جای رویدادهای هنری جریانساز در مشهد خالی است
آبرنگ یکی از فانتزیهای کودکی و دوران پر جنبوجوش دبستان و مهد است. دنیای ساده و بی آلایش بچگی اهمیت این تکنیک در جهان نقاشی امروز را مطمئنا درک نمیکرد اما امروزه با یک مرور کلی از نقاشی مدرن جهان اهمیت آبرنگ بیش از پیش برای مخاطبین راستین هنر مشخص میشود. «زهرا صفری» هنرمند و نقاش جوان مشهدی که کارخود را با تکنیک سیاه قلم، مدادرنگی، اکرولیک و آبرنگ از گذشتههای دورتر شروع کرده چندسالی است که به صورت حرفهای در تکنیکهای گوناگون، نقاشی میکند و در همین مدت در 4نمایشگاه گروهی و دو نمایشگاه انفرادی آثارش به نمایش در آمده است. او که در آموزشگاههای هنر در مشهد به تدریس نقاشی مشغول است به سوالات ما در حوزه نقاشی آبرنگ پاسخ گفت.
میدانیم شما تکنیکهای گوناگونی در نقاشی را به به کار گرفته اید. اما انگار آبرنگ علاقه ویژه شماست. چرا؟
هر انسانی روحیات خاص خودش را دارد و انتخابها و رفتارهایش بر اساس همین روحیات شکل میگیرد.
آبرنگ در میان روشهای مختلف نقاشی بسیار خاص است. خاص بودنش به این دلیل است که در واقع در لحظات خلق اثر تنها نقاش نیست که اثر را خلق میکند! بخشی از اثر توسط آب و با هدایت آن شکل میگیرد. گاه آبرنگ را میرقصاند، گاه رنگ در زمینه مرطوب میدود و بازی میکند و کاری به خواست و اراده ما ندارد. تماشای رقصیدن آب و رنگ بر پهنه سفید کاغذ جذابیتی دارد که تنها نقاش شاهد آن است. گاهی هم آنچه بر پهنه کاغذ مینشیند بازتابی از جوهره وجودی ماست. جلوه ای از ترسها، باورها، امید و عشق در نوع انتخاب موضوع، انتخاب رنگها و تکنیک متجلی میشود. این ویژگیها مختص آبرنگ است و در هیچ تکنیک دیگری به این صورت نیست. بعد از تجربه کردن تکنیکهای متفاوت احساس کردم این روش با روحیات و ساختار ذهنی من سازگارتر است.
نقاشیهای آماتور کودکی چقدر میتواند زمینه ساز هنر نقاشی در بزرگسالی باشد؟
به مساله مهمیاشاره کردید. رویاهای کودکی بخش بسیار مهمی از شخصیت و باورهای ما را در بزرگسالی میسازند. بچهها همچون آب، زلال و شفافند. نقاشی کودکان جلوههایی از درونیات آنهاست. شاید برای یک کارشناس خبره تشخیص ویژگیهای فردی کودک با مطالعه نقاشیهایش به سهولت امکان پذیر باشد. به یقین آنچه یک نقاش، در بزرگسالی تصویر میکند دنباله همان تصورات کودکی است. به عنوان مثال استاد بزرگ نقاشی معاصر جهان، بانوی همشهری ما “ایران درودی” در کودکی بنا به حادثهای که شرح آن را در کتاب زیبای در فاصله دو نقطه آورده است، دچار حالات روحی شدیدی شده اند. بازتاب آن احوال در سنین پیش از دبستان را به طور کامل در آثار بزرگسالی ایشان میبینیم. من هم از این قاعده مستثنی نبودهام. اصولا ریشه انتخاب این تکنیک و این روش کار و حتی موضوعات را میتوانم در رویاهای کودکی خودم جستجو کنم. توصیه میکنم والدین محترم استعداد هنری فرزندانشان را جدی بگیرند و تشویق کنند. به یقین فرزندی که با ادبیات و هنر بزرگ شده باشد در مقابل بسیاری از لغزشها بیمه شده است.
آبرنگ در بین تکنیکهای دیگر نقاشی چقدر سبک پذیر است؟ آیا با تمام سبکهای نقاشی قابلیت تطابق دارد؟
به وجود آمدن سبکهای هنری به دو عامل بستگی داشته و دارد. نخست تکنیک است که اهمیت تعیین کننده ندارد. دوم محتوی که مهم تر و تعیین کنندهتر است.
بیشتر سبکهای هنری پیامد تحولات اجتماعی در حوزه تفکر و مخصوصا فلسفه بوده است. به عنوان مثال سبک سورئآلیسم تنها در نقاشی به وجود نیامد. به موازات ظهور نقاشانی چون سالوادور دالی و رنه مگریت ما تئاتر سورئآل را هم در آثار لوئیس بونوئل میبینیم. در ادبیات این سبک با عنوان رئالیسم جادویی شناخته میشود. آثار نویسندگان بزرگی چون فرانتس کافکا و لوئیس بورخس و کارلوس فوئنتس و دیگران.
پاسخ مثبت است. بله، بسیاری از سبکهای شناخته شده در نقاشی با آبرنگ قابلیت اجرا دارند. اما این تکنیک خاص نقاشی با بعضی از سبکها سازگارتر است.
جایگاه خراسان در هنر نقاشی آبرنگ در مقایسه با دیگر استانها چگونه است؟
خراسان به طور کلی و به طور خاص شهر مشهد با وجود اینکه از سایر مراکز مهم هنری کشور کمی دور افتاده است اما جایگاه خوبی در نقاشی دارد. نقاشان بسیاری در این شهر مشغول کارند. منتها جای برگزاری رویدادهای بزرگ و مستقل هنری همچون جشنوارهها در شهر ما خالی است. تمامی رویدادهای مهم و جریان ساز هنری در تهران و شهرهای دیگر رخ میدهد.
مشکلات عرضه و اقتصاد هنر نقاشی به اعتقاد شما چگونه قابل حل است؟
پیامد مطالب پیش گفته، معتقدم که هنرمندان اقتصاددانان قابلی نیستند. کار هنرمند غرق شدن در دنیای پر رمز و راز و عمیق خلق آثار است. عرضه و فروش اثار هنری نیازمند برنامه ریزی و هدایت عوامل بسیاری است که از حیطه اختیار هنرمند خارج است.
بخشی از این عوامل را نهادهای متولی امور هنری هدایت میکنند و بخش دیگر به شرایط فرهنگی و اقتصادی اجتماع بر میگردد. من تنها میتوانم بگویم که وضعیت موجود بازار اقتصاد هنر به هیچ عنوان شایسته اجتماعی با پیشینه چند هزارساله فرهنگی نیست.
کلام آخر؟
من نیامده ام که آمده باشم.
من آمدهام که نقشی بر صفحه دنیا به یادگار بکشم.
محمدرضا سرسالاری