همه چی آرومه
در جامعهای که چندین سال است از اختلاس 3 هزار میلیاردی خاوری ها تا اختلاسهای بسیار کلانتر بابک زنجانی ها سخن به میان میآید، آیا میتوان گفت: پولشویی وجود ندارد؟ آنچه که در سطح بیرونی در چارچوب اختلاسها موسوم به فساد سیاه در ادبیات اقتصادی دیده میشود نشان از آن دارد که در لایههای مختلف این فساد سیاه، نوعی پولشویی انجام میشود و این پولشویی را کسانی انجام میدهند که دارای قدرت و نفوذ بسیاری هستند؛ لذا آنچه که محمد جواد ظریف میگوید اصلا نیاز به اثبات ندارد و کافی است اخبار را دنبال کنیم تا متوجه عمق و گستردگی فساد در کشور شویم.
در گیر و دار قبول یا رد CFT، محمدجواد ظریف در گفتگویی به مسئله پولشویی در کشور اشاره کرد و عنوان کرد: «در ایران خیلیها از پولشویی منفعت میبرند و آنجاهایی که هزاران میلیارد پولشویی انجام میدهند حتما آنقدر توان مالی دارند که دهها یا صدها میلیارد هزینه تبلیغات و فضاسازی در کشور علیه قوانین ضدپولشویی ایجاد کنند. “آنهایی که هزاران میلیارد تومان پولشویی میکنند آنقدر توان مالی دارند که دهها میلیارد هزینه فضاسازی کنند. کل بودجه و حقوق و اجاره نمایندگیهای وزارت خارجه 1100 میلیارد تومان است، کمتر از بودجه فرهنگی برخی دستگاهها که با بعضی ارگانهای قدرتمند ارتباط دارند. ما که نمیتوانیم با آن فضاسازی مقابله کنیم”.
اما این صحبتهای وزیر امور خارجه به مذاق برخی خوش نیامد و بلافاصله خبرگزاریها و روزنامههای طیف تندرو اصولگرا به صحبتهای ظریف واکنش نشان دادند. به عنوان مثال روزنامه کیهان در واکنش به اظهارات ظریف نوشت: اظهارات عجیب ظریف و اتهامزنی وی به منتقدان و مخالفان لوایح FATF که با استقبال گسترده رسانههای معاند و ضدانقلاب خارجنشین نیز مواجه شد، در حالی است که براساس قانون، پولشویی یک جرم محسوب میشود و تهمت پولشویی آنهم به صورت گسترده به منتقدان و مخالفان بدون ارائه سند و مدرک قطعا پیگرد قانونی خواهد داشت و وزیر امور خارجه حتما باید در این زمینه پاسخگو باشد.
در این میان برخی نمایندگان مجلس نیز وارد عمل شدند و جدا از اینکه در تکاپو برای جمع آوری امضا برای سوال از محمدجواد ظریف در صحن علنی بودند، عنوان کردند که اظهارات اخیر او بر خلاف منافع ملی بوده است. به عنوان مثال امیرآبادی عضو هیاترئیسه مجلس گفت:ادعای ظریف درباره پولشویی گسترده، تهمتی بزرگ به نظام است. یا مثلا علی اکبر کریمی عضو کمیسیون اقتصادی مجلس عنوان کرد که اظهارات ظریف مغرضانه و ضدمنافع ملی است. البته اصولگرایان خارج از مجلس هم بیکار نماندند. حمیدرضا ترقی عضو حزب موتلفه درباره صحبتهای ظریف گفت: «ظریف در گرا دادن به دشمن ید طولایی دارد. کسی که وزیر امور خارجه کشور است حداقل در ادبیات و بیان مطالبی که در عرصه بینالمللی مطرح میکند طوری باید صحبت کند که آتو به دست دشمن ندهد.».
اما این ماجرا به رسانههای رسمی خلاصه نشد و بار دیگر هشتگ ظریف در تویتر فارسی مورد استفاده بسیاری از کاربران قرار گرفت. برخی در حمایت وزیر امور خارجه نوشتند و برخی دیگر همان مسیر تندروها را ادامه دادند. موافقان معتقد بودند که آنچه ظریف مطرح کرده صرفا بیان واقعیت بوده و لزومی بر کتمان وجود ندارد. به عنوان مثال یکی از کاربران در این باره نوشت: «دلواپسان 5 سال است که میگویند آمار قاچاق کالا دو برابر آمار اعلامی دولت و معادل 25 میلیارد دلار است. این یعنی اگر هیچ پول کثیف دیگری هم در کشور نباشد، سالانه 25 میلیارد دلار پولشویی داریم. حالا چطور مدعی ظریف هستند که حرفش درباره پولشویی غلط است؟»
با همه این تفاسیر نکته جالب توجه این بود که تنها گروهی که به اظهارات ظریف واکنش منفی نشان دادند، طیف تندرو اصولگرا بود. اما چرا این گروهها تا این اندازه از اظهارات ظریف خشمگین شدند؟
منافع ملی و تعهدات بین المللی
منافع ملی در حوزه حاکمیتی تعریف، اما در حوزه مردم و جغرافیای قدرت ملی معنا پیدا میکند. عموما حکام در دولتهای مدرن نمایندگی مردم را دارند که منافع و اهداف ملی را مشخص و بر اساس آن، ساماندهی حوزه سیاست را به سمت و سوی درست سوق دهند. از این رو پذیرفته شده که این نخبگان سیاسی به ویژه نخبگان حاکم هستند که منافع ملی را بر ساس اهداف ملی تعیین میکنند و از طرف ملت به عنوان وکیل مردم برای دست یابی به این منافع و اهداف وارد عمل میشوند.
از منظر کارکردگرایانه اساسا کارکرد حوزه سیاسی نیل به اهداف است و برای رسیدن به این اهداف حرکت میکنند؛ بنابراین منافع ملی را نخبگان سیاسی حاکم مشخص میکنند و دیگران نمیتوانند در هرزمانی به دلخواه منافع ملی را تعریف کنند و خطوط قرمز فرضی ایجاد کنند.
منافع ملی به مجموعه منفعتهایی گفته میشود که با کمترین هزینهها بیشترین فواید را برای کشور به همراه می آورد. در این چارچوب یکی از سوالهای اساسی این است که آیا با پذیرش تعهدات بینالمللی، جامعه درونی ما از نظم معنادارتری برای ارتباط با جامعه بینالمللی برخوردار میشود تا در پرتو آن بتواند بسترهای مناسبتری برای نیل به اهداف فراهم کند یا خیر؟ بی تردید در جهان امروز که مرزهای ملی کمرنگ شده اند و ما از دهکده جهانی گذشته ایم و حتی از اتاق شیشهای عبور کردیم و در حال ورود به گویی شیشهای هستیم، دیگر نمیتوانیم خود را از سامانه جهانی و بینالمللی جدا کنیم و دور کشور دیوار بکشیم. مهمترین موضوع این است که ما قدرتمندانه در پذیرش قواعد بینالمللی وارد شویم و آنقدر قدرتمند باشیم که در ابعاد منطقهای و بینالمللی بتوانیم، زمینه پرور نمایش قدرت بیشتر و کسب قدرت بزرگتر و استحکام در قدرت بدست آورده باشیم. اما نمیتوانیم از پذیرش قوانین بینالمللی ناظر بر حوزه اقتصاد، سیاست، امنیت و حتی در بعضی از حوزههای فرهنگی گریزان باشیم؛ لذا آنچه اکنون گفته میشود این است که منفعت ما ورود به جامعه بینالمللی است و اگر اینکار را انجام ندهیم باید محدودیتهای بیشتری را به جان بخریم که هزینههای بسیاری برای کشور خواهد داشت.
مصلحت از نگاه مخالفان اظهارات ظریف
باید گفت تنها گروههایی که به اظهارات ظریف واکنش منفی بسیاری نشان دادند از جریان اصولگرایان افراطی بودند. موضوع این است که بطور کلی اصولگرایان افراطی حکمت بالغه سیاسی را در این میدانند که در نظام جمهوری اسلامی امکان هیچ گونه خلاف و فسادی وجود ندارد و اگر کسی خلافی را بیان کند ناقض این حکمت است؛ لذا معتقدند که هیچ وقت نباید کسی بگوید خلافی در کشور وجود دارد. آنها معتقدند که چنین اظهاراتی نشان از ضعف نظام است و به تعبیر آنها حفظ نظام جمهوری اسلامی در گرو نادیده انگاشتن بسیاری از خطاها و تخلفات است. این در حالی است که در عصر حاضر هیچ قدرتی در جهان دیده نمی شود که تخلفات درونی خود را نادیده گرفته و نسبت به آنها بی تفاوت باشد.
علی روغنگران