ربط دادن انتقادات به انتخابات؟
به تازگی محمود واعظی رئیس دفتر رئیس جمهور، در موضعی آشکار اصلاح طلبان را متهم کرده است که برای کسب رای در انتخابات از دولت انتقاد میکنند. به گفته واعظی “کسانی که الان فکر میکنند که انتقاد از دولت در انتخابات به نفع آنها میشود، اشتباه میکنند.”
رئیس دفتر رئیس جمهور همچنین در پاسخ به این سوال که چرا کمیته مشترک اصلاح طلبان و دولت تشکیل نمیشود گفت: «ما از تشکیل این کمیته استقبال میکنیم، ولی نمیدانم چرا هنوز این کمیته تشکیل نشده است. به هرحال همه چیز دو طرف دارد؛ یک طرف همانها (اصلاحطلبان) و یک طرف هم ما هستیم. همان زمان با من صحبت کردند و من گفتم که این کمیته مشترک میتواند مثبت باشد، الان هم همین عقیده را دارم.» البته او توضیحی نداده است که به عنوان رئیس دفتر رئیس جمهور چه تلاشی برای تشکیل این کمیته انجام داده است. واعظی در واکنش به انتقادات ماههای اخیر اصلاح طلبان از عملکرد دولت گفت: «عدهای اکنون انتقاد کرده و خودشان هم مقداری دولت را تضعیف میکنند. آنها فکر میکنند که این انتقاد موجب رایآوری در انتخابات میشود در حالی که این روند هم به ضرر خودشان میشود و هم به ضرر دولت.»
اصلاح طلبان حامیان اصلی حسن روحانی در دو انتخابات 92 و 96 بودند. ناظران معتقدند که اگر این حمایت نبود روحانی نمیتوانست پیروز انتخابات شود. با این حال به نظر میرسد حلقه نزدیک به رئیس جمهور که بیشتر آن را اعضای حزب اعتدال و توسعه تشکیل داده اند نظر دیگری دارند. در ماههای اخیر اصلاح طلبان انتقادات زیادی را از این حلقه به خصوص محمود واعظی و محمد باقر نوبخت انجام داده اند، حتی طیف کارگزاران که نزدیکترین گروه اصلاح طلب به این حلقه به حساب میآید از دولت فاصله گرفته اند.اصلاح طلبان معتقدند پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 96 رویکرد حسن روحانی به کلی تغییر کرده است و او با انتصاب محمود واعظی به عنوان رئیس دفتر خود و از طرف دیگر افزایش قدرت محمد باقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه از نقش مهمترین چهره آنها در دولت، یعنی اسحاق جهانگیری کاسته است. البته این فقط یکی از انتقادهاست و اصلاح طلبان روند حرکتی دولت را در یک سال اخیر زیر سوال می برند. آنها معتقدند دولت در یک سال گذشته مرتکب اشتباهات مهلک اقتصادی شده است. محسن صفایی فراهانی از چهرههای شاخص اصلاح طلب در اظهار نظری گفته است: «انتقاداتی که امروز مطرح میشود بیشتر به دلیل اتفاقاتی است که چه در مسائل اقتصادی و چه در مسائل سیاسی اجتماعی افتاده است و طبیعتا عملکردهای ضعیف، انتقادات را ایجاد کرده است.» اصلاح طلبان میگویند نزدیکان روحانی یعنی محمود واعظی، محمد باقر نوبخت و محمد نهاوندیان بیشترین نقش را در شکل گیری این وضعیت داشته اند. البته تقصیر شخص رئیس جمهور و در مواردی معاون اول اصلاح طلب او را هم نادیده نمیگیرند. به نظر میرسد حتی اختلافات در دولت را هم به همین طیف میتوان نسبت داد. استعفای عباس آخوندی وزیر راه، استعفای قاضی زاده هاشمی وزیر بهداشت، نارضایتی اسحاق جهانگیری که ظاهرا چند باری تا پای استعفا رفته است و … از این دست اختلافات هستند. انتقاد دیگری که به حسن روحانی وارد شده است، از سوی عباس عبدی است. او روز دوشنبه در روزنامه اعتماد نوشت: «از سوی دیگر سیاستمدار باید به دیگران اعتماد کند؛ البته با حفظ احتیاط، بیاعتمادی به همراهانش موجب بیاعتمادی متقابل میشود. در شرایط کنونی جامعه ایران، هر سیاستمداری باید بکوشد که دو مخالف خود را تبدیل به یک مخالف کند و هزار دوست خود را تبدیل به 10 هزار نماید.»
به عقیده او “این کار لزوما معادل نادیده گرفتن اصول نیست. چه بسا با یک گفتوگوی صمیمانه و یک برخورد انسانی و اخلاقی میتوان بسیاری از این اهداف را محقق کرد. بهتر از همه استفاده از ادبیات انسانی و درست است که عاری از توهین و تحقیر باشد. اینها رمز نفوذ سیاستمدار در همراهان است.”
عبدی در ادامه نوشته است: «متاسفانه آقای روحانی از حیث این ویژگیها و بهطور مشخص از حیث جلب مشارکت و همراهی با دیگران و نهادینه کردن اعتماد در دولت و سایر نهادهای مرتبط و نیز استفاده از ادبیات همدلانه، در حد مورد نیاز شرایط امروز ایران عمل نکرده است.»
با وجود انتقادات و نارضایتیهای اصلاح طلبان از عملکرد دولت تاکنون نمیشد استنباط کرد که این انتقادات در راستای انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آینده است، در واقع ادعای واعظی ادعایی تازه است. باید گفت که واعظی منتها علیه راست جریان وابسته به روحانی است. او در تیم رئیس جمهور اصولگراترین و راستترین نیروی اجرایی به حساب میآید. اخیرا محمود واعظی در خصوص انتخابات 92 و 96 اعلام کرده که رای روحانی متعلق به خودش بوده است و اصلاح طلبان در این زمینه نقشی ندارند.
به همین دلیل اظهار نظر جدید او هم چندان جای تعجب ندارد. اتفاقا یکی از موانع اصلی تعامل و ارتباط بین اصلاح طلبان و روحانی، محمود واعظی است. هر زمانی اصلاح طلبان خواسته اند موضوعی را با روحانی در میان بگذارند از طریق جهانگیری این کار انجام شده است و عملا دفتر رئیس جمهور هیچ کاری در این رابطه انجام نداده و هیچ وقت کانال ارتباطی اصلاح طلبان و روحانی نبوده است. البته این نکته را هم باید گفت که روحانی هم در دولت دوم خود انگیزهای برای تعامل نداشته است. درباره این بخش از ادعای رئیس دفتر رئیس جمهور که گفته انتقاد اصلاح طلبان از دولت برای کسب رای است، باید گفت که با توجه به سابقه اصولگرایی واعظی، او دارد پیام همبستگی خود و روحانی را به اصولگرایان اعلام میکند.
محمود واعظی از همه اعضای حزب اعتدال و توسعه به جریان اصولگرایی نزدیکتر است. او نیروی رشد یافته توسط علی اکبر ولایتی است و عملا از لحاظ دیدگاهی فرقی بین واعظی و ولایتی نیست. این اظهارات از سوی محمود واعظی به این دلیل است که او فعالیت تشکیلاتی خودشان را در همسویی و همراهی با بخشی از اصولگرایان مانند علی لاریجانی، باهنر و… برای انتخابات 98 و 1400 برنامه ریزی می کند.
البته روحانی هم در یک سال اخیر حرفهایی زده که پیشتر عادت داشتیم از زبان تندروهای جریان اصولگرا بشنویم، برخلاف ادعای خودش که میگوید به دنبال میانه روی، اعتدال و حرکت بین دو جریان سیاسی حرکت کرده است. به نظر می رسد رئیس جمهور با توجه به بحرانهای پیش روی دولت و حاکمیت دغدغه این را دارد که این دو سال را به سلامت پشت سر بگذارد. روحانی مایل است که بعد از هشت سال در هرم سیاسی کشور جایگاه قابل توجهی داشته باشد. او نه مثل رئیس دولت اصلاحات دغدغه حضور فعال در جامعه مدنی را دارد و نه مثل احمدی نژاد است که همچنان دیدگاه انتقادی خود را حفظ کرده است؛ بنابراین اشکال در ذهنیت روحانی و مشاوران و اطرافیانش است. متاسفانه روحانی به جامعه مدنی 24 میلیونی خودش در دور دوم ریاست جمهوری بسیار بسیار بی توجه بوده است. برداشت غالب اصلاح طلبان این است که از اردیبهشت 96 به بعد رئیس جمهور، دیگر دغدغه تعامل را ندارد. روحانی با عملکرد سیاسی، اقتصادی و حتی بین المللی که در بیش از یک سال گذشته داشته ریزش قابل توجهی از اقبال و اعتماد اجتماعی را داشته است. در این شرایط که دولت باید پشتوانه مدنی اش را قویتر کند، ناآگاهانه در تضعیف این پشتوانه تلاش مینماید.
یکی از اشکالات عمده حسن روحانی نداشتن ستاد فکری و برنامه ریزی فکری مناسب برای دولتش است. این در حالی است که در دولت اصلاح طلب اتاق فکر یا گروه مشاورانی وجود داشت که در مواقع خاص و ویژه به رئیس جمهور مشورت میدادند. این حلقه از ابتدا در دولت روحانی شکل نگرفت. نباید فراموش کرد که در همان سالهای اول و دوم ریاست جمهوری، زمانی که حسن روحانی با مقامات عالی کشور از جمله سران دیگر قوا وارد جدل و بحث علنی میشد، همان زمان نیز اصلاح طلبان انتقاد میکردند که این نحوه مواجهه رئیس جمهور در ساختار سیاسی کشور مطلوب نیست. علت این افت و خیز رفتاری روحانی این بود که هیچ وقت اتاق فکر منسجمی که بتواند به او خط و مشورت مناسبی بدهد را نداشت.
علی روغنگران