شاگرد اعتدال و عدالت
آیتالله هاشمیشاهرودی رئیس سابق دستگاه قضا به دیار باقی شتافت. او پس از طی دوران طولانی بیماری ، دوشنبه شب گذشته درگذشت.
«سیدمحمود هاشمیشاهرودی» شاگرد سیدمحمدباقر صدر، متفکر اسلامی و رهبری مذهبی- سیاسی دهه ۵۰ در نجف است. صدر نه همچون سایر اساتید حوزه که از رساله عملیه و احادیث و روایات بر پارهای از اصول اقتصادی پای فشرد، بلکه مانیفستی اقتصادی از خود به یادگار گذاشت. هاشمیشاهرودی نیز اصول و فقه را با او شناخت و مریدوار در جلسات درس او حاضر میشد. او از همان ابتدای پایان دروس مقدمات و سطح به «مسجد شیخطوسی» رفت و در حلقه شاگردان صدر قرار گرفت.
هاشمیشاهرودی «معالمالاصول، مکاسب محرمه و بیع و کفایه» را از سیدکاظم حائری و «مختصرالمعانی» را از سیدنورالدین اشکوری آموخت و نزدیکی این دو استاد به سیدمحمدباقر صدر راه آشنایی او را به استاد هموار ساخت.
آنگونه در این محفل گل کرد که صدر بر گوشه تقریرات او بر وزن دو کتاب مشهور خود یعنی «فلسفتنا» و «اقتصادنا» بر او نام «نابغتنا» گذاشت و او را از میان شاگردانش برگزید تا به درس خارج آیتالله خمینی و آیتالله خوئی برود. این امر از آن جهت صورت گرفت تا نزدیکی صدر به این دو مرجع تقلید را نشان دهد و از اینرو شاهرودی از مقام استادی این دو نیز تملذ کرد.
شاگرد جوان صدر اندکاندک مشهورترین شاگرد او به حساب آمد و رابطه آنان در مقام «پدر و فرزندی» قرار گرفت. هاشمیشاهرودی بدون اشاره به خود در اینباره میگوید: «واقعا شاگردان ایشان [آیتالله صدر] احساس میکردند که ایشان از پدر به آنها نزدیکتر و در زندگیشان موثرتر و بر ایشان دلسوزتر است.» بدینترتیب، او به همراه دیگر افراد حلقه هفت- هشتنفره شاگردان صدر در آغاز دهه ۵۰ با وجود تفاوت دیدگاه سیاسی صدر – خوئی خواهان اعلام مرجعیت استاد شد. چرا که صدر پس از فوت آیتالله سیدمحسن حکیم، آیتالله خوئی را به عنوان مرجع تقلید تایید کرده بود و همه را به ایشان ارجاع میداد، اما با گذشت چند سالی فاصله او با آیتالله خوئی به دلیل مباحث سیاسی و اجتماعی مبارزاتی زیاد شد.
نگرشهای سیاسی صدر نه تنها نگاه غالب حوزه را با او همراه نکرد، بلکه شاگردان او هم به محاق دستگیری پیش رفتند. حزب بعث عراق با حمله به حوزه علمیه نجف برخی شاگردان او و همچنین «سیدمحمود هاشمیشاهرودی» را بازداشت کرد. اگرچه شاهرودی عضو حزب الدعوه نبود، اما در آن ۴۰ روز در زندان شکنجه شد که آثارش همچنان بر دستانش به یادگار مانده است، تا از مسائل تشکیلاتی این حزب سخن گوید و بازجویی پس دهد.
او پس از آزادی از بازداشت، بار دیگر به محفل استاد بازگشت و تلمذ در محضر او را ادامه داد.
او حدود ۲۰ سال داشت که به درس خارج «سیدمحمدباقر صدر» رفت و پس از هفت – هشت سال مجتهد شد. او پس از ورود به ایران نیز نه در قامت شاگرد، بلکه در جایگاه استاد درس خارج قرار گرفت. چرا که رهبر فقید انقلاب به او گفته بود: «تدریس در حوزه علمیه قم را بر هر چیزی ترجیح بدهید و بررسی مسائل فقهی خصوصا در رابطه با احیای فقه حکومتی استوار بر ادله و استنباط صحیح جواهری را مشغول شوید.» او تا پیش از ریاست قوه قضائیه در قم شاگردانی را گرد خود جمع کرده بود که امروز نیز همچنان در تهران این محفل برقرار است.
در اواخر دهه ۶۰ کرسی ریاست موسسهای تحت عنوان «دایرهالمعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت» را از سوی مقام رهبری برعهده گرفت.
ایشان در بخشی از حکم خود در دوم بهمن ۶۹ خطاب به شاهرودی مینویسد: «جنابعالی را که چهره درخشانی در علم و عمل بوده و به حمدالله از مقام والایی در فقه و علوم مرتبط به آن برخوردارید، برای انجام این اقدام بزرگ، شایسته دانسته، مسوولیت ایجاد و اداره موسسهای برای تهیه دایرهالمعارف را به جنابعالی محول میکنم.»
شاهرودی همچنین در بهمن ۷۳ طی حکمی از سوی آیتالله خامنهای به عضویت شورای فقهای نگهبان برگزیده شد که تا ۲۳ مرداد ۷۸، همزمان با ریاست او بر قوه قضائیه در این سمت باقی ماند. حضور او در این مقام و همچنین تدریس در حوزه علمیه قم و آشنایی با برخی از اعضای جامعه مدرسین باعث شد تا از او جهت عضویت در جامعه مدرسین دعوت شود. فعالیت هاشمیشاهرودی با تصویب کمیته ۶ نفره این تشکل به نامهای «شرعی، محفوظی، استادی، مسعودی خمینی، راستیکاشانی و ابطحیکاشانی» در ۱۰ شهریور ۷۴ در جامعه مدرسین آغاز شد.
در همین ماه نیز شاهرودی به همراه «ناصر مکارمشیرازی، عباس محفوظی، حسین راستیکاشانی، رضا استادی، مرتضی مقتدایی و علی افتخاری» به عنوان اعضای شورای عالی حوزه علمیه قم برای مدت دو سال به مراجع تقلید و رهبری انقلاب معرفی شد و پس از تایید آنان در این جایگاه قرار گرفت که با «مسعودی خمینی و راستیکاشانی» همسفر شد و در دفتر رهبری، نامه معرفی این ۷ نفر را جهت تنفیذ، تقدیم ایشان کرد. هاشمیشاهرودی همچنین با عباس محفوظی در ۲۲ دی ۷۴ برای انتخابات مجلس پنجم از سوی این تشکیلات ماموریت مییابد تا با «طههاشمی» کاندیدای نمایندگی مجلس از قم سخن بگوید و نظرات او را به اعضای شورای مرکزی منتقل کند.
هاشمیشاهرودی از همان ابتدای حضور همچون عضوی پرسابقه در جامعه مدرسین عرضاندام کرد و به فعالیتهای سیاسی ـ تشکیلاتی پرداخت. توان و رده او به گونهای ارتقا یافته بود که پس از خرداد ۷۶ ماموریتی مهم یافت. در خرداد ۷۶ اعضای جامعه مدرسین به دیدار رهبری رفته بودند و ایشان از آنان خواست که برای حل برخی ضعفهای تشکیلات در مرامنامه و اساسنامه این تشکیلات تجدیدنظرهایی صورت گیرد. در ابتدای امر کمیتهای متشکل از «محمود هاشمیشاهرودی، هادی معرفت، رضا استادی، محسن خرازی و ابراهیم امینی» تشکیل میشود تا به سرعت و بدون اتلاف وقت این بازنگری توسط این کمیته پیگیری شود. مقام رهبری نیز قول مساعد و همکاری در اینباره را به اعضای جامعه مدرسین میدهند تا در بازنویسی مرامنامه و اساسنامه تلاش کنند که در نهایت محمود هاشمیشاهرودی تنها عضو پیگیر این بازنویسی در نظر گرفته شد تا جلساتی را برگزار و این مساله را دنبال کند. او حتی از ۱۰ اردیبهشت ۷۸ تا ۱۹ آذر ۷۹ نایبرئیس اول جامعه مدرسین یعنی مرد شماره دوم این تشکیلات شد.
جایگاه شاهرودی در دفاع از کیان حکومت هیچ شک و تردیدی نداشت و او نیز بر بیعت خود با آرمان اسلامی و ولایت فقیه همچون پیشینهاش پای میفشرد. او در این مسیر قرار گرفته بود و در نیمه اول سال ۷۸ به جایگاه قاضیالقضاتی جمهوری اسلامی رسید. او بر کرسیای تکیه زد که پیش از او عضو دیگر جامعه مدرسین یعنی «شیخ محمد یزدی» نشسته بود. با ریاست او بر قوه قضائیه از ویرانه بودن این قوه سخن گفت تا نقش اصلاحگری این رکن جمهوری اسلامی را برعهده گیرد و در این راه قدم گذاشت. البته او همچنین پیش از حضور در جایگاه قوه قضائیه، در انتخابات خبرگان رهبری در اول آبان ۷۷ از استان خراسان بر کرسی دیگری به نام عضو مجلس خبرگان نشست که امروز هم در دوره چهارم همچنان در این مقام قرار دارد. البته با حضور او در مقام ریاست دستگاه قضایی، درگاه مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز به روی او باز و عضویت این دو شورای پرارزش جمهوری اسلامی ایران نیز بر سند افتخارات او افزوده شده است.
اما آنچه شاهرودی پیش از ریاست قوه قضائیه را با شاهرودی پس از آن متفاوت نشان میدهد؛ جایگاه او در آرایش سیاسی کشور است. او در زمانی که پای در این مسند گذاشت، هر کسی از ظن خود درباره او قضاوت میکرد و شاید بتوان گفت منصفانهترین قضاوت را «علیکبر ناطقنوری» در خاطرش مطرح کرده بود: « آیتالله سید محمود هاشمیشاهرودی نه جزء جناح راست یا چپ بوده و نه در یک فراکسیونی میباشد.
البته هاشمیشاهرودی شاگرد استادی است که میتوان او را «فقیه اقتصاددان» نامید، بنابراین او همچون استاد بر باورهای اقتصادیاش پای میفشرد؛ از اقتصاد آزاد سخن میگوید و خواهان رونق بخشیدن به بخش خصوصی است. اگر استادش سیدمحمدباقر صدر فقط در نگاشتن «اقتصادنا» همت گذاشت؛ اما او در جایگاه یک حکومتورزی قرار گرفته که کلام او را نافذ کرده است. امروز شاهرودی «صدر ثانی» است؛ با این تفاوت که صدر اپوزیسیون رژیم وقت خود در عراق بود؛ لکن او خود از حکمرانان جمهوری اسلامی است و در جمع چند مرد قدرتمند ایران جای گرفته است.
***
مرحوم هاشمی شاهرودی پس از پایان دوره حضور در قوه قضاییه در مناصب مختلفی چون عضویت به عنوان فقیه در شورای نگهبان حضور داشت و تابستان گذشته به سمت رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب شد . ولی از بدو حضور در این سمت درگیر مبارزه با بیماری شدند و شب گذشته درگذشتند. آنچه در بالا خواندید گزیده از یاداداشت فرید مدرسی بود که به بازه حضور ایشان در قوه قضاییه منتهی می شد.
برای آشنایی بیشتر با شخصیت سیاسی مرحوم هاشمی شاهرودی گفتوگویی داشتیم با تنی چند از شخصیتهای سیاسی استان که در ادامه مرور میکنیم:
جواد آرینمنش نماینده اصولگرای دوره هفتم و هشتم مجلس شورای اسلامی ضمن ابراز تاسف و تسلیت به مردم ایران آیتالله هاشمی شاهرودی را یکی از چهره های ماندگار و تاثیر گذار در عرصه های فقهی و سیاسی دانست وافزود: با بررسی سوابق ایشان در حوزه های اجرایی اعم از حضور ایشان در مجلس خبرگان، ریاست قوه قضاییه و یا امور فرهنگی میتوان دریافت که ایشان نه تنها در حوزه مدیریتی بسیار موفق بودند، بلکه به لحاظ علمی نیز دارای بالاترین مقام یعنی مرجعیت بودند که این بالاترین جایگاه در فقه شیعی است.
آرین منش هاشمی شاهرودی را یک اصولگرای معتدل خواند و تاکید کرد: وی از هرگونه افراط و تفریط به دور بود و به تمامی خط مشی های سیاسی کشور احترام میگذاشت.
وی تصریح کرد: اگر بخواهیم چند شاخصه اصلی شخصیت وی را نام ببریم میتوان به سیاست مدار معتدل، اندیشمند والا مقام و مدرس مقرب بودن وی در عرصه های علمی اشاره کرد که متاسفانه کشور و دیگر جوامع تشیع خیلی زود یکی از برجسته ترین علمای خود را از دست داد و از حضور او محروم شد.
محمد صادق جوادی حصار فعال سیاسی اصلاحطلب نیز هاشمی شاهرودی را از زمره مسئولین میانه رو جمهوری اسلامی دانست و افزود: با وجود اینکه قوه قضاییه جلوهگاه اجرای احکام و قهر و غضب جمهوری اسلامی است اما ایشان در این سمت نیز فردی به دور از حواشی بودند و وجاهت سیاسی و علمی ایشان بر همگان روشن است.
وی با تاکید بر اینکه ایشان فرزند نجف و شاگرد برجسته امام موسی صدر بود گفت:علاوه بر تمامی مراتب علمی، ایشان چهرهای مقبول و مورد تایید اعضای خبرگان و قوه قضاییه بودند چراکه دلالت بر جانبداری ویژه از حزب یا گروه سیاسی و یا تندروی و تعصب نداشتند.
سید جواد حسینی سرپرست معاونت زیارت استانداری خراسان رضوی نیز هاشمی شاهرودی را شخصیتی ممتاز و قابل احترام دانست و تاکید کرد: اشراف کامل ایشان به مباحث و مسائل اسلامی و همچنین تسلط ایشان در بالاترین مراتب مسئولیتی در نهادهای مختلف نشان از شخصیت والای وی دارد که ایشان را تبدیل به نقطه اتکا برای دیگر مسئولین کرده بود.
حسینی خاطر نشان کرد: اعتدال و میانه روی در سمتهای مختلف ایشان اعم از نمایندگی خبرنگان، رهبری قوه قضاییه، شورای نگهبان و همینطورمجمع تشخیص مصلحت نظام بیانگر اعتدال اسلامی در منش وی است که این مساله مهمترین نیاز امروز جامعه اسلامی است.
سرپرست معاونت زیارت استانداری خراسان رضوی بارز ترین ویژگی هاشمی شاهرودی را احاطه بر معارف اسلامی،
اعتدال در سیاست و توفیق در عرصه مدیریت دانست.