1

شصت و سه روایت در واپسین روزهای زمستان

در آخرین روزهای نه چندان سرد زمستانی و به همت فرهنگسرای رسانه و انجمن عصر ترانه، مشهد افتخار میزبانی از اساتید و پیشکسوتان شعر و موسیقی چون محمدعلی بهمنی، کیوان ساکت، عبدالجبار کاکایی، سعید بیابانکی، غلامرضا طریقی و… را به عهده داشت. این گردمان با استقبال خوب شاعران و مخاطبان شعر و موسیقی و تعدادی از مسئولین و مدیران فرهنگی خراسان آغاز و با رونمایی از کتاب “روزگار من و شعر” اثر احمد امیرخلیلی ادامه یافت.

محمدعلی بهمنی، شاعر و ترانهسرایی با متانت تمام و شخصیتی آرام، که این ویژگی در رفتارش نیز کاملا مشهود است. همهی ما، غالبا با بخشی از ترانههای او که حاصل نبوغ ذاتیاش است، آشنایی داریم. نام و ترانه او با بیش از هزاروصد کار اجرایی در حافظهها ماندگار و خاطرهساز نسلی شد که ناخواسته با اشعار او زندگی کردند. اولین شعرش در نه سالگی چاپ شده بود و احمد امیرخلیلی، زندگیاش را در شصتوسه روایت به تصویر کشاند. رونمایی از این کتاب بهانه حضور این شاعر و جمعی دیگر از پیشکسوتان شعر و ادب در مشهد شد.

شاعر باید بداند زمانه از او چه درخواستی دارد

محمدعلی بهمنی با فروتنی همیشگیاش صحبتهای خود را آغاز کرد و گفت: وقتی شعرهای جوانان را میشنوم که به خوبی از پس بیان کلام برمیآیند و هنوز آینده طولانی را در پیش رو دارند، احساس میکنم در دنیای شعر شاگردی هستم که شاید هنوز به دنیا هم نیامده است. عقیده دارم شعر فراتر از هنر است و بیشتر بهواسطه الهام به وقوع میپیوندد و ما بیشتر از آنکه شاعر باشیم، کاتب محسوب میشویم.

استاد بهمنی در رابطه با ادبیات خراسان و ماندگاری شعر در اذهان عمومی گفت: من پیشازین هم با شعر مشهد و شاعران جوان و بزرگان این عرصه و کارهای ماندگارشان زندگی کردهام. هیچکس در عصر خودش شناخته نمیشود و برای ثبت در تاریخ، تنها زمان به قضاوت و آینده، به معرفی خواهد پرداخت. در ادبیات و با وجود تعدد شاعران چند قرن اخیر، نهایتا اسم چند نفر از آنها در تاریخ ماندگار شدهاست. شاعری که تنها از زمانه خود توام با دلسوزیهای شاعرانه بگوید، خودش را تمام میکند. شاعر باید بداند زمان از او چه درخواستی دارد و به فکر ماندگاریاش در حافظهها باشد.

او افزود: شعر یک انرژی فعال است که باید ذهن را در اختیار آن گذاشت تا با این پشتوانه به خلق آثار بپردازد. شعر در هر شرایطی به زندگی خود ادامه میدهد و این ما هستیم که باید از این ریسمان در جهت خلق آثار ادبی استفاده کنیم.

وی در رابطه با نوآوری در سبکهای شعری گفت: هر سبک و شیوهای که به شعریت منجر شود و حرفی برای گفتن در این عرصه را داشته باشد، ماندگار خواهد شد. به طور مثال، نسل ما نسلی است که غزل پست مدرن را میپسندد و مخاطب آن هم در اکثر موارد جوانترها هستند و در واقع غزل پستمدرن نسل آنها را به تصویر میکشد.

آنچه در حوزه تکنیک اتفاق میافتد امیدوارکننده است

عبدالجبار کاکایی نماینده شورای شعر و موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نیز در این گردمان حضور داشت. او در ارزیابی روند شعر کشور گفت: با توجه به حضور جوانها، خصوصا نسل دهه هفتاد و هشتاد و ابداع شیوههای جدید در زمینه شعر، در جشنوارهها و فستیوالهای ادبی شاهد حرکت رو به رشدی هستیم که هم در شعر نو و هم در زمینه شعر کلاسیک خودنمایی میکند. به عبارتی با گسترش دایره واژگانی و به جهت تلاطم جامعه، هم از حیث سیاسی و هم اجتماعی، شاهد نوعی پوستاندازی در ادبیات هستیم، که در فرهنگ فکری ما تاثیرگذار است. با این توصیفات شاهد تغییر شیوهها و سبکها هستیم و آنچه در حوزه تکنیک اتفاق میافتد، امیدوارکننده است. اما در حوزه محتوا که برآمده از منظومه فکری مولدان ادبی است، با ضعفهایی در زمینه نارسایی موضوعات و پیامها مواجهیم و بهنوعی شاهد ادبیات قوی و شجاع اجتماعی نیستیم و این توقع از صاحبان قلم میرود که موضوعات روز را ریزکاوانه بررسی و بیان کنند .

وی ادامه داد: شعر ما متاسفانه در حوزه اجتماعیات بسیار ضعیف عمل کرده و عموما در آثار تولیدی، حدیث نفس و مسائل غیرفلسفی و غیرفکری بیشتر رواج داشته است.

عبدالجبار کاکایی در رابطه با ترانههای اجرایی در سالهای اخیر افزود:در مارکت موسیقی و با توجه به ترنول مالی و درآمد ایجاد شده از این کار، با گونهای از ترانه مواجهیم که هیچ نوع ارزش هنری ندارد و گاها شاهد از رمق افتادن زبان هستیم. واقعیت موجود این است که ویترین موسیقی بازاری ما در دست شرکتهای تجاریست و آنها با تولید موسیقی عامهپسند و استفاده ابزاری از ترانه، محیطی اینچنینی را ایجاد کردهاند.

او در رابطه با پارامترهای لازم جهت ثبت یک شعر یا ترانه در ذهن مخاطب گفت: نقطه طلایی هر شعر یا ترانه مضمون است که باید تمام پاراگرافها در اختیار آن قرار گیرد. ارتباط طولی بین ابیات بسیار مهم است و از هم گسیختگی موضوع به انتشار آثاری بی محتوا و متناقض میانجامد.

ترانهسازها، کارخانه تولید کلمات  

احمد امیرخلیلی مولف کتاب “روزگار من و شعر” در رابطه با انتشار این کتاب گفت : روزگار من و شعر، به زندگی محمدعلی بهمنی در شصتوسه روایت میپردازد، چرا که استاد بهمنی در شصتوسه سالگی و در حرم امام رضا (ع) به این نتیجه رسیدند که اتفاق افتادن شعر در جوشش است و نیاز به کوشش چندانی ندارد.

وی در ادامه از شروع فعالیت ادبی هنری خود گفت و افزود: سال نود،ترانه را با جلسات عبدالحبار کاکایی، در فرهنگسرای رازی شروع کردم و  بهواسطه ایشان با فضای جنگ آشنا شدم. پس از آن با تشویق و پیشنهاد محمدعلی بهمنی پا به فضای عاشقانه گذاشتم و سال نودویک افتخار کسب رتبه اول جشنواره فجر در بخش ترانه را داشتم و از آن پس وارد مارکت ترانه و همکاری با آهنگسازها و خوانندهها شدم.

امیرخلیلی بیان کرد: تعدد شاعران دلیل بر کیفیت نیست و این که اشعار برخی از شاعران و ترانهسراهای امروز در چه حد ارزشمند است، مساله مطرحی است. من معتقدم شعرگفتن امری استعدادیذاتی است که به واسطه ممارست و تمرین، کشف و گسترش پیدا میکند.

او افزود: ترانهسراها و ترانهسازها رویکرد متفاوتی دارند و در واقع ترانهسراها به مردم و جامعه نزدیکترند و حال مردم را درک کرده و ترجیح میدهند با کیفیت بیشتری در این عرصه حضور داشتهباشند. در مقابل آنها ترانهسازها با نگاه تجاری در مارکت موسیقی حضور دارند و به هر شکل و با هر کمیتی به تولید اثر میپردازند. به عبارتی آنها کارخانه تولید کلمات هستند و تاریخ ثابت کرده است که چیزی از آنها نمانده و نخواهد ماند.

این شاعر جوان در پایانبندی صحبتهای خود اذعان داشت: امیدوارم حال ترانه و شعر ما از آنچه که هست، بهتر شود و در آینده اسامی چشمگیری از شاعران این برههی تاریخی بشنویم.

این جلسه با اهدای هدایا و تقدیر از پیشکسوتان شعر و امضای پوستر رونمایی از کتاب احمد امیرخلیلی به پایان رسید.