باز هم گفتگوی ملی
در شرایطی که کشور از سوی آمریکا و متحدانش تحت فشار قرار گرفته است جریانهای سیاسی چه راهکار و چارهای برای وفاق ملی و دفاع از منافع و امنیت ملی اندیشیدهاند؟ آنها هرکدام این روزها بر همدلی، رفاقت و همراهی جریانها و شخصیتهای سیاسی تاکید دارند، اما تاکنون اقدام عملی جدی در این رابطه دیده نشده است. به تازگی اما باز هم خبر از انجام «گفتوگوی ملی» بین اصلاح طلبان و اصولگرایان آمده است. راوی خبر «محمد رضا باهنر» رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری است که گفته با حضور «عزت الله ضرغامی» و «محمدرضا عارف» استارت انجام این گفت و گوها را زده است. این موضوع هرازگاهی به ویژه در شرایطی که کار پیشبرد امورات کشور سخت تر می شود یا به انتخابات نزدیک می شویم، مطرح می شود، اما با گذر از آن شرایط یا انتخابات، تا فرصت بعدی به فراموشی سپرده می شود. مبدع و طراح مباحثی نظیر انجام «گفت و گوهای ملی» تحت عناوینی نظیر «وحدت ملی» و امثال آن چهره هایی نظیر مرحوم آیت الله «اکبر هاشمی رفسنجانی» و حجج اسلام «علی اکبر ناطق نوری» و «سید محمد خاتمی» بوده اند، اما هیچگاه چهره برجسته ای از جریان اصولگرایی که تاثیر زیاد و نفوذ کلام بسیاری در این جریان داشته باشد، در این خصوص جدی وارد نشده است. در حقیقت بحث انجام «گفت و گوهای ملی» از زمانی قوت بیشتری گرفت که اصلاحطلبان بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 علاوه بر اینکه فاصله ای در بسیاری از بخش های خود با حاکمیت پیدا کردند و البته در لایه های مختلف قدرت نیز تاثیر بسیار کمی داشتند، تلاش کردند تا راهی برای بازسازی توان خود پیدا کنند، بحث انجام گفت و گوهای ملی و فراگیر یکی از موضوعاتی بود که از آن زمان با قوت بیشتری به ویژه از سوی این جریان مطرح و دنبال شد. آنها این رویکرد و رویه را دنبال کردند تا توانستند با بخش هایی از جریانات سیاسی نظیر طیف اعتدالگرا و بخشی از جریان اصولگرایی به یک گفتمان مشترک دست یافته در نهایت یک ائتلاف انتخاباتی را تشکیل دهند که ثمره آن پیروزی این ائتلاف در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 و همچنین انتخابات مجلس شورای اسلامی و شوراهای اسلامی شهر و روستای پس از آن بود. چهره هایی نظیر مرحوم آیت الله «اکبر هاشمی رفسنجانی» و حجج اسلام «علی اکبر ناطق نوری» و «سید محمد خاتمی» و افرادی مثل «حسن روحانی»، «علی لاریجانی»، «اسحاق جهانگیری» و «سید حسن خمینی» نیز ادامه دهنده این راه برای ساختن پل های بعدی جهت پیروزی در انتخابات بودند؛ هرچند این ائتلاف با مشکلاتی که دامن گیر آن شده نتوانست آنطور که باید و شاید راه را برای وحدت فراگیر فراهم کند، به هر حال زمینه ساز پیروزی در چند انتخابات شد و همچنان بحث برای ادامه آن نیز ادامه دارد. هرچند بسیاری از چهرههای سیاسی از هر دو جناح به این نتیجه رسیدهاند که راهی جز حل اختلافات موجود وجود ندارد و تنها از این طریق می توان کشور را رو به اصلاح و بهبود برد، باز هم چهره های تندرویی در هر دو جناح هستند که به هیچ عنوان قائل به انجام چنین گفتوگوهایی نیستند. این نگاه در هر دو طرف وجود دارد؛ چه در اصلاح طلبانی که خواهان سهمیه بیشتری از آنچه برای آن ائتلاف کرده اند، هستند و چه در بین اصولگرایانی که بعضا اصلا طرف مقابل را صالح برای تصدی امور نمی دانند. اخیرا «محمدرضا باهنر» رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری در این خصوص اظهار نظر کرده است. او ائتلاف اصلاحطلب و اصولگرا را قبول ندارد و میگوید «اصلا بی معناست که رقبا بخواهند با هم ائتلاف کنند»؛ اما از طرفی هم قهر جریانهای سیاسی را در ترمینولوژی سیاسی ناخوانا میداند. او معتقد است «باید با رقبای سیاسی تا مادامی که عنادورزی علیه نظام نکردهاند، باب گفتوگو را باز نگه داریم.»
درباره دستهبندیهای سیاسی نیز تاکید میکند، «اگر قرار باشد تنها دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا در کشور داشته باشیم، مدعیان اعتدال باید تکلیفشان را روشن کنند که آیا با این طرف هستند یا آن طرف.»
میگوید: «چند جلسهای است که گفتوگو با برخی اصلاحطلبان از جمله محمدرضا عارف را آغاز کردهایم» عنوانی برای این جلسات ذکر نمیکند و میگوید «فعلا گعده است و اگر منسجم و مرتب شود یک نفر به عنوان سخنگو، گزارشی را در خصوص آن اعلام خواهد کرد»
خبر از حضور «عزتالله ضرغامی» هم در این جلسات میدهد و میگوید: «یک جلسه من هستم، یک جلسه آقای ضرغامی، یک جلسه هم ممکن است هر دو شرکت کنیم» باهنر خود را نماینده اصولگرایان در این جلسات نمیداند و تاکید میکند، «عارف هم به نمایندگی از اصلاحطلبان در این نشستها حضور ندارد». او مرزهای اصلاحطلبی و اصولگرایی را سر جای خودش میداند و میگوید، «با برگزاری این جلسات قرار نیست من اصلاحطلب بشوم و عارف اصولگرا». هرچند باهنر به همراه یک چهره اصولگرای دیگر به نام «عزت الله ضرغامی» انجام گفت و گوهای ملی با اصلاح طلبان را از طریق «محمدرضا عارف» کلید زده است و به قول خودش «با برگزاری این جلسات قرار نیست من اصلاحطلب بشوم و عارف اصولگرا» اما طبعا این شرط کافی برای تحقق این موضوع نیست، چون به نظر می رسد باید شروع این گفتوگوها از سطوح بالاتری کلید بخورد. انجام گفتوگوهای ملی بین جریانات و گروه های سیاسی زمانی موثر واقع خواهد شد که این گفت و گوها در حد «سران» این جریانات و افرادی که حرفشان در بین جریانات سیاسی اصولگرا و اصلاح طلب خریدار دارد، باشد؛ هرچند اصل شروع چنین مذاکراتی خوب و مفید است، حتما این افراد برای عملی کردن مباحث مطروحه در جریان گفت و گوهای ملی باید به سراغ «سران» دو جریان بروند تا نتیجه خوبی از دل این گفت و گوها بیرون بیاید، وگرنه موضوع در حد یک مسئله تبلیغاتی و بدون خروجی خواهد ماند.گفتوگوی ملی باید حول منافع و امنیت ملی باشد. اگر حول این محورها باشد صددرصد سازنده خواهد بود و میتواند منجر به نتیجه باشد. اما اگر از این موارد بیرون بیاید و حالت سلیقهای به خودش بگیرد و به جای پرداختن به مسائل کلان به مسائل جزئی بپردازد یا فقط جنبه انتخاباتی پیدا کند قابل دوام نخواهد بود.
علی روغنگران