یک روحانی یا یک سردار؟
از روز دوشنبه که خبر درگذشت آیت الله سیدمحمود هاشمی شاهرودی در رسانه ها منتشر شد، گمانه زنی درباره تعیین رئیس جدید مجمع تشخیص مصلحت نظام در فضای مجازی مطرح بود. برخی معتقد بودند با توجه به تقویت شدن احتمال انتصاب آیت الله سیدابراهیم رئیسی بر ریاست قوه قضائیه، از میان حجت الاسلام والمسلمین ناطق نوری و آیت الله آملی لاریجانی یکی بر کرسی ریاست این نهاد حاکمیتی جلوس خواهد کرد. اما علاوه بر این دیدگاه، رسانه هایی نیز احتمال غیرروحانی بودن رئیس آینده مجمع تشخیص مصلحت نظام را مطرح کردند که در این میان پر رنگ ترین شخصیت غیر روحانی، محسن رضایی بود. حسین مظفر عضو مجمع درباره احتمال انتصاب فردی غیرروحانی بر ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام به خبر آنلاین گفت: البته شرطی در قانون اساسی تعیین نشده اما بعید است این اتفاق بیفتد چون فقها، علما و شخصیت های بزرگ روحانی و روسای قوا در مجمع حضور دارند، ضمن آنکه یکی از دستور کارهای مجمع تشخیص مصلحت عمل برمبنای احکام فقهی است بنابراین بعید می دانم که فرد غیرروحانی این منصب را بپذیرد یا حضرت آقا انتخاب کنند.
با این وجود یک روز پس از درگذشت آیت الله هاشمی شاهرودی، سایت تابناک نزدیک به محسن رضایی در گزارشی تحلیلی نوشته بود «چرا مجمع تشخیص و محسن رضایی تخریب میشوند!»؛ گویا محسن رضایی همان مجمع تشخیص مصلحت است و مجمع تشخیص همان محسن رضایی!
گزارشهای تصویری سایت مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز به گونهای است که گویا مجمع یک عضو دارد و آن عضو، محسن رضایی است؛ عضوی که به روایت مجید انصاری در غیاب هاشمی شاهرودی گاهی به آیت الله جنتی میگوید ریاست جلسات مجمع را بر عهده بگیرد و گاهی از موحدی کرمانی میخواهد.
محمدرضا باهنر نیز گفته بود عملا کارهای اداری و تحقیقی مجمع تشخیص مصلحت در غیبت رئیس در دست محسن رضایی است و او دستور کار جلسه را تعیین میکند.
علی مطهری در تشریح رفتار محسن رضایی گفته بود «او به اقتضای طبیعت نظامیگری یعنی کشورگشایی و گسترش دادن قلمرو، در حال افزایش اختیارات مجمع و ورود به حوزه قانونگذاری است و البته فرصت غیبت آیتالله هاشمی رفسنجانی را نیز مغتنم شمردهاند».
محسن رضایی حالا در فقدان دو هاشمی (هاشمی رفسنجانی و هاشمی شاهرودی)، دست بازتری در مجمع تشخیص مصلحت دارد و سه دهه نظامیگری به او آموخته گسترش قلمرو را از یاد نبرد؛ همانطور که در مناظره با احمدینژاد میگفت او بوده که جنگ را مدیریت کرده است، در همه این سالهای قبل و بعد از هاشمی هم مدعی بوده که حاج محسن، که حالا دوست دارد دکتر محسن رضایی باشد، چهره اصلی تصمیمات مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
اما رضایی چگونه و از کجا آغاز کرد؟
محسن رضایی فرمانده جوان سالهای دفاع مقدس است. جوانی که در روزهای قبل از انقلاب، یک گروه مبارزه مسلحانه تاسیس کرد و بعد از مدتی انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. بعد از انقلاب هم فرمانده جوان سپاه شد. پلههای ترقی محسن رضایی بسیار سریعتر از همنسلانش طی شد؛ فرماندهی کل سپاه ایران در جوانی برای کمتر چهرهای تکرار میشود اما محسن رضایی به آن دست یافت. شور انقلابی آن روزها، محسن رضایی را بدل به مردی کرد که در جوانی انواع القاب را به گردن او میآویختند. از سردار خیبر تا حاج محسن. در دهه هفتاد و بعد از پایان جنگ، مثل بسیاری از سپاهیان، وارد عرصه سیاست شد. در آن دوران مدیران سپاهی عموما نزدیکان به سردار یحیی صفوی بودند و عده کمی از مقلدان آیت الله منتظری و مخصوصا سردار حاج داود کریمی نیز طرفدارانی در سپاه داشتند. به خصوص اینکه سالها عبدالله نوری نماینده امام در سپاه بود و گفته میشود او نیز برای کنترل برخی خط کشیهای سیاسی وارد سپاه شده بود. در آن دوران محسن رضایی، به هیچ کدام از دو جناح اکثریت (رحیم صفوی) و اقلیت (حاج داود کریمی) دلبستگی نداشت و به خیال خود، به دنبال راه سوم در میان نظامیان سیاستمدار بود. محسن رضایی مدعی است که زیر پرچم هیچ چهره سیاسی و جناح و گروهی قرار نخواهد گرفت و مرد مسیر سوم است. او در مجلس ششم از لیست اصولگرایان نامزد مجلس شد و از ورود به مجلس ناکام ماند. بعد از آن سال 84 نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد، ولی این بار در دفاع از مرحوم هاشمی رفسنجانی انصراف داد. سال 88 به عنوان مرد راه سوم و با همراهی افرادی مثل دانش جعفری، مقابل احمدینژاد نامزد انتخابات شد. در مطلبی که روزهای گذشته سایت تسنیم درباره دیدار نمایندگان نامزدهای انتخابات 88 با رهبر انقلاب منتشر کرده بود، از قول داوود دانش جعفری نماینده محسن رضایی گفته شده بود که «بعضی از نیروهای نظامی و صداوسیما به اصطلاح جانبدارانه کمک میکنند به یک نامزد خاص» دانش جعفری همچنین در آن جلسه گفته بود «محسن رضایی نتوانسته بلیت هواپیما جور کند اما احمدینژاد از هواپیمای دولت استفاده میکرده است».
محسن رضایی به عنوان نامزد معترضی که به خاطر مصلحت نظام سکوت کرد، احترامی کسب کرد و بار دیگر در سال 92، وارد عرصه رقابتها شد. این بار با اصرار بر هویت بومی خود، و البته تا حدی موفق هم شد. لااقل در مقایسه با قالیباف و جلیلی که از انواع امکانات بهره برده بودند.
در انتخابات، آنقدر برای سردار جوک ساخته شد و به عنوان نامزد همیشگی با او شوخی میکردند و تحلیلها بر این بود که بعید است دیگر به جایگاه ریاست جمهوری فکر کند. همین شد که یک بار دیگر لباس نظامی به تن کرد. تا دی 95 که هاشمی رفسنجانی، سیاستمدار مورد علاقه رضایی درگذشت و از آن زمان، محسن رضایی، خود را مرد همه کاره مجمع تشخیص مصلحت نظام میداند.
رضایی، گاه برای چراغ نشان دادن به قسمتهای مختلف، گافهایی داده است. همین چند هفته پیش گفت: «امروز نفوذیهای آمریکا در داخل، چرخ اقتصاد را معطل کردهاند و در وزارتخانهها بیشتر از ترامپ در حال فعالیت هستند و اجازه نمیدهند کار انقلابی پیش برود. بدنه لیبرالها و نفوذیها نمیگذارند چرخ اقتصاد راه بیفتد».
بعد از آن بلافاصله دبیرخانه ستاد اطلاعرسانی دولت در پاسخ از او خواست تا «مستندات و اطلاعات مربوط به حضور نفوذیها در وزارتخانهها و میزان کیفیت تاثیر آنها بر اقتصاد کشور، به منظور بهرهبرداریهای قانونی و پیگیریهای لازم، به دبیرخانه ستاد ارسال شود» چند روز بعد نامهای از دبیرخانه مجمع صادر شد و تلویحا گفته شد منظور از «نفوذیهای آمریکا در وزارتخانهها و دولت» در واقع «هواداران اندیشه آمریکایی» بوده است. جالب آنکه کسی هم پیگیری نکرد که دقیقا منظور او چه بوده است!
در زمان احمدی نژاد هم تقابل محسن رضایی با دولت و افشای برخی فسادهای دولتی در سایت تابناک، موجب شد بعضی سایتهای نزدیک به احمدی نژاد درباره پرونده قاچاق سیگار مطالبی منتشر کنند که هیچوقت پیگیری جدی نشد تا چه اندازه آن ادعاها درست بوده است.
هاشمی شاهرودی، جز ریاست در مجمع تشخیص، مسئولیتهای دیگر هم داشت؛ عضویت و نایب رئیسی مجلس خبرگان رهبری، عضویت در شورای نگهبان، ریاست هیاتعالی حل اختلاف و تنظیم روابط قوا، ریاست «دایرهالمعارف فقهاسلامی بر طبق مذهب اهلبیت و ریاست دانشگاه غیر دولتی «عدالت». پیدا کردن جایگزین برای او در این مشاغل کاری دشوار است. البته حاج محسن دوست دارد مهمترین مسئولیت از این لیست، به نام او سند بخورد.
…………………………………………..
4
گمربند
4.1
رحیمی جهانآبادی مطرح کرد
تقویت داعش محور تغییر استراتژی آمریکا در سوریه و افغانستان
عضو هیات رئیسه کمیسیون قضایی مجلس با بیان اینکه آمریکا به دنبال انداختن هزینه تقابل با ایران بر دوش عربستان است، گفت: محور تغییر استراتژی آمریکا در سوریه و افغانستان تقویت داعش و رشد آنها در جبهههای غربی و شرقی ایران است.
جلیل رحیمی جهانآبادی در واکنش به توئیت ترامپ مبنی بر موافقت عربستان با تامین بودجه لازم برای بازسازی سوریه به جای آمریکا، گفت: آمریکاییها به این نتیجه رسیدند که ایستادگی در مقابل داعش به معنای تقویت جمهوری اسلامی ایران است لذا با خروج نیروهای نظامی از سوریه و کاهش نیروهایش در افغانستان میخواهد بستر رشد مجدد داعش را در منطقه افزایش دهد.
نماینده مردم تربت جام، تایباد و باخرز در مجلس شورای اسلامی، تصریح کرد: آمریکا میخواهد هزینه تقابل با ایران را بر دوش عربستان و کشورهای منطقهای بیندازد و هزینههای خود را کاهش دهد تا بر روی خلیج فارس تمرکز و از طریق فشار و تحریم، ایران را مجبور به مذاکرات موشکی و اتمی کنند.
وی افزود: عربستان سعودی از ابتدا در کنار دیگر معاندین در سوریه و افغانستان فعال و حامی لوجستیکی، مالی و امنیتی داعش و گروههای تند رو بوده منتهی سعودیها توان مقابله با ایران را ندارد، لذا آمریکا با طرح این موضوعات تنها به دنبال تقویت داعش در منطقه است.