1

چا‍‍‍‍پ انگلیسی

“روز وابستگی ” آخرین اثر چاپ شده “مهدی توسلی” است  که به تازگی راهی بازار نشر شده است. این کتاب که با تمجید و نقد‌ها‌ی مثبت اصحاب رسانه و قلم مواجه شده است در اساس یک نقد و روایت سیاسی از اوضاع نابسامان سیاست ‌ها‌ی درون گروهی و برون مرزی ایالات متحده امریکاست که در نوع خود کتابی کم نظیر محسوب می‌ شود. این کتاب توسط ناشری در انگلستان به چاپ رسیده و به این لحاظ می‌تواند بسیار برای بازار نابسامان کتاب جذاب باشد. با توسلی که دانشجوی ادبیات انگلیسی است گفتگوی کوتاهی داشته ایم.

 

 

 

مختصری در مورد اثر چاپ شده بگویید؟

 

روز وابستگی داستانی است از سیاست‌های آمریکا، دسیسه و فساد که در آینده ای نزدیک اتفاق می‌ افتد. داستان بررسی می‌ کند که چگونه جنگ ‌ها‌ی مداوم و ناآرامی‌ ‌ها‌ی مدنی در خاورمیانه و سیاست خارجی ایالات متحده در این منطقه بر سیاست داخلی بزرگترین ابرقدرت جهان تاثیر می‌‌گذارد. رییس جمهور دموکرات، ویلیام اف. جانسون و رقیب جمهوریخواه او، جان هیلمن، دشمنان قسم خورده سیاسی هستند. که این خصومت شخصی ریشه در سال‌ها‌ پیش از دوران سیاسی آن‌ها‌ دارد. هر دو شخصیت مصمم هستند که رقیب خود را نابود کنند، اما آیا نفرت آن‌ها‌ ایالات متحده را نیز نابود خواهد کرد؟در این رمان زندگی سیاسی دو رقیب و تأثیر عظیمی که هر دو آن‌ها‌ بر ایالات متحده دارند دنبال می شود. انتخاب جغرافیای داستان بمنظور تاثیر گذاری هرچه بیشتر پیام داستان بود. برای تولید یک کلیپ آموزشی استفاده از شخصیت ‌ها‌ی معروف، میزان تأثیرگذاری پیام بر روی مردم را بیشتر می کند،  بدلیل مربوط بودن درصد بالایی از رسانه و دیگر جنبه ‌ها‌ی زندگی به آمریکا ، روایت وقایع داستان در این کشور صورت گرفت. درست همانند فرد معروف در کلیپ آموزشی که بیشترین میزان تاثیرگذاری بر روی مخاطب را دارد، ایالات متحده نیز برای انتقال هرچه بیشتر پیام ضد جنگ داستان، بهترین گزینه بود. نوشتن این کتاب حدودا پنج سال طول کشید. البته منظورم از پنج سال اختصاص دادن روزی سه الی چهار ساعت زمان بود چون از صبح تا عصر سرکار هستم و بعد از کار تنها همین مقدار زمان مفید برای تحقیق و نگارش در اختیار داشتم و دارم.

 

چرا نگارش این کتاب این قدر طول کشید؟

 

نوشتن کتابی درباره فرهنگ  کشور‌ها‌ی دیگر نیازمند مطالعه و تحقیق فراوان است، تا وقایع و حوادث داستان به واقعیت نزدیک‌تر و با دقت بیشتر بیان شود. یکی از دلایل طول کشیدن پروسه نوشتن کتاب، مطالعه و تحقیق هزاران صفحه ای در مورد موضوع داستان بود.

 

با این اوضاع نابسامان نشر چطور تصمیم به چاپ این کتاب در خارج از کشورگرفتید؟

 

همیشه علاقه به نوشتن کتابی داشتم که جهان شمول باشد و بتواند بر مردم سراسر دنیا تاثیر بگذارد. برای رسیدن به این هدف و ارتباط با مخاطبین جهانی و پشت سر گذاشتن مرز‌ها‌ی جامعه فارسی زبان، در اولین قدم از زبان انگلیسی برای نوشتن این داستان استفاده کردم. در کتاب من زبان بعنوان وسیله انتقال پیام نقش مهمی در روایت و شکل گیری داستان دارد. برای انتقال هرچه بهتر و بیشتر پیام داستان، انگلیسی بهترین زبان برای اینکار بود. زبانی که در سراسر دنیا رایج بوده و دریافت پیام داستان را برای مخاطبین بیشماری آسان تر می‌کند بدون آنکه نیازی به ترجمه داشته باشد.از آنجا که عامه مردم دنیا مخاطبین داستان من هستند پس نگرانی زیادی بابت چاپ در اوضاع نابسامان نشر در ایران نداشتم. گرچه قبل از تصمیم گرفتن برای چاپ کتاب در خارج، سراغ ناشرین ایرانی رفتم ولی متاسفانه مورد بی مهری آنها قرار گرفتم. ناشرینی که حتی چاپ کتاب به زبان فارسی را در این اوضاع نابسامان نشر کاری بیهوده می‌دانستند. نکته ای دیگر اینکه بر خلاف بازار کم رونق چاپ و نشر در ایران، رقابت شدیدی در جهان و خصوصا انگلستان در چاپ کتاب وجود دارد، رقابتی که فردی مانند من همچون قطره ای در آن دریای بیکران هستم. در عین حال با وجود چنین رقابتی و وجود ضعف ‌ها‌یی در نوشتار زبان انگلیسی، خوشحالم که کتابم توسط انتشاراتی در انگلستان پذیرش و چاپ شده است.

 

چقدر فکر می‌ کنید نگارش داستان با چنین رویکرد هایی برای جهان مدرن امروزی ضروری است ؟؟

 

در دورانی هستیم که جنگ و نا امنی فراگیر شده است، بنابراین نوشتن کتابی که درک مردم دنیا را نسبت به عواقب وحشتناک جنگ و اختلاف بیشتر کند ضروری است. جنگ ‌ها‌یی که عواقب شان نه تنها کشور‌ها‌ی درگیر جنگ بلکه کشور‌ها‌ی دور از جنگ را نیز دچار مشکلات کرده است.دلیل دیگر بر ضروری بودن نوشتن چنین داستان ‌ها‌یی یک طرفه بودن مسیر انتقال تفکر است که در جهان مدرن امروز به سمت کشورهای ضعیف تر در جریان است. کشور‌ها‌یی که تقریبا همیشه وارد کننده تفکر بوده‌اند تا صادر کننده آن.

 

به نظرم چنین کتابی باید مورد حمایت متولیان فرهنگی باشد؛آیا در این مدت چنین اتفاقی برای این اثر افتاده ؟؟

 

حمایت از آثار ادبی جزو وظایف هر فرد دغدغه مند و چه بسا اهالی ادب و متولیان فرهنگی است، از جهتی که حمایت آن‌ها‌ می‌تواند مسیر ناهموار پیش روی خلق کنندگان آثار هنری، بخصوص نویسندگان و شعرای جوان و نخبگان گمنام این عرصه را هموار و تداوم خلق آثار بعدی را تضمین کند. کلمه حمایت ساده اما گستره وسیعی را در برمی گیرد، گاه برداشت از حمایت، از نوع معنوی آن است که در جایگاه خود دارای اهمیت بالایی است، در عین حال در شرایط حاضر جامعه ما بیشتر نیاز به حمایت ‌ها‌ی مادی احساس می‌ شود، چراکه یک نویسنده باید مقدار زمان زیادی را برای نگارش یک کتاب موفق اختصاص دهد، در عین حال این کار وی را از دغدغه معاش دور نخواهد کرد.تا بحال که بیش از ۶ ماه از چاپ کتاب می‌ گذرد دوستان زیادی نظر لطف شان را نسبت به کتاب و بنده ابراز داشته اند، اما متاسفانه آن حمایت خاصی که از جامعه ادبی و متولیان فرهنگی انتظار می‌ رود صورت نگرفته است.حمایتی که نبودنش در این شرایط سخت، ادامه این مسیر را دشوار تر می‌ کند.

 

اساسا چنین سوژه ای چگونه در ذهن شما نقش بست ؟

 

جنگ و عواقب وحشتناک آن همواره دغدغه من بوده است، شاید بدلیل اینکه شهروند کشوری هستم که سال‌ها‌ست درگیر جنگ است و یا در کشوری بدنیا آمدم که خود سال‌ها‌ درگیر جنگ بوده است.  برای بیان این دغدغه سراغ نوشتن داستانی با موضوعیت ضد جنگ رفتم. داستانی که با این امید نوشته شده است تا با گسترش بینش مردم جهان نسبت به پیامد ‌ها‌ی اختلاف و جنگ، از میزان نزاع و خونریزی کاسته و صلح را برای همه به ارمغان بیاورد. جنگ ‌ها‌یی که در دهه ‌ها‌ی گذشته آرامش و امنیت را در بین ملت ‌ها‌ی افغانستان، ایران، عراق، سوریه و دیگر کشور‌ها‌ی درگیر جنگ در سراسر دنیا از بین برده است.

محمدرضا سرسالاری