واقعی باشیم مجازی بودن بس است!
تا همین چند سال پیش بود که تقویم را برمی داشتیم و دنبال 30 آذر میگشتیم که ببینیم شب یلدا چند شنبه است! امتحان داریم یا نه. اصلا نگران امتحانهای میان ترم بودیم که فردای شب یلدا احتمالا حالمان را اساسی میگرفت. از مادر سراغ میهمانهای مخصوص آن شب را میگرفتیم، به فکر بازیها و هندوانه شیرین و قرمزش بودیم. به فکر اینکه عروس تازه واردی در فامیل داریم یا نه. میهمانی شب یلدا و خنچه بران برای او میگیرند یا نه! تمام فکر و ذکرمان این بود که آن شب طولانی را بیشتر خوش بگذرانیم. تا وقتی مادربزرگها در قید حیات بودند، محل شب نشینی آنجا بود و اگر زبانمان لال او را از دست داده بودیم یکی از بزرگ ترها فامیل دست به کار میشد و همه را دور هم جمع میکرد. آن روزها موبایل کمتر بود، با دوربینهای دیجیتال عکس یادگاری میگرفتیم و گوش تا بینی خبردار نمی شد که عروس فلانیها چجور سفره شب چله را چیده. اما حالا چند سالی است که به لطف شبکههای اجتماعی عکس سفره و خنچه و کوچک ترین هدایایی که داماد فلانی به عروسشان داده است در اینستاگرام قابل مشاهده است. از یک هفته قبل سرچهای چطور سفره شب یلدا بچینیم؟ چطور میوهها را تزئین کنیم و هزار سوال دیگر که شبکههای اجتماعی و اینترنت به خوبی به آنها پاسخ میدهد ردیف میکنیم. به فکر اینکه چطور شب یلدایی آرایش کنیم، با کی عکس بگیریم که بیشتر لایک بخورد! کجای خانه عکس بیاندازیم و اصلا کدام رستوران را برای یکی دو ساعت رزرو کنیم، جای همه دغدغههای زیبای گذشته را گرفته است.
چند سالی است که شب یلدا و چیدمان سفره مخصوص و عکسهای سلفی و غیرسلفی اصلی ترین دغدغه برگزاری این میهمانی شده است. چیزی شبیه مسابقه چه کسی بهتر است؟ چه کسی سفره اش پر تر است؟ میوههایشان خاص تر و بیشتر است؟ چه کسی بیشتر و بهتر هدیه گرفته است؟ چه کسی خوش سلیقه تر است و هزار چه کسی دیگر که همه و همه نشان دهنده برتری طلب و احساس رضایت از چیزهایی که ما داریم و بقیه ندارند و آن را حتما باید به اشتراک بگذاریم، است. تنهاییها بیشتر و تشریفات دست و پاگیر جای همه چیزهای خوب را گرفته است. حتی جمع کردن موبایل قبل از ورود به شب نشینی در این شب هم جواب نمی دهد. شبکههای گرسنه مجازی نیاز به بلعیدن عکسها و اتفاقات خاص بیشتری دارند و میخواهند از رقابت عقب نماندن.
هستیم و نیستیم. حرف میزنیم و نمی زنیم. اینجا هیچ چیز واقعی نیست. نه حضورمان و نه حرف زدنهایمان. هیچ چیز مزه ندارد؛ خندهها و گریهها. عشقهایی که برای هم میفرستیم. معلوم نیست پشت آن صورتک زرد که جای چشمانش دو قلب روییده چقدر نفرت و بیزاری نهفته است.
«یلدا» این طولانی ترین شب زیبا از گذشته تا امروز رسومات زیادی را به خود دیده است. خیلی از اتفاقهایش را زیبا حفظ کرده ایم و مفهوم اصلی و مهم اش را به کلی از یاد برده ایم. این مناسبت دیرینه ما را به سالهای خوش گذشته برد. آنچه بر سر یلدا و رسوماتش افتاده است را با یک رفتارشناس و جامعه شناس به بحث نشستیم.
یلدا میراث ابا و اجدادی
دانشجوی دکتری جامعه شناسی گفت: شب یلدا، به مثابه یک نماد و سنت دیرین اجتماعی که از گذشتگان برایمان به میراث باقی مانده است، و بهانهای برای گردهمآیی، گفتگو و شب زندهداری اعضای خانواده و فامیل در کنار یکدیگر تلقی میشد که امروزه تحت تاثیر تحولات فرهنگی جامعه معاصرمان، رو به افول گذارده است.
علیرضا عزیزی پیرامون تحولات شب یلدای باستانی با شب یلدایی که امروز رواج یافته؛ افزود: ریشههای تضعیف چنین سنتهایی – نه فقط در ایران که در سایر نقاط جهان – را نخست باید در روند توسعه مدرنیته دانست که در آن به گفته ماکس وبر”یکی از جامعهشناسان مطرح آلمانی” فرایند افسونزدایی، یعنی راز زدایی و این جهانی شدنِ هر آنچه از گذشتگان به میراث برایمان باقی ماندهاند، و هر آنچه که با نمادها و رازها همراه بودهاند، را دود میکند و به هوا میبرد.
وی تصریح کرد: در این میان، شب یلدا، که یکی از نمادیترین و اسطورهایترین سنتهای فرهنگ ایرانی است و نماد غلبه روشنایی بر تاریکی محسوب میشود که لزوم با هم بودن و بهرهمندی از گرمای حضور در کنار یکدیگر در تاریکترین و سردترین و طولانیترین شب سال را بیش از هر شب دیگری ضروری کرده در جهان افسونزدایی شده امروز، که تنها در جهت منافع ملموس و پیشرفت محسوس همت تلاش میکند وجه نمادین و اسطورهای آن، چیزی جز رویاهای آدمهای سادهاندیشی که مربوط به جهان گذشتهاند، نیست.
یلدا بهانهای برای دور هم بودن
عزیزی اظهار داشت: فراغ وجه نمادین و اسطورهای شب یلدا، چنین شبی تنها به یک آداب و رسوم اجتماعی تبدیل میشود که معنا و مفهوم خود را از دست داده و لذا تحت تاثیر آسیبهای فرهنگی و اجتماعی امروز جامعهمان پیرامون تعاملات روزمره اجتماعی قرار میگیرد که در آن اعضای خانوادهای که در طول سال هیچوقت نمیتوانند بیش از چند کلمه با یکدیگر صحبت داشته باشند، از با هم بودن در طولانیترین شب سال نیز، لذتی شایسته نمیبرند.
وی ادامه داد: به نظر میرسد همچنان که در روندهای جهانی، در جهانِ پسامدرن، شاهد بازگشت دوباره جوامع امروزی به اسطورهها و نمادهای قدرتمند فرهنگی گذشته هستیم که حلقه اتصال چنین جوامعی با پیشینیان آنها به حساب آمده در جامعه امروزی نیز، بازخوانی و بازگشت دوباره به اسطورهها و نمادهای فرهنگیِ ایرانی که دارای معانی و مفاهیم بلند و ارزشمند انسانی هستند، راهی برای بازیابی دوباره سنتهای قدرتمند گذشتگانمان محسوب میشوند.
عزیزی متذکر شد: هیچ جامعهای به گذشته برنگشته و نمی گردد. ما نمی توانیم مانند صد سال پیش فکر یا زندگی کنیم، پس زندگی در مسیری رو به جلو در حال حرکت است و باید با آن همراه شد. در این دوران گذار با تمهیدات ویژه و به روز کردن آیینهای گذشته، میتوان آنها را حفظ هم کرد.
در ادامه سراغ مجید ابهری، رفتارشناس اجتماعی رفتیم و دلیل تغییر سبک و مدرن شدن رسم و رسومات این شب را جویا شدیم.
نیاز به احیای فرهنگ قدیمی
متخصص علوم رفتاری و آسیبشناسی اجتماعی گفت: آداب و رسوم هر جامعه نشاندهنده فرهنگ و سبک زندگی آن جامعه است و در تشریفات اجتماعی و فرهنگی جامعه ما شب و روزها و شبهای خاصی با هدف احیای انسانیت وتحکیم روابط عاطفی و فامیلی و پررنگ کردن رفتو آمدهای خانوادگی برگزار میشود.
مجید ابهری افزود: یکی از این شبهای خاص شروع فصل زمستان و به عنوان طولانیترین شب سال است که مردم ایران از دیرباز تا کنون این شب را که اداب و رسوم و تشریفات خاصی دارد؛ همه افراد فامیل در خانه بزرگترین فرد فامیل گرد هم آمده و ضمن خوردن خوراکیهای ویژه این شب به گفت و خند و گرفتن فال حافظ و انجام انواع بازیهای سنتی میپردازند.
وی تصریح کرد: شب یلدا یکی از زیبا ترین شبهای فرهنگی بوده که باید آداب و رسوم آن احیا شده و به اجرا در بیاید که متاسفانه امروزه از اصل این فرهنگ فاصله گرفته و بیشتر جنبه تشریفاتی به خود گرفته است.
وی توضیح داد: بدون شک یکی از بخشهای مهم شب یلدا همین صله رحم و دید و بازدید و جمع شدن در خانه بزرگ خانواده و احترام به حرمت آنان است. با توجه به حفظ حرمتها و بزرگداشت بزرگان در باور ایرانیان، این مساله به حفظ این آیین کمک کرده است.
جامعه شناسان معتقدند، میانگین گفتگوی خانوادهها در حال حاضر به ۱۵ دقیقه در روز رسیده است. امروز شاهدیم ۶۵ درصد خانوادهها با هم کنار سفره نمی نشینند و این وضعیت آینده خانوادهها را به سردی و جدایی میکشاند.
بیایید قرار بگذاریم این یلدا همه چیز واقعی باشد. یک شب هم که شده. به بهانه آن یک دقیقه طولانی تر، تلفنهای همراه را خاموش کنیم. تا دیگر پای سفره یلدای مجازی نباشیم. به جای تعارف عکس انار و آجیل به یکدیگر، کنار هم بنشینیم. حرف بزنیم و صدای هم را بشنویم و به این سکوت طولانی مدت پایان دهیم.