مدرن شدن با هزینههای گران
شاید صنعت چاپ و چاپخانهها قبل از این که بیشتر وقت خود را برای آگهی ترحیم و تراکتهای تبلیغاتی رستورانها و مراکز خرید اختصاص دهند؛- یعنی همان روزهایی که کتاب و سالشمار و روزنامه و محصولات فرهنگی را در دستور کار خود داشتند – به عنوان یک شغل تمام فرهنگی شناخته میشدند.اما امروز با آمدن دستگاههای پیشرفته چاپ اولا این صنعت از حالت یک شغل هنری خارج شده و ثانیا کار بسیاری از شغلهای دیگر را هم انجام میدهد و عملا چندین شغلرا از چرخه بازار خارج کرده است. سری به یکی از چاپخانههای قدیمی مشهد که هنوز تقریبا و تحقیقا به شیوه قدیم اداره میشود زدیم و با یکی از فعالان قدیمی این صنف به گفتوگو نشستیم. «حمید مهدیزاده» فعال حوزه چاپ است که نزدیک به سه دهه از عمر خود را در صنعت چاپ گذراندهولیبه خاطر علاقهای که به بوی کاغذ و مرکب و حروف سربی دارد هنوز هم در این رشتهفعال است.مهدیزاده از خانواده تحصیل کردهای استو با این که علاقه زیادی به تحصیل داشته ولی از نوجوانی به صنعت چاپ اشتغال داشته و کار در این حوزه رابه تحصیل در آن زمان ترجیح داده است . او که با کمترین امکانات و مزایا در رشته چاپ سالها کار کرده است از اوضاع حاکم بر بازار این روزهای کار گله مند است و خواستار بها دادن بیشتر متولیان فرهنگ به این رشته فرهنگی است. استادحمید مهدیزادهتمام نوجوانی و جوانی خود را در این حرفه صرف کرده و اکنون در میانسالی انتظار توجه بیشتر از ناحیه صنف و مسئولین مرتبط را دارد.
حرفه شما شاید یکی از شغلهایی باشد که نسبت به گذشته بسیار تغییر کرده است .شما به عنوان یک با تجربه در این حوزه،عمده ترین تغییرات را در چه میبینید؟
اگر منظور شما امکانات و تجهیزات مدرن صنعت چاپ است من هم موافقم که این اتفاق افتاده و تغییراتی در این مقوله به وجود آمده است .اما بیشترین تغییری که قدیمیهای صنعت چاپ را این روزها اذیت میکند،تغییر نگاهها به این هنر-صنعت و ازبین رفتن بسیاری از حرمتها و احترامهایی است که در گذشته ،این شغل داشت. پدران ما و کسانی که استخوان خرد کرده این کار بودند برای این شغل احترام خاصی قائل بودند و بسیاری از آنها بی وضو دست به کاغذ و حروف سربی نمی زدند. کتابهای مذهبی و ادعیه در چاپخانهها به زیور طبع آراسته میشد و به این لحاظ صنعت چاپ حرمت داشت ولی متاسفانه این روزها این شغل محترم، جایگاه خود را از دست داده و اگر بسیاری از نظارتها وجود نداشت، خدا میداند که صنعت چاپ در حال حاضر چه وضعیتی داشت.
از ابزارآلات گفتید.از این منظر ،چاپ در این سالها دستخوش چه تغییراتی شده است؟
بدیهی است که دستگاههای مدرن، چاپ را کاملا دیگرگون کرده اند و امروزه تعریف چاپ کلا با دو دهه پیش تفاوت دارد. و هرروز هم شاهد ورود دستگاهها و ابزارآلات جدید در صنعت چاپ هستیم و به اعتقاد من این حرفه به هیچ وجه با گذشته قابل قیاس نیست. تکنولوژی در چاپ، امروز حرف اول و آخررا میزند و چاپخانههای سنتی واقعا در این روزگار محکوم به فنا هستند. تنها چیزی که واحدهای کوچک صنفی را در حوزه چاپ سرپا نگه داشته عشق متصدیان این واحدها به کار فرهنگی است و گرنه رقابت با چاپخانههای بزرگ امروزی با این امکانات عملا محال است
بسیاری از چاپخانهها ،از جمله واحد صنفی خود شما تغییرات زیادی را در نوع کار خود انجام نداده اند.چرا در شغل شما پوست اندازی و تغییرو تحول این قدر مشکل است؟
به نکته بسیار خوبی اشاره کردید.ببینید به طور مثال اگر یک فروشنده لباس بخواهد کار خود را از روش سنتی در بیاورد با یک تغییر دکوراسیون ساده و کم خرج میتواند این کار انجام دهد و در دیگر اصناف هم با هزینهای کمتر یا بیشتر این کار شدنی است اما در صنعت چاپ صحبت میلیاردها سرمایه و هزینه است تا بتوانی به حداقل استانداردها، به لحاظ مکان و تکنولوژی برسی. این امر از عهده اکثر همکاران ما خارج است. تازه بعد ازاین هزینهها مگر چند سال میتوانی چاپخانه خود را مدرن نگه داری؟ بعد دو یا سه سال دوباره احتیاج بهنو شدن داری. چرا که تحولات در این حوزه بسیار سریع اتفاق میافتد و با این هزینههای گزاف توجیه اقتصادی مناسبی هم ندارد.
کلام آخر..
من کلام آخرم را ترجیح میدهم که به مسئولین بگویم. ما در مورد صنف و همکاران صنعت چاپ که مسئولیت دارند، معضل چندانی نداریم اما به لحاظ مسائل مالیاتی و ارزش افزودهها و البته هزینههای انرژی بسیار مشکل داریم که امیدواریم با نگاه مهربانانه تری که به شغلهای این گونه میشود، مشکلات کمتر شود. در پایان هم از شما و مجموعه صبح امروز که از اصناف حمایت میکنید سپاس گزارم.
محمدرضا سرسالاری