حقانیت ایران
بعد از ماهها تهدید و گزافهگویی دونالد ترامپ در رابطه با اعمال «سختترین تحریمهای تاریخ» علیه جمهوری اسلامی ایران، بالاخره 13 آبان و زمان آغاز تحریمها هم رسید، اما این به اصطلاح «سختترین تحریمها» از همان ابتدا با استثنا و معاف کردن برخی کشورها همراه شد. البته پیش از این هم مشخص بود رئیس جمهوری که نه در عرصه داخلی و نه در صحنه بین المللی از مشروعیت فراگیر برخوردار نیست، قادر نخواهد بود اجماعی جهانی بر علیه ایران ایجاد کند. ایالات متحده، برجام و نیز قطعنامه 2231 شورای امنیت را بهصورت علنی مورد نقض فاحش قرار داده و به همین دلیل است که سایر کشورها از جمله طرفهای ایران در برجام اعلام کرده اند که در سطوح دولتی با این تحریمها همراهی نمی کنند.
بنابراین در ارزیابی تاثیر تحریمها بر وضعیت اقتصادی و سیاسی ایران باید گفت هر چند به دلیل قدرت اقتصادی آمریکا و جایگاه دلار در عرصه مبادلات بین المللی، خواه ناخواه تحریمها اقتصاد ایران را تحت تاثیر قرار خواهد داد، اما به واسطه عدم همراهی سایر کشورهای اثرگذار در عرصه بین المللی با آمریکا این تحریمها نمی تواند سخت ترین دوره تحریمی برای ایران باشد.
از منظر سیاسی نیز به نظر می رسد به دلیل غیر قانونی بودن تحریمهای آمریکا، عدم حمایت جهانی از این تحریمها و تأکید سایر کشورها و سازمانهای بین المللی بر حقانیت ایران در این قضیه، تحریمها تاثیر کمتری بر اوضاع سیاسی ایران داشته باشند و نتوانند اهداف آمریکا در این زمینه را محقق کنند.
مستثنی شدن هشت کشور از تحریمهای آمریکا نیز هر چند موقتی است و ترامپ از اعمال آنها اهداف سیاسی و اقتصادی خاص خود را دنبال می کند، اما به هر حال می تواند از ایجاد فشار یکباره بر سیستم مالی و اقتصادی ایران جلوگیری کرده و با باز گذاشتن راههایی برای تنفس، به مقامات کشورمان این فرصت را بدهد که ارزیابی و برنامه ریزی دقیق تری برای مقابله با شرایط تحریم کامل داشته باشند.
نکته مثبت و مهم دیگر این معافیتها، فرصتی است که برای نهایی شدن سازوکار مالی اتحادیه اروپا ایجاد می کند، کشورهای اروپایی پیش از این اعلام کرده بودند هر چند قصد حمایت از ایران در جریان تحریمها را دارند، اما مهیا شدن سازو کار مالی آنها اندکی زمان بر است. حال با معاف شدن هشت کشور از تحریم نفتی ایران، این فرصت برای اتحادیه اروپا ایجاد می شود که اگر به راستی مایل باشد، خود را برای حمایت از ایران آماده کند.
البته در رابطه با حمایت اتحادیه اروپا از ایران باید توجه داشت که این حمایت نه به دلیل شکل گیری «اعتماد متقابل» و یا نوعی «اتحاد استراتژیک» بین ایران و طرف اروپایی، بلکه بیشتر به دلیل منافع اتحادیه اروپا و البته تقلای آنها برای حفظ و نمایش استقلال در برابر آمریکا و پایبندیشان به تعهدات بین المللی صورت می گیرد؛ بدین معنا که در کنار تمایل اتحادیه اروپا به ماندن ایران در برجام و عدم حرکت کشورمان به سمت توسعه برنامه هسته ای، سیاستهای یکجانبه دولت آمریکا، تحقیری که ترامپ در حق رهبران اروپایی روا می دارد، سیاستهای خودخواهانه و منافع محور وی در حوزه ناتو و البته خروجش از برجام علی رغم توصیه ها و درخواستهای رهبران اروپایی، سبب رنجش اتحادیه اروپا و تلاش کشورهای اروپایی برای ایستادگی و استقلال در برابر آمریکا شده است، هر چند خروج از شرایط وابستگی برای اروپاییها دشوار و زمان بر است.
بنابراین به نظر می رسد با چنین شرایطی می توان به جدیت اروپایی ها برای همکاری با ایران امیدوار بود، اما این مسئله باز هم به معنای بی تاثیر بودن تحریمهای آمریکا نیست؛ چرا که به عنوان نمونه، کمپانیهای بزرگی مانند زیمنس یا توتال که نگران معاملات خود با آمریکا هستند، تمایلی به استفاده از سازوکارهای مالی طراحی شده توسط اتحادیه اروپا ندارند و پیشتر اعلام کرده اند که همکاری خود با ایران را متوقف میکنند.
از این رو چنانکه بخت با ایران یار شود، با توجه به پیروزی دموکراتها در مجلس نمایندگان و قوت گرفتن احتمال پیروزی آنها در انتخابات ریاست جمهوری 2020 شاید بتوان امیدوار بود که دوره تحریمها کوتاه تر از آنچه تصور می شود باشد. از این رو فعلا سازو کار مالی اتحادیه اروپا می تواند کمک کننده و تسهیل گر نسبی مناسبات اقتصادی و تجاری ایران در دوره تحریم باشد.
در رابطه با نقش روسیه، چین و ترکیه در حمایت از ایران در مقابل تحریمها نیز باید گفت همراستا شدن منافع این کشورها با ایران، احتمال همراهی آنها با کشورمان را افزایش می دهد؛ در عرصه مناسبات بین المللی نمی توان چندان بر بحث«اعتماد» به سایر کشورها تکیه کرد؛ آنچه منافع کشورما در عرصه بین المللی را تامین می کند، همراستا شدن این منافع با منافع ملی و البته تعهدات بین المللی سایر کشورهاست. خوشبختانه سیاستهای خودمحور، یکجانبه گرا و منفعت طلبانه رئیس جمهور آمریکا تنها شامل ایران نشده و به نحوی دامن تک تک قدرتهای اثر گذار بین المللی و منطقه ای را گرفته است؛ تحریم روسیه، راه انداختن جنگ تجاری با چین و حمایت از کردهای مخالف دولت ترکیه در سوریه، از جمله مواردی بوده که سبب افزایش تنش و شکل گیری مناسبات غیر دوستانه بین این کشورها و ایالات متحده آمریکا شده است. بنابراین به نظر می رسد در موقعیت کنونی نیاز ایران به حمایتهای جهانی در مقابل آمریکا با منافع این کشورها برای ایستادگی و استقلال در برابر آمریکا همسو شده است.
علی روغنگران