واکاوی تلخ 15 آذر 1396
با وجود گذشت یک سال از حادثه تلخ کولجنو که منجر به فوت تعدادی از ورزشکاران خراسانی شد، هنوز هم برخی سوالات در خصوص علت وقوع این حادثه بدون پاسخ ماندهاست.
23 ساعت گرفتار در سرما و کولاک
دو باشگاه پلنگ برفی و آزادگان در برنامه کول جنو، در تاریخ 15 آذر 1396به ازنا رسیده و در همان روز پس از استراحت کوتاهی در منزل مرحوم جوکار آماده حرکت به سمت جانپناه در مسیر صعود میشوند.
پس از رسیدن به جانپناه، تیم جهت صعود مردد میشود، لذا طی تماس تلفنی با مشهد از آخرین جزئیات آب و هوایی منطقه مطلع میشوند، در این تماس تلفنی به تیم صعود کننده از وضعیت نابسامان آب و هوا هشدار داده و همچنین توصیه میشود که صعود به قله را به روز 17 آذر موکول کنند، اما در ساعات اولیه صبح، با توجه به آرامش نسبی در هوای منطقه، تیم از ساعت 6 صبح صعود را آغاز میکند.
در خصوص همراه داشتن Gps شایعههای بسیاری مطرح بود، اما این تیم 3 دستگاه GPS همراه خود داشته که فاقد کروکی مسیر صعود قله بوده و فقط برای ثبت مسیر، همراه تیم بوده است. شدت باد در ساعت 8:45 افزایش یافته و در ساعت 11 بارشهای خفیف آغاز میشود که در این لحظه سروش قادری از ادامه صعود انصراف میدهد. وی به همراه دو نفر دیگر از جمله موسویپور و تقیزاده به سمت جانپناه حرکت کردند که در ساعت 14:30 به جانپناه رسیدند.
حدود ساعت 11:40 طوفان شکل میگیرد و هوا به کل عوض میشود. باتوجه به فیلمها در مسیرِ هرم دوم، مرحوم جوکار شرایط سخت صعود را توضیح میدهد. ساعت 16 باوجود بدتر شدن شرایط آبو هوایی تیم به قله میرسد و فورا مسیر برگشت را در پیش میگیرد.
باتوجه به اینکه مسیر رفت و برگشت در این قله کاملا متفاوت بوده از این جهت باید اعضای تیم شناخت کافی از منطقه داشته باشند تا بتوانند مسیر برگشت را به درستی انتخاب کنند. اما به دلیل اینکه دستگاههای Gps همراه گروه فاقد کروکی منطقه بوده تیم نمیتواند مسیر برگشت را انتخاب کند و وارد دره “پیر برف” میشود.
در این هنگام تعدادی از اعضای تیم که در میانه راه جذا شدند، از داخل جانپناه ساعت 17:30 طی تماس تلفنی از عدم بازگشت تیم ابراز نگرانی کرده و اطلاع میدهند که با وجود گذشت زمان زیاد تیم به جانپناه نرسیده است. تیم جانپناه با استفاده از بیسیم سعی در برقراری ارتباط با تیم صعود کننده دارند اما این تلاش ها نتیجهای ندارد. در نهایت ساعت 19:15 اولین ارتباط بیسیمی با مرتضی غلامپور شکل میگیرد که پس از اطلاع موقعیت جغرافیایی خود به تیم جانپناه از گم شدن احتمالی تیم خبر میدهد.
تیم جانپناه پس از اطلاع یافتن از موقعیت مرتضی غلامپور با مشهد تماس گرفته و نقطه جغرافیایی تیم را اطلاع میدهند و در ساعت 20:30 دقیقه با تیم صعود کننده تماس گرفته و سرپرست تیم را نسبت به خطرات احتمالی پیش رو در «دره پیر برف» آگاه میسازند.
در ساعت 22:30 تیم از دره پیر خارج میشود و تیم 4 نفری برای بررسی مسیر پیشرو، متشکل از مرحوم امان الله جوکار، علیرضا عاملی، سیدرضا وحیدی، محسن اشرفی و محمود فرنوش فر از تیم اصلی به منظور بررسی مسیر و طناب ریزی جدا میشوند. بعد از پیمایش، مرحوم جوکار به انتظار باقی تیم صبر میکند و همراهیان ایشان به دلیل شرایط جوی نامناسب و سردی هوا باقی مسیر را ادامه داده تا اینکه حفرهای به عنوان غار برفی یا لانه روباه حفر میکنند تا کمی استراحت و تغذیهای داشته باشند.
حدود ساعت یک ربع به 12 تیم 4 نفره از داخل غار برفی به دلیل سخت شدن شرایط و سرما خارج شده و بی هدف شروع به پیمایش کرده که در نهایت با دیدن نور هدلامپ دیدبان به سمت نور حرکت خود را آغاز کرده که 2نفر از این تیم حدود ساعت 2:40 دقیقه بامداد به سمت نور میرسند. بعد از پیمایش کوتاه این تیم به جانپناه میرسد.
حدود ساعت 1:30 بامداد 2 نفر عقب تیم متشکل از رضا وحیدی و علیرضا عاملی، به دلیل وضعیت نامناسب علیرضا عاملی از 2 نفر جلویی عقب افتاده و بعد از کمکهای پیاپی رضا وحیدی به عاملی، عاملی کاملا متوقف و دیگر توانایی حرکت را از دست میدهد. با وجود این شرایط رضا وحیدی به سرعت به سمت جانپناه حرکت کرده و به همراه کمک و تجهیزات به سمت عاملی باز میگردد.
رضا وحیدی به دلیل کاهش توان جسمی و انرژی لازم، جای خود را به تقی زاده داده و حدود ساعت 3:55 دقیقه بامداد وی به علیرضا عاملی میرسد. پس از کمک به وی از جمله تعویض لباسهای خیس و امدادهای اولیه بعد از حدود 30 دقیقه، به دلیل شرایط بد آبوهوایی تقیزاده مجبور میشود علیرضا عاملی را ترک و راهی جانپناه شود.
امداد هوایی در ساعت 8:37 دقیقه وارد منطقه شده و علیرضا عاملی را خارج میکند، در این حین تیم امداد ازنا به منطقه رسیده و با پیدا کردن کوله پشتی متعلق به علی حسینی متوجه حادثه ناگوار بهمن در این دره و گرفتاری 8 نفر از کوهنوردان میشوند.
اعتراض مادر مرحوم عاملی به عدم شفافیت در گزارش
پس از ارائه گزارش و شرح حادثه برگههای پرسش از کارشناسان جمعآوری میشود و کارشناسان کوهنوردی استان رضا خوشدل، امیر زرین، مجید مذهبی و دو عضو از باشگاه آزادگان و پلنگ برفی به پرسشهای عموم مردم پاسخ میدهند.
در این هنگام پس از قرار گیری کارشناسان در جایگاه، مادر علیرضا عاملی نسبت به گزارش داده شده واکنش نشان میدهد و جو سالن مشتنج و هیاهویی شکل میگیرد. وی و تمامی افراد حاضر در داخل سالن خواستار شفاف سازی در رابطه با مرگ علیرضا عاملی هستند.
در بازه زمانی اعتراض مادر علیرضا عاملی و باقی افراد داخل سالن، رضا خوشدل یکی از برجسته ترین مربیان کوهنوردی استان و همچنین مربی علیرضا عاملی برای توضیحات و ارائه مستندات در مورد علیرضا عاملی از جای خود برخواست اما کسی به صحبتهای او توجه نکرد. حواشی پررنگتر از اصل شد و هرج و مرج ایجادشده باعث شد بسیاری از افراد بدون اینکه تخصصی در رشته کوهنوردی داشتهباشند به اظهارنظر بپردازند.
یکی از حاضرین در خصوص عملکرد تقی زاده برای امداد رسانی به علیرضا عاملی میپرسد در این خصوص رضا خوشدل پس از خواندن چند بند از بیانیه تیرول سال 2002 پاسخ میدهد: حدود ساعت 3 بامداد تقیزاده در شرایط بد آبوهوایی به علیرضا عاملی میرسد. به گفته ایشان وی نبض نداشتهاست، با این وجود تقیزاده به این مورد اکتفا نکرده و لباسهای عاملی را عوض کرده و به سمت جانپناه میرود.
یکی از حضار در رابطه با بیمه نشدن امان الله جوکار پرسشی مطرح میکند که در این خصوص محمد علیان، رئیس هیئت مدیره باشگاه آزادگان پاسخ میدهد: ما طبق افراد اعلام شده از سوی سرپرست برنامه لیست بیمه را رد کردهایم به طوری که 2نفری از لیست وجود دارند که از حضور در برنامه انصراف دادهاند اما اسمشان در لیست وجود دارد لذا محدودیتی درباره بیمه وجود نداشته و اگر اسم مرحوم جوکار از سوی سرپرست به ما اعلام میشد قطعا اسم ایشان در لیست بیمه وجود داشت. یکی از بزرگترین مشکلات این برنامه تعداد زیاد افراد شرکت کننده بوده است.
علیان افزود: طبق مصوبات هیئت مدیره باشگاه، زمانی که برنامهای خارج از چارت برنامه باشگاه برگزار شود، باید در هیئت مدیره برنامه مطرح شود و به رای گیری گذاشته شود، اما در خصوص این برنامه شرح کار انجام نگرفت.
همچنین در خصوص نحوه گزینش افراد و برنامههای آمادگی جسمانی پرسشی مطرح شد که در این خصوص حسن کاظمی، عضو باشگاه پلنگ برفی پاسخ داد: با توجه به اینکه برنامه کولجنو برنامه مشترک بین دو باشگاه پلنگ برفی و آزادگان بوده هر باشگاهی موظف به گزینش افراد ثبت نامی خود توسط سرپرست برنامه بوده و اردوی آمادگی خاصی در این رابطه برگزار نشده و صرفا بر اساس برنامههای قبلی که افراد شرکت داشتهاند و شناخت سرپرست تیم، برنامه بسته شده است.
یکی از حاضرین در سالن در رابطه با همراه داشتن GPS توسط تیم سوالی مطرح میکند، در این خصوص کاظمی عنوان کرد: در سال 92 با باشگاه احد به قله کول جنو صعود کردم و کروکی این قله را از مسیر «شست خدا» ثبت کردهام، در شب صعود قرار بر این شد که غلامپور Gps من را ببرد اما ایشان عنوان کرد که مرحوم جوکار راهنمای کاربلد محلی نیز در این صعود حضور دارد و نیاز به دستگاه ناوبری نیست. از این جهت دستگاه Gps بنده را تحویل داد و 3 دستگاه خام بدون مسیر کروکی را همراه خود بردند.
پس از خوانش تعدادی از سوالات، مادر زنده یاد علیرضا عاملی پس از انتقاد به شفاف سازی صورت گرفته در خصوص حادثه و برگزاری نشست عنوان کرد: با وجود فشارها از سوی کمپین «حمايت از حقوق كوهنوردان حادثه كولجنو» این جلسه برگزار شد. بارها گفته شده باید جلسه فنی باشد اما برای من روشن است که در حق علیرضا کوتاهی صورت گرفته است. علیرضا در تمامی مراحل صعود به افراد حاضر در تیم کمک کرد اما مزد زحمتاش چنین شد «مَرد بودن و مَرد زندگی کردن» مانند علیرضا زندگی کردن هنر میخواهد و به عقیده من افراد باقی مانده جزو بیهنر ترین افراد روزگار هستند!
وی ادامه داد: در این جلسه حقایق مطرح نشد و هنوز بر این عقیده هستم که در رابطه با علیرضا حقایق همچنان پوشیده است.
بیمه باید بهتر از این عمل میکرد
امیر شهلا نیز در صفحه شخصی خود در اینستاگرام به این قضیه واکنش نشان داد و گفت: مهمان هیئت کوهنودی استان بودم. مدیران باشگاه آزادگان هم آمده بودند تا یک بار دیگر، حادثه تلخ کول جنون و کارهایی که در این یک سال شده بود را بازخوانی کنیم. اتفاق اشترانکوه، نه اولین و نه آخرین از این دست اتفاقات تلخ و فراموش نشدنی است که ظرف چندثانیه، 9 جوان رعنا و افراشته، زیر بهمن افسوس و اندوه مردمانشان، مدفون شوند. با این حال، داغ کول جنون هنوز روی دل شهر مانده و التیام نیافته است. آقای زحمتکش، رئیس هیئت، گزارش مفصلی از اقدامات یک سالهای که توسط خانواده کوهنوردی استان انجام شده را ارائه داد. آقای علیان، مدیرعامل باشگاه هم، گزارشی از اقدامات بیمه طرف قرارداد باشگاه داد. به نظرم، بیمهایها خیلی بهتر از این میتوانستند عمل کنند! هر شرکت بیمه دیگری بود، هنوز فاتحان را به خاک نسپرده، بدون دادگاه و دادگاه کشی، از کلوز بدون رای و دهها فوت استادی دیگری که بلدند، دیه بچهها را، بیکم و کاست پرداخت میکرد، تا آبی باشد بر آتش حسرت و حرمان خانواده بزرگ کوهنوردی کشور. ناسلامتی این داغ، عواطف و احساسات مردم یک شهر را جریحه دار کرده است. باشگاه، بیمه مسئولیت مدنی داشته و کافی بود بیمه پذیر میخواست نشان دهد در کنار ورزشکاران و خانوادههای آنان ایستاده و مرهمی بر زخم کاری زاگرس میگذارد. مگر کل غرامت این بچهها، چند درصد بودجه تبلیغات سالانه بیمه میشود؟ و چه تبلیغی نافذتر و پر بینندهتر از این که درست در جایی که کسی انتظارش را ندارد، بیمه چتر التیام و تسلیاش را برای تسکین آلام این خانوادهها پهن کند؟
به گمانم هنوز هم دیر نشده، بیمه نباید راضی شود درصد تقصیری برای این اسطورههای در خاک آرمیده مشخص شود. یک تار موی باشگاه هم به این راضی نیست که با شرکت بیمه، وارد چک و چانه، بر سر درصد تقصیر برای این اسطورههای در خاک آرمیده مشخص شود. قال قضیه را باید هرچه زودتر کند با همین فرمان اگر پیش برویم، خانوادهها، پنج سال دیگر هم به خون بهای جگر گوشههای خود نمیرسند.
حالا انتظار همین است که بیمه مورد نظر همت کند و نامش را به عنوان حامیترین شرکت بیمه، در حافظه خانواده ورزش کشور ثبت و ضبط نماید.
پایان ماجرا!!!
جلسه نقد و بررسی حادثه کول جنو باوجود اینکه مباحث زیادی و پرسشها به روشنی توسط کارشناسان پاسخ داده شد، اما موضوعات حاشیهای عنوان شده باعث نهان شدن اصل موضوع و به حاشیه رفتن درسهایی شد که میتوان از این حادثه گرفت. هر شخصی از ظن خود و بدون داشتن اطلاع کافی از شرایط و وخامت آبوهوایی منطقه، حادثه را نقد میکند درحالی که باید درنظر داشت 23ساعت پس از شروع برنامه اولین فرد در شرایطی سخت و با کفش و لباس یخزده، به جانپناه میرسد. درک چنین شرایطی فراتر از تصور یک فرد عادی بدون تجربه کوهنوردی است. همچنین نکته قابل تامل دیگر در این جلسه، از بین رفتن فضای دوستی و اتحاد در جامعه کوهنوردی و ستیزه جویی در مقابل بعضی از اسامی و باشگاههای مطرح کوهنوردی خراسان رضوی بود که قطعا عاقبت جالبی ندارد و برای حل آن باید فکر عاجلی صورت گیرد.