كه ميخواهد با شاد زيستن زمينهي باروري استعداد و هوش فطريخويش را در جهت خلاقيتهاي علمي فراهم سازد. شاهد اين مدعا، سخنخود اوست كه ميگويد:
تركيب طبايع چو به كام تو دمي است
رو شاد بزي اگرچه بر تو ستمي است
با اهل خرد باش كه اصل تن تو
گردي و شراري و نسيمي و نمي است
«لحظهاندیشی» و «خوشباشی»، فلسفه خیام
بی شک مهمترین راز خیام، فلسفه «لحظهاندیشی» و «خوشباشی» است که او را محبوب و قابل ستایش ساخته است.
رضا اسماعیلی که از شاعران بنام آیینی است معتقد است هیچ تردیدی،خیام پیش و بیش از آنکه شاعر باشد، عالمی روشناندیش با گفتمانیفرامذهبی، انسانی و معنوی از دین بوده است. عالم، فقیه، فیلسوف،حکیم، ریاضیدان، و مُنجّمی که با درک و دریافتی انسانی از آموزههایدینی، به دنبال رساندن قافله بشری به سرمنزل آرامش، سعادت ورستگاری بوده است.
او در یادداشتی که بمناسبت بزرگداشت خیام نگاشته است، میگوید:خیامشاعری معنوی و فرامذهبی با سعه صدری بالا بود. وی در زمان خویش بهخاطر چنین اندیشهای مصائب فراوانی را از سوی خرقهپوشان زهدفروشمتحمل شد، چرا که عصر او، عصر حاشیهنشینی عقل، تکفیر فیلسوفان وترکتازی متحجران خشکاندیش بود. در واقع باید گفت خیام همچونحافظ در رباعیهایش دکان زهدفروشی را تخطئه کرده و بر مسلماناندورو و ریاکاری تاخته است که با سکه دین به دنبال تجارت دنیا هستند.
اسماعیلی ادامه میدهد: تعصبات مذهبی و فرقهای در بازنگری خیام به«دین موجود» و تلاش عالمانه برای پردهبرداری از سیمای «دین موعود»بیتاثیر نبود، بخصوص تقابل و جدال بیسرانجام «شیعه و سنی». خیامهمچون حافظ به دنبال رونمایی از جان و جهان حقیقت بود و جنگهایمذهبی و تعصبات دینی را محصول حیرت و سرگردانی انسانهاییمیدانست که از درک و دریافت گوهر ناب حقیقت و فهم درست دین و آیینعاجزند.
حکیم خیام دلبسته گذشته و آینده نبود. شاعر واقعبینی بود که در لحظهزندگی میکرد، و تبیین این اندیشه، جانمایه اکثر رباعیهای اوست که بهزبانی فصیح و عاری از تکلف و تصنع سروده شدهاند.
برخی از این ویژگی تعبیر غلط میکنند و میگویند خیام «ابنالوقت» و دمغنیمتشمار بوده است. در حالی که خیام فقیه و فیلسوفی واقعبین بودهاست که با وقوف به ناپایداری جهان، و با رهانیدن خود از رنج گذشته وحسرت آینده، به دنبال رسیدن به سرمنزل آرامش و امنیت خاطر بوده است. به تعبیری دیگر: «واقعبینی»، «حال»اندیشی و زندگی در«لحظه» راز ورمز موفقیت این شاعر بزرگ است. این دقیقهای است که در آموزههایدینی نیز بر آن تاکید شده است.
هرکسی از ظن خود یار خیام شده است
نویسنده کتاب «راز خیام» میگوید هرچه از عصر خیام دور میشویم رباعیاتی که به او نسبت داده میشود بیشتر است.
علیرضا خطیبزاده می افزاید: قدیمیترین مأخذی که از رباعیات خیام نقلشده کتاب مرصادالعباد، از نجمالدین رازی است که با توجه به تضادفکری بین عارفان و فیلسوفان، با طعن و لعن بسیار از او یاد میکند.
او همچنین درباره علت این میزان اختلاف در نسخههای مختلف بیان میکند: اساسیترین دلیل این است که ما هیچ نسخه به جا مانده از رباعیات خیّام در دست نداریم. چنان که قبلا اشاره شد اولین رباعیاتی که به نام خیّام در کتب تاریخی درج شده همان کتاب «خریده القصر و جریده العصر» از محمّد حامد اصفهانی معروف به عمالدین کاتب اصفهانی است که به سال ۵۷۲ یعنی ۵۵ سال پس از فوت خیّام به دست میآید و پس از آن هرچه از زمان خیّام فاصله میگیریم بر تعداد رباعیات به نام خیّام نیشابوری افزوده میشود که ما امروزه با بیش از یکهزار رباعی به نام خیّام در مجموعههای مختلف روبهرو هستیم. با این نظر قبل از این که اسناد تعیینکننده باشند ذوق و سلیقه و نیز نوع تفکر جمعآوری کننده در انتخاب و گزینش رباعیات دخیل بوده است و به همین دلیل خیّام از انسانی عابد و عارفِ واصل تا متفکری دهریمسلکِ نیهیلیست و زندیق شخصیت پیدا کرده است.
صادق شیخی