هدف ما از عزاداری چیست
- صادق شیخی
این روزها به برکت خون حضرت سیدالشهدا، چراغ های هدایت مجالس عزاداری محرم بیش از پیش روشن است. اما دو گروه در این ایام برای این حادثه عظیم، مشکی می پوشند. گروهی که تنها اسیر شور شده اند و گروهی که همراه با شور حسینی در پی شعور و آگاهی نیز هستند. در این خصوص با حجت الاسلام والمسلمین دکتر مهدوی دامغانی از اساتید سرشناس حوزه و دانشگاه به گفتوگو نشستیم.
شباهت های قرآن و عاشورا
در طول تاریخ، بشر شاهد حوادث زیادی بوده است اما اتفاق عظیم کربلا و موجی که از آن برخاسته است نظیری ندارد.
با اینکه در طول دوران حادثه های مختلف شدیدتر و یا مشابه آن برای اولیای الهی رخ داده است اما خصوصیات این واقعه ماندگار متفاوت است. یکی از این تفاوت ها در اربعین و زیارت مخصوص آن است که تنها برای امام حسین (ع) داریم و حتی درباره حضرت امیرالمومنین علی (ع) و وجود مبارک خاتم الانبیا چنین چیزی نیست.
طبعا واقعه عاشورا با این عظمت، مباحث و معارفی دارد که باید در نقل آن، عرض ادب و عزاداری دقت لازم صورت بگیرد و اگر مقداری تغییر و تبدیل در آن باشد نوعی خیانت محسوب می شود. درست مانند قرآن کریم که کسی نمی تواند به آن اضافه یا از آن کم کند.
این حادثه مشابهتهای دیگر نیز با قرآن دارد. بعنوان نمونه از آیات الهی تفسیرها و تحلیل هایی وجود دارد و بعضا گفته می شود قرآن مربوط به 1400 سال پیش است اما توجه ندارند قرآن معجزه ای جاوید برای همه دوران هاست. برای مثال در آیاتی از قرآن اشاره به عبد و بنده شده است درحالیکه امروزه چنین طبقه بندی وجود ندارد. اما شامل حال نیروهای میان رده ای که در امور مختلف تحت مدیریت حقیقی و یا حقوقی مشغول کار هستند، می شود.
در آیه 36 سوره مبارکه نساء نیز گروه های مختلفی مشمول احسان برشمرده اند که آن نیز به زیردستان اشاره دارد.
حادثه عاشورا نیز برای اعصار مختلف است که امروز 1380 سال از آن می گذرد و بعداز نزدیک به 14 قرن همچنان تاثیرگذار است. خود سید الشهدا(ع) نیز این امر را اراده کرده است و می فرماید اگر بنا است دین جدم با خون من پابرجا بماند پس ای شمشیرها مرا دریابید. اما حسین(ع) طالب شهادت است تا درس های عاشورا ماندگار شود.
واقعه عاشورا تنها در یک نیم روز اتفاق افتاده است اما هر صحنه آن درس اخلاص، شجاعت، ظلم ستیزی و تسلیم برابر خواست الهی است.
نیت، به عمل ارزش می دهد
حال، سوال اساسی اینجاست که هدف ما از عزاداری برای امام حسین(ع) چیست؟ در پاسخ این سوال باید گفت کتاب الهی آیات متعددی درباره تجسم اعمال انسان در قیامت دارد. حتی بعضا اثر عمل در همین دنیا نمود پیدا می کند و چه عمل را خوب انجام بدهد و چه بد، پاسخ آن را خواهد گرفت.
روایتی وجود دارد که مردی بادیه نشین وارد مدینه شد؛ خدمت پیامبر رسید و از ایشان خواست قرآن را برای او بخوانند. پیامبر اسلام (ص) به آیه ” فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ ؛ وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ” اشاره کردند. مرد اعرابی گفت همین برای من کافی است و رفت. حضرت محمد(ع) خطاب به یارانش فرمود اگر همین آیه را سرلوحه کار خودش قرار دهد فرد فهمیده ای است.
امروزه افرادی را می بینیم که بی هدف و سرگردان دنبال مال اندوزی هستند و اگر از آن ها بپرسیم برای چه این کار را انجام می دهند پاسخ مشخصی ندارند. ممکن است بگویند برای رفاه زندگی اما امیرالمومنین علی (ع) در حکمت 352 نهج البلاغه می فرماید اکثر شغل و درآمدتان را برای اهل خود قرار ندهید. شاید کسی سوال کند چرا؟ اینکه برای توسعه زندگی تلاش کنیم امر پسندیده ای است اما نباید تمام انرژی خود را صرف این موضوع کرد. باید این نکته را همواره بخاطر داشت که مالک حقیقی خداوند است و اگر خانوده اهل ایمان باشند جای نگرانی وجود ندارد اما اگر اینگونه نیستند نباید توان خود را صرف آن ها کرد. یا گاهی دیده می شود دو هیئت مذهبی که سنگ اهل بیت را به سینه می زنند بر سر مسائل بیهوده به مشاجره می پردازند. باید پرسید با چه هدفی به عزاداری می پردازیم و عبادت میکنیم. اگر بتوانیم این مسائل را برای خودمان حلاجی کنیم، نیتمان را اصلاح کنیم و هدف گذاری مشخصی داشته باشیم اعمالمان ارزش پیدا خواهد کرد.
در عزاداری امام حسین (ع) نیت های مختلفی برای استفاده کردن از این فضا وجود دارد. یک نفر نیت عرض ادب دارد و یک نفر ممکن است قصد مال اندوزی داشته باشد. اینجاست که نیت از خود عمل مهم تر می شود. وقتی حضرت اباعبدالله الحسین به این درجه رسیده است که نفس مطمئنه خطاب شود پس همه می توانند با همین نیت در مسیر درست قرار بگیرند و ارزش عبادت خود را بالا ببرند.
عزاداری و تعظیم شعائر دینی
بحث دیگر در اهمیت عزاداری، رعایت و تعظیم شعائر دینی است که بنابر سقارش قرآن، یک وظیفه است که برآمده از تقوای الهی است. برای مثال، خداوند متعال قربانی کردن در مناسک حج را جزو شعائرالله قرار داده است و کسانی که نزدیک مکه سکونت دارند باید قربانی خود را از منزل ببرند و آن را علامتگذاری کنند؛ از روزی که حیوان بمنظور قربانی شدن علامتگذاری شد دیگر نمی توان آن را برای امر دیگری اختصاص داد و تنها باید در راه خدا قربانی شود.
بندگان خدا نیز جزو این شعائر هستند. اگر به انسان های اطرافمان صرفا به چشم بنده خدا نگاه کنیم دیگر نبایستی بین آن ها فرق بگذاریم و تمام این مسائل به نیت و نوع نگاه ما برمی گردد.
حال با تکیه بر این دلیل، چگونه می توان به کلام مبارک حضرت خاتم الانبیا(ص) بی توجه بود که می فرماید “حُسَيْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ یعنی حسین(ع) از من است و من از حسین(ع) هستم”. فراز اول واضح و مشخص است اما فراز دوم فرمایش ایشان پیچیدگیهایی دارد و تفسیرهای مختلفی از آن شده است. تنها در یک کلام می توان گفت قوام و استواری دین از وجود حضرت اباعبدالله الحسین(ع) است. اما 50سال بعداز وفات پیامبر انحرافات مختلفی شکل گرفت که درمقابل فرزند ایشان قیام کردند. شاید بگوییم تمام کسانی که پشت امام حسین(ع) را خالی گذاشتند و یا در صف لشکر کفر ایستادند انسان هایی دون مایه بودند اما حقیقت این است که ممکن است زمینه این انحرافات در تک تک ما وجود داشته باشد و باید مراقب باشیم تا دچار فقر اعتقادی نشویم.