شعر طنز مشهد جای پیشرفت زیادی دارد
برگزاری انجمنهای شعری، روال جدیدی در گردمانهای ادبی نیست اما در این میان جلسات شعر طنز به صرف فضای شاد ومتفاوت، همیشه بازار داغتری داشتند.
مطلع شدیم ناصر فیض، عضو شورای عالی شعر و موسیقی صداوسیما و همچنین شورای شعر دفتر موسیقی وزارت ارشاد که از شاعران طنزپرداز و داور جشنوارههای شعر و کارشناس داوری برنامه قندپهلو است، در اولین جلسه محفل طنز نارنجک حضور دارد.
در این جلسه که در پردیس سینمایی هویزه با رویکرد شعرخوانی و به مجریگری مصطفی صاحبی برگزار شد، جمعی از طنزپردازان و شاعران مشهد به شعرخوانی پرداختند.
در این جلسه طنزپردازانی چون آقایان: محمد حسین رحیمی، برهان طبسی، یاور مهربان، علیاصغر دبیری، مهدی آخرتی، عارفی مهر، مجتبی فدایی، مصطفی حسنزاده، یاسین اسدی، محمدرضا معلمی، فرامرز اکبری، عباس باقری، علیرضا پاکروان، مصطفی صاحبی و… و همچنین خانمها: کرمانی، رجبی، منیژه رضوان، ملیحه خوشحال و… به شعرخوانی پرداختند.
پس از پایان جلسه به گپ و گفتی با ناصر فیض ملقب به حافیض و مولف آثاری چون فیض بوک، املتهای دسته دار، نزدیک به ته خیار، فیضانه و… پرداختیم.
جایگاه شعر طنز را در ادبیات چطور میبینید؟
طنز ظرفیت ویژهای به قدمت تاریخ ادبیات دارد که حتی در قدیمیترین کتیبههای قبل از تاریخ ادبیات فارسی هم شاهد آن هستیم و یا حتی اگر به تاریخ بیهقی برگردیم نیز باز هم با رگههایی از طنز مواجهیم. درواقع شوخطبعی در راس هرم طنزپردازی قرار میگیرد، اما توجه به ظرفیتهای زبانی است که باعث تولید طنزهای فاخر میشود.
بهعقیده من طنز تنها به دو دسته طنز و غیرطنز تقسیم میشود، چرا که اگر در مقابل طنز ازکلمه جد صحبت کنیم، برداشت به سمتی خواهد رفت که در شعر طنز مطالب جدی بیان نمیشود. اما غالبا شعر طنز به بیان معضلات در قالب شوخطبعی میپردازد.
چه تفاوتی بین طنز قبل انقلاب یا دهه بیست و دوران مشروطیت میبینید؟
غالبا در روزگاری که تضاد و تناقضها بیشتر است، طنز حضور پررنگتری دارد. به همین دلیل در دوره مشروطه و بخاطر شرایط اجتماعی شاهد طنزهای خوبی بودهایم و در ادامه به دوران بعد از مشروطه و اتفاقهای اخیر انقلاب میرسیم که باعث ایجاد نقدها و چاپ نشریات و مجلههای مختلف با پیش زمینه طنز شدهاست.
سیر تحول بیست ساله گذشته از زمان مجله گلآقا تا امروز را چگونه میبینید؟
در واقع طنز تنها برای انتشار تولید میشود و ابزار ویژهای برای بیان بعضی مسائلی است که با قالبی غیر از طنز نمیتوان به آنها پرداخت و با رسانهای شدن نیز به جایگاه باثباتتری دست پیدا کردهاست. «گلآقا» به عبارتی ادامه «توفیق» محسوب میشود که نوعی مواجهه با طنز است که به معضلات میپردازد. اما این شیوه انتقادی باید به گونهای باشد که ادامه حیات نشریه هم در روند عادی طی شود. درواقع هنر طنزپردازی انتخاب زبانی پنهان در کنایههاست، حتی اگر در توضیح مسائل آزاد باشد. اما شاید بتوان گفت در هیچ دورهای جریان تاریخی طنز را، به این شدت نداشتیم چرا که شیوههای مختلف با اندوخته گذشته، و همینطور ارتباط پیدا کردن طنزهای برون مرزی به شکل آثار ترجمه خوب و قابل دسترس، و در راس این مطلب، افزایش میزان رسانهها بعد از تلویزیون و سینما به شکل شبکههای مجازی برای انتشار آثار، باعث بهبود روند ترویج شعر طنز شدهاست. البته این موضوع نیز حائز اهمیت است که طنز امروز به جهت گسترش نمیتواند به شکل موضوعات عادی نمود پیدا کند و به همان جهت تعدد رسانه، مورد نقدهای بیشتری قرار میگیرد.
خاستگاه ظرفیتهای زبانی در شعر چیست؟
عنصر اصلی در شعر طنز، تضاد و تناقضها و یا به گفته دکتر شفیعی کدکنی اجتماع هنری نقیضین است. عدم تجانس و عدم توازن بهتنهایی باعث خنده میشود. شعر امروز اگر تنها به درون مایه شوخطبعی اکتفا کند در مسیر موفقی قرار نمیگیرد. بهعبارتی تمام موضوعات جهان زیرمجموعه مرگ و زندگی و عشق است که تنها با بیان متفاوت و فاخر، استفاده از تمام ظرفیتهای زبانی، استفاده از اغراقهای بهجا و غافلگیریهای خاص به ساختاری درست دست پیدا میکند. در این میان به طور مثال، زندهیاد ابوالفضل زرویی نصرآباد به خوبی از پس تمام این موارد در شعر طنز برآمدهاست.
به نظر شما بعد از ابوالفضل زرویی ستارهای در شعر طنز وجود دارد؟
بهعقیده من ردهبندی و امتیاز دادنها نباید به این شکل بیان شود و بهتر است این مطلب را بدین صورت عنوان کنیم که ابوالفضل زرویی، نمونههای برجسته طنز را ارئه داد و در دوره خودش که هنوز هم ادامه دارد، از بهترین طنزپردارها بوده و شاید بتوان گفت در حال حاضر، نمونه ای با این کیفیت نداریم. اما قدر مسلم این است که ما طنزپردازانی مثل اکبر اکسیر که از سابقهدارترها هستند و از جایگاه ویژهای برخوردارند و یا در کارهای پژوهشی اشخاصی مانند ابولفضل حری یا اصلانی که فرهنگ و اصلاحات طنز را نوشته و یا در کارهای ترجمه حسین یعقوبی در کتاب لبخند با یک مغز اضافه و در جوانترها نیز اشخاصی مثل امید مهدی نژاد، رحیم رسولی و… را داریم که در طنز علاوه به محتوا به ساختار نیز توجه ویژه دارند.
بنظر شما در سالهای اخیر شعرطنز به سمت محاورهگویی سوق پیدا کرده است؟
مطلب مهم دراین رابطه این است که محاوره شدن کلمات در تلفظ کافی نیست. برای دست پیدا کردن به شعر طنز روز، باید از اصطلاحات روز جامعه، تکه کلام ها و ظرفیتها نیز حرف زده شود. متاسفانه بسیاری از شاعران امروز، تنها از شکست کلمات استفاده میکنند که اینگونه اصلا محاوره محسوب نمیشود.
طنز مشهد را چطور دیدید؟
نه تنها مشهد بلکه خراسان، شاعران بزرگی داشته و خاستگاه فرهیختگان و ادیبان بسیاری بوده و اگر با این سابقه به شعر مشهد نگاه کنیم، در کنار اینکه شعر طنز مشهد در سطح خوبی قرار دارد، هنوز هم جای پیشرفت زیادی دارد که قطعا این امر به سهولت دستیافتنی است.
و در پایان به عنوان توصیه اخر؟
هراندازه آموختهها گفته شود و راهها نشان داده شود، باز هم در این مسیر کافی نیست و به نظر من با مطالعهی بیشتر و شناخت آثار و تلاش به نتیجه خواهیم رسید. البته این مطالعه صرفا نباید حول محور مطالب طنز باشد و همزمان از شعر و رمان و مقالات پژوهشی داخلی و خارجی نیز باید استفاده کرد. در کلام آخر بدون اطلاع کامل و احاطه به آثار گذشتگان و مطالعه تاریخ، هیچکسی در هیچ زمینهای به جایی نخواهدرسید.
مهناز اصغری