اختلالات روحی مهمترین دلیل بحرانهای اجتماعی
مشکلات تنها در چارچوب خانههایمان نمیماند و از یک جایی به بعد، درها را باز میکند و مثل یک سلول سرطانی رو به جلو پیشروی میکند. هیچکس نمیتواند ادعا کند که در جامعه و کنار مردم زندگی نمیکند! این حضور در جامعه تبعات مثبت و منفی شخصیت هر فرد را به وضوح نشان میدهد. کافی است برای درک این ادعا به ناآرامیهای اجتماعی اخیر بپردازیم. این روزها کوچکترین مسئلهای سیل اعتراضهای مردمی را به دنبال دارد. اما علت آن چیست؟ آیا کم شدن تاب و تحمل مردم نسبت به مشکلاتشان تنها دلیل بروز این موج هیجانات است؟
بحران آب، بیکاری، اعتیاد، فقر، تعویق در پرداخت حقوق و مزایای کارگران، مشکلات زیست محیطی، افزایش هزینههای زندگی، افزایش مشکلات اقتصادی، تصمیم گیریهای اشتباه مدیران سیاسی و… از جمله دلایلی است که به بروز ناآرامیهای اجتماعی دامن میزند.
در همین راستا روزنامه «صبح امروز» به علت و چرایی این پدیده و بحران پرداخته و در ادامه با دو روانشناس اجتماعی در خصوص بحران اجتماعی به گفتو گو نشسته تا پیرامون این مهم اجتماعی اطلاعاتی را کسب و در جهت حل آن اقدامی انجام دهیم.
یک روانشناس گفت: کلمه بحران برای یکسری نابسامانیهای شدیدی به کار میرود که نتیجه ناکارآمدی و یا دیراندیشی است.
مهدی بهادرزاده در ادامه افزود: به گفته جامعهشناسان زمانی که بخش عمدهای از یک واحد اجتماعی در مدت زمان نسبتا طولانی و غیرقابل قبول با مسئله مهم و حیاتی مواجه شود به طوری که نتوان شرایط فوق را سازماندهی کرد به تعریف بحران اجتماعی نزدیک میشویم.
اختلالات روحی و روانی نتیجه بحران
وی تصریح کرد: زمانی که در جامعه اختلالاتی پدید میآید که تعادل عمومی و عملکرد بههنجار حیات اجتماعی را به مخاطره میاندازد که سبب میشود افراد جامعه به سمت پیامدهای ناشی از این بحران سوق داده میشوند. تحت فشار این بحرانها و نابسامانیها سلامت فردی و اجتماعی افراد از حالت عادی خارج شده و به سمت اختلالات روحی و روانی کشیده میشود.
وی ادامه داد: امروزه ما شاهد پیامد بحرانهای اخیری که در کشور رخ داده هستیم که تا چه اندازه سبب ناامیدی در افراد، ایجاد نگرشهای منفی نسبت به اینده و نیز مهاجرت نیروهای متخصص داخلی و …. شد.
بهادرزاده عنوان کرد: قابل توجه است که با توجه به نوسانات ارزی کشور قیمت مواد مخدر تغییرات چندانی نداشته چون سوداگران خوب میدانند که افراد در بحرانها است که به سمت اعتیاد قدم برمیدارند.
وی توضیح داد: افراد در شرایط موقعیتی موقت به دنبال آرامش و خیالی آسوده هستند که برای دستیابی به این مهم مسئولین و نردم باید هر دو تلاش کنند ودر مرحله اول باید به فکر حل بحران بوده و سپس به فکر حل پیامدهای آن بود.
الگو برداری از کشورهای در شرایط مشابه
بهادرزاده بیان کرد: ما برای حل این بحرانها باید به سمت کشورهایی که این بحرانها را پشت سرگذاشته رفته و با الگوبرداری صحیح از این کشورها در حهت حل بحرانها و نیز مرتفعسازی پیامدهای بعد از بحران قدمی برداریم.
در ادامه با مدرس دانشگاه آزاد و دانشکده خبر پیرامون بحران اجتماعی به گفتو گو نشسته و در جهت حل این مهم اجتماعی و پیامدهای اسیبزای آن مصاحبهای انجام دادیم.
نیاز به اعتماد اجتماعی
مدرس رشته علوم اجتماعی دانشکده خبر گفت: زیر ساخت هر جامعه متاثر از افراد آن جامعه است و باید به این موضوع اشاره کرد که اخلاق و خصوصیات شخصیتی مردم یکی از بارزترین مشخصهها در رفتار اجتماعی است.
محمدرضا ایمانی در ادامه افزود: اگر ابعاد مختلف روابط اجتماعی را مورد توجه قرار دهیم میتوان کنشها و واکنشهای مختلف اجتماعی را در خصوص مسائل مختلف برداشت کنیم.
وی تصریح کرد: مهمترین شاخصه در همه جای دنیا که ستون اصلی خیمهگاه جامعه است همان اعتماد اجتماعی که ما از آن تحت عنوان سرمایه اجتماعی نیز یاد میکنیم که اگر این سرمایه دچار آسیب جدی شود که وجه اجتماعی نیز متاثر از آن اسیب میبیند.
ایمانی اظهار داشت: کشور ما در ۴۰ سال گذشته همواره در مواجه با آزمایشهای مختلفی قرار گرفته و نیز در این راه اعتماد مردم را در کنار خودش به همراه داشته که گاهگاهی این اعتماد افت و خیزی داشته اما همچنان مردم با روحیه اعتماد پذیری نسبت به مسئولین در کنار آنها هستند.
وی بیان کرد: امروزه با مسئله جدی روبرو هستیم چرا که این سرمایه اجتماعی دچار چالشهای جدیدی شده و ما شاهد رفتارهای متناقض و متفاوتی از سوی مسئولین بوده که سبب ایجاد چالش در اعتماد اجتماعی عموم شده است.
ایمانی توضیح داد: دولت از این سرمایهای که تحت عنوان اعتماد اجتماعی در دست داشت به خوبی محافطت نکرد و سبب ظهور کنشهای جدید و هیجانی شد .
الزام به کنترل هیجانات مثبت و منفی
وی ادامه داد: سرمایه اجتماعی نقطه مقابل بحران است و اگر به خوبی در مسائل اجتماعی دقت کنیم متوجه شده که ما بحران را رد کرده و در مرحله فروپاشی اجتماعی قرار داریم که بسیاری از بحرانهای اجتماعی درصورت حل نشدن به بحران امنیتی تبدیل میشود مشابه آنچه که در دی ماه سال گذشته در سطح کشور مشاهده کردیم.
ایمانی متذکر شد: ساماندهی یک بحران امنیتی به شدت سختتر از حل یک بحران اجتماعی است جرا که بحران امنیتی یک کشور را زمینگیر میکند و سبب شده بیشتر مسائل به سمت واکنشهای پلیسی و امنیتی سوق داده شود.
وی گفت: ما باید با مراجعه به علمای اجتماعی جهت چگونگی حل بحران اجتماعی و افزایش اعتماد اجتماعی به طور جد تلاش کنیم و اگر نتوانیم اعتماد اجتماعی را افزایش دهیم این نبود اعتماد سبب ایجاد بحران اجتماعی میشود. لازم است دستاندرکاران و مسئولین شهری و کشوری به مقوله سرمایه اجتماعی و برگرداندن اعتماد عمومی توجه ویژهای داشته باشند. تمام دردهای جامعه ما از بیاعتمادی است. این ضعف ماست که دشمن فرضی میسازیم. باید مشکلات را بپذیریم تا بعد بتوانیم نسبت به حل آنها و جلب اعتماد اجتماعی اقدام کنیم.
در پایان باید به این نکته اشاره کرد: بحران در هویت و گروه های هویتی از دیگر مسائل مبتلابه جامعه ایران است. در جامعه ایران هویت افراد، هویت در حال کنده شدن از سنت است ولی با این وضعیت مدل محکمی وجود ندارد که بتوانند به آن تکیه کنند و این خود باعث بی هویتی و بی هنجاری در جامعه می شود. گروه ها در ایران آن قدرت را که بتوانند هویت سازی کنند، ندارند و اگر چنین قدرتی وجود داشته باشد، فضای فعالیت نیست و گروه های مرجعی که افراد بتوانند به آنها احساس تعلق کنند و درون یک «ما» قرار گیرند در میان نسل جدید دیده نمی شود.
عاطفه خوافیان