رویکردی آینده نگرانه در کتابخانه مرکزی مشهد دیدم
جان ریچارزد رئیس کمیته کتابخانههای عمومی ایفلا با ابراز خوشحالی از حضور پنج روزه در ایران و شهرهایی مانند مشهد،شیراز و تهران و حضور در مراسم افتتاح کتابخانه مرکزی امام خمینی(قدس سره) مشهد مقدس گفت:کتابخانه مرکزی مشهد، کتابخانه ای زیبا و از بهترین و ارزشمند ترین مکانهای شهر است که در مهندسی ساخت و بخشهای مختلف آن رویکردی آینده نگرانه دیدم.
چندی پیش ایران برای افتتاح کتابخانه مرکزی امام خمینی «قدس سره» مشهد به عنوان بزرگترین کتابخانه عمومی کشور، میزبان جان ریچارزد، رئیس کمیته کتابخانههای عمومی ایفلا از کشور استرالیا بود. از استرالیا حقایق جالب بسیاری شنیده ایم؛ شنیده ایم که آنجا تعداد کانگوروها بیش از آدمها است؛ و احتمالا اگر جاذبههای گردشگری جهان برایتان جذابیت دارد، حتما نام دریاچه هیلیر را شنیده اید؛ دریاچه منحصر به فردی به رنگ صورتی در غرب استرالیا؛ اگر هم کتابخوان هستید و پیگیری نوآوریهای این حوزه برایتان جذاب است، حتما نام کتابفروشی الیزابت در نیو تون سیدنی به گوشتان خورده است؛ کتابفروشی که قرار ملاقات با کتابهای ناشناس را باب کرد(blind date with a book). گذشته از اینها، استرالیا همواره یکی از کشورهای مقصد برای علاقه مندان به ادامه تحصیل در رشته کتابداری بوده و بسیاری از اساتید مطرح کتابداری ایران همچون رحمت الله فتاحی، مهری پریرخ، عبدالحسین فرج پهلو، مرتضی کوکبی و دیگران در این کشور تحصیل کرده اند. در ماهی که گذشت، جان ریچاردز، رئیس کمیته کتابخانههای عمومی ایفلا (IFLA)، کتابداری از این سرزمین میهمان ما بود.
شاید برای شما که این مطلب را میخوانید جالب باشد که بدانید رئیس کمیته کتابخانههای عمومی ایفلا چگونه کتابدار شد؛ یا اینکه با صرف بیش از ۴۰ سال از عمر خویش در این حوزه، کتابخانهها را در گذار زمان چگونه میبیند؛ تجربه اولین حضور او در ایران، دیدگاه وی درباره کتابداران ایرانی و کتابخانههای عمومی ایران و توصیههای وی برای قرار گیری در مسیر پیشرفت حتما گفتنیهای بسیاری برای علاقه مندان به حرفه کتابداری دارد.
کتابخانه مرکزی مشهد، کتابخانه ای زیبا و از بهترین و ارزشمند ترین مکانهای شهر است
وی در ابتدا در خصوص کتابخانه تازه تأسیس مشهد نیز گفت: نمای بیرونی کتابخانه مرکزی مشهد بسیار زیبا و معماری این ساختمان به خوبی نشان دهنده شهر و در هماهنگی با سایر قسمتهای آن است. بخشهای مختلف این کتابخانه، زیبا و بزرگ است. برای چگونگی احداث این ساختمان بسیار اندیشه شده و در مورد بخش کودکان این کتابخانه، با در نظر گرفتن بخش ستاره شناسی، رویکردی آینده نگرانه وجود داشته است. همچنین تالاری که مراسم افتتاح در آن برگزار شد، فضایی عالی و بزرگ بود و همینطور خدمات بخش نابینایان؛ من فکر میکنم کتابخانه مرکزی مشهد، کتابخانه ای زیبا و از بهترین و ارزشمند ترین مکانهای شهر است.
تجربه بازدید از کتابخانههای عمومی ایران
ریچاردز که در این سفر از تعدادی از کتابخانههای عمومی شهرهای تهران و شیراز بازدید کرد، با اشاره به این بازدیدها گفت: دیدن سالنهای مطالعه جداگانه در کتابخانهها، برایم جالب بود. چراکه وجود سالنهای مطالعه مجزا در کتابخانهها، لزوما در دنیا معمول نیست؛ آنها اتاقهای کوچکی برای مطالعه هستند. گاهی نیز در ساختمانهای تازه تأسیس فضای مطالعه بسیار بزرگ و جذابی وجود داشت. همچنین دیدن کسانی که فعالانه و توأم با عشق کار میکردند و حس رضایت کارکنان، بسیار خوشایند بود. به واقع کتابداران به بهترین شکل کتابخانه خود را اداره و به مردم خدمت میکنند.
کتابخانهها، مکانی برای آموزش مهارتهای زندگی
وی با اشاره به روند تغییر کتابخانههای عمومی در ۴۰ سال گذشته، بیان کرد: به لحاظ فیزیکی، امروز کتابخانهها نسبت به گذشته بسیار هیجان انگیزتر هستند. افراد کتابخوان، همیشه فضای کتابخانهها را دوست داشتند اما واقعیت این است که فضاها کاملا قدیمی بود. امروز با تبدیل کتابخانهها به اتاق نشیمن جامعه، احساس راحتی بیشتری را در این مراکز تجربه میکنیم؛ مبلمان و تجهیزات راحت تری دارند؛ طراحی انعطاف پذیری دارند؛ برای مثال قفسههای ما بر روی چرخ قرار دارد و به راحتی میتوانیم آنها را جابه جا کنیم. علاوه بر این خدمات و برنامههای بیشتری ارائه میدهیم. در واقع حالا بیشتر به این فکر میکنیم که چگونه بر ارزش مجموعه خود بیفزاییم. به این ترتیب، مثلا ساعت قصه، برای ما دیگر تنها قصه گویی نیست؛ بسیار تأثیرگذار تر از پیش است. ما تشخیص داده ایم باید به پدر و مادرهای جوان بیاموزیم که چگونه برای فرزندان خود کتاب بخوانند. به این ترتیب در حال ایجاد محیطی هستیم که بیش از پیش به نیاز مردم فکر میکند و به دنبال آموزش مهارتهای زندگی به آنها است.
وی در خصوص چشم انداز حرفه کتابداری در ۱۰ سال آینده گفت: ۱۰ سال زمان زیادی است؛ در استرالیا ۱۰ سال پیش، تحقیقات گسترده ای با رویکرد آینده نگری انجام دادیم و سه سال پیش به بخش مربوط به کتابخوانی این تحقیقات رجوع کردیم؛ تمام چیزهایی که ۱۰ سال قبل از آن صحبت میکردیم، بسیار تغییر کرده بود. مثلا آن زمان که ما در حال پیش بینی آینده بودیم، چیزی به نام « آی پد » هنوز اختراع نشده بود. در واقع تکنولوژی دائما در حال تغییر است و ما باید فعالیت خود را با آن تطبیق دهیم. بنابراین واقعا نمیدانم ۱۰ سال بعد چه اتفاقی میافتد با اینحال فکر میکنم آن زمان هم کتابخانهها مکانی امن هستند، حتی بیش از امروز؛ اما درباره منابعی که به مردم ارائه میکنیم و شیوه انجام کار، باید بگویم که خودمان هم نمیدانیم.
قصه کتابدار شدن رئیس کمیته کتابخانههای عمومی ایفلا
جان ریچاردز که چند روزی میهمان ما بود برایمان از روزهایی گفت که تازه میخواست وارد حرفه کتابداری شود: دبیرستان که بودم، امتحانی از ما گرفتند تا ببینند فعالیت در چه حرفه ای برایمان مناسب است. بعد از آن امتحان، کتابداری را به من پیشنهاد کردند؛ اما از آنجا که تمام دوستانم میخواستند پرستار شوند، من هم دلم میخواست در آن حوزه فعالیت کنم. پدر و مادرم کاملا مخالف انتخاب من بودند. آنها آگهی استخدام کار در کتابخانه را در روزنامه دیدند و از من خواستند تا زمانی که وارد حرفه پرستاری شوم، این کار را امتحان کنم. من بر خلاف میل باطنی، این کار را انجام دادم. اما در همان روزهای نخست از خدمت به مردم و احاطه شدن در بین کتابهایی که قدرت تخیل را به پرواز در میآورند، لذت بردم. این بود که احساس کردم در بهترین جایگاه قرار دارم. پدر و مادرم نیز از این اتفاق بسیار خوشحال بودند. راستش آنها از مراجعان همیشگی کتابخانه بودند و وقتی من این حرفه را در پیش گرفتم، برایشان باعث خرسندی بود. یادم میآید که در سالهای پایانی زندگی شان، به همه میگفتند که دختر ما کتابدار شهر است.