هیچ کس به فکر ما و امثال ما نیست
هراندازه هم که علم پیشرفت کند و تکنولوژی باعث باز شدن افقهای تازه در هنر و صنعت شود باز هم هنر و شغلهایی وجود دارند که به این پیشرفت تن نمیدهند و سعی میکنند از قواعد بازی مدرن این روزها خود را کنار نگه دارند.تنها در این صورت است که میتوان هنوز هم نام هنر را روی این صنایع حفظ کرد. از بازارهای قدیمی شهرها که ریشه در بافت سنت و فرهنگ جامعه آن روزها داشت تقریبا به جز چند صنعت کوچک و مختصر چیزی باقی نمانده است. یکی از این هنر-صنعتها مسگری است که هنوز هم به همان سبک و سیاق قدیم انجام میشود و هنوز هم که وارد دکانهای مسگری و سفید گری میشویم خاطرات شیرینی از روزگار دیرین برایمان تداعی میشود. میدان شهدا و خیابانهای منشعب از این میدان قدیمی شهر مشهد، بسیاری از شغلها و صنعتهای قدیمی و معمول را در خود جای داده است که تعداد زیادی از این شغلها هنوز هم رنگ بوی گذشته را دارد. «استاد صفرعلی علیزاده» بیشتر از 50سال است که چراغ یکی از این واحدهای صنفی را روشن نگه داشته وتا حدود زیادی هم هنوز سبک و روش گذشتگان را در کار خود حفظ کرده است. استاد متولد 1315در مشهد است و نزدیک به هفت دهه از زندگی خود را در صنعت ظروف مسی گذرانده است. 15ساله بوده که در خدمت استاد حاج شکرالله که از قدیمیهای این صنعت بوده شاگردی کرده و از سال 42 هم به طور مستقل به این شغل محترم اشتغال دارد.به حجره و دکان قدیمی استاد علیزاده سری زدیم و دقایقی کوتاه پای صحبت این هنرمند کهنه کار خراسانی بودیم و در ضمن سوال کردیم او با مهربانی پاسخ گفت.
صنعت مس در قواره و اندازهای که مربوط به شغل شما ست، نسبت به گذشته چه تغییراتی پیدا کرده است؟
اگر بخواهم واقع بینانه به این سوال شما پاسخ دهم، باید بگویم که در حقیقت تغییر چندانی در کار ما ایجاد نشده و این به علت عدم استقبال جوانان به این هنر-صنعت است.و وقتی فکر جوان و توان مضاعفی که در جوانان وجود دارد به کار و هنری تزریق نشود محکوم به نابودی و فناست. همین طور که در سطح شهر میبینید شغلهایی از این قبیل یا از بین رفته اند و یا در شرف نابودی هستند. فکر نمیکنم بعد از نسل هم سن وسالان من، حتی فرزندانمان هم علاقه چندانی به ادامه کار در این چنین کارهایی را داشته باشند.
به نظر میرسد به تازگی اقبال دوبارهای برای استفاده از ظروف مسی به وجود آمده و مردم به سفارش پزشکان از ظروف مسی در این سالها بیشتر استفاده میکنند.این موضوع باعث رونق دوباره این شغل نشده است؟
البته همانطور که شما گفتید این اتفاق افتاده ولی به صورت فراگیر نیست و غالبا استفاده از مس در خانهها و حتی جهیزیههای امروزی در حد یک وسیله دکوری و بلا استفاده است. ما عمده کاری که در حال حاضر انجام میدهیم تعمیرات و سفید گری و فروش ظروف مسی به عنوان اشیا تزیینی است. عنوان این مسایل بیشتر درددل است و به معنی گلایه نیست. من از کار خودم بسیار راضی هستم و با رکود و رونق گاه گاه بازار عمری است که ساختهام و شکایتی ندارم.
مزیت ظروف مسی به دیگر ظروف چیست؟آیا واقعا مواد دیگری که در ساخت ظرفهای اشپزخانه استفاده میشود موجب آسیب میشوند؟
خب واضح است که من به طور کامل نتوانم به این سوال پاسخ دهم. وضعیت ظروف تفلون و پلاستیکی را که علم امروز مشخص کرده است ولی در مورد ظروفی که در بازار به عنوان روی فروخته میشود باید بگویم که این ظرف با درصد بسیار کمی از فلز روی ساخته میشود و بیشتر از قراضهها و پرتهای نامرغوب آلومینیوم تعبیه میشود که بسیار برای انسان خطرناک است. در حالی که مس میتواند در شرایط فعلی بهترین گزینه برای ساخت ظروف آشپزخانه باشد .
حمایت مسئولین از صنف شما و چنین شغلهایی چگونه است؟
در گذشته صنعت مس دارای اتحادیه مستقل بود و البته همان زمان هم من یادم نمیآید که حمایتی صورت گرفته باشد. در سالهای اخیر هم که این اتحادیه با صنف آلومینیوم ادغام شده و انگار سرشان هم آنقدر شلوغ است که نوبت به ما نمیرسد.
کلام آخر
من از شما و روزنامه صبح امروز تشکر میکنم که به شغل و صنایعی میپردازید که به انزوا رفته اند و تقریبا فراموش شده اند. من نیم قرن در صنعت وهنر این شهر زحمت کشیده ام ولی هیچ کس از ما خبری نگرفته است.من این سالها را اگربا کارگری ساده شهرداری شروع کرده بودم تا حالا به بالاترین درجات شهرداری رسیده بودم ولی انگار هیچ کس به فکر ما و امثال ما نیست.
محمدرضا سرسالاری