1

کاریکلماتور، زبان حرف های مگو!

همانطورکه روز و روزگار و دنیای مدرن با سرعتی باورنکردنی در حال گذار و دیگرگونی است ،ادبیات هم موازی با این تحولات شگرف سعی در ایینه شدن برای انعکاس این دگردیسی ها دارد.یکی از مولفه های بسیار مهم در هنر و ادبیات امروز ایجاز و خلاصه گویی است که شاید مهمترین عنصر و شناسه ادبیات معاصر مخصوصا در حوزه شعر و داستان باشد.ظهور و بروز داستان های کوتاه ،طرح ها و هایکو ها از مویدات این ادعا هستند که همواره در فضای ادبی معاصر جولان داده اند. کاریکلماتور هم از گونه های ادبی و مدرنی است که نسبت به دیگر قالب های نوشتاری نوظهور به حساب می اید اما با همین مدت کم هم که  ازابداع ان می گذرد توانسته گام های بلندی را در راه اعتلای فرهنگ و نقد مسایل اجتماعی بردارد.کاریکلماتور که به روایتی تلفیق کلمه و کاریکاتور است و سعی در بزرگنمایی و یا حقیقی نمایی مسایل پیرامون دارد امروزه دربین جوانان، علاقمندان بی شماری را به خود اختصاص داده است.اما ما برای گفتگو در این زمینه به سراغ “سهراب گل هاشم”  پیشکسوت شناخته شده کشور در رشته کاریکلماتوررفتیم و مباحثی را با این هنرمند خراسانی مطرح کردیم که از نظر گرامیتان خواهیم گذراند. گل هاشم چندین تالیف موفق در حوزه کاریکلماتور دارد و بیش از چهار دهه با مطبوعات در این زمینه همکاری می کند. گفتنی است چندین پایان نامه کارشناسی ارشد و رساله دکترا در مورد اثار او تا کنون به رشته تحریر در امده است

*یک کاریکلماتور موفق بیشتر به سوژه مربوط می شود یا به پردازش کاریکلماتور؟

**به عقیده من ، توفیق یک کاریکلماتور ، بیشتر مرهون پردازش جملات است.

از یاد نباید برد که کاریکلماتور یک هنر زبانی است و عیار طنزهای عبارتی در این گونه ادبی بسیار بالاتر از عیار طنزهای موقعیت است و از این رو ، هنرمندانگی کاریکلماتورهای بیان محور بیش از کاریکلماتورهای سوژه محور،ارزیابی می گردد.

هنر کاریکلماتوریست در این است که سوژه ای بسیار معمولی را دستمایه خلق کاریکلماتور قرار دهد، و این مهم ، جز از طریق پردازش های سنجیده امکان پذیر نیست.

*فکر نمی کنید یک مقدار کاریکلماتور دچار تکرار و ایستایی شده باشد؟

**کاریکلماتور از زیر بنایی به نام ” زبان ” برخوردار است و ذاتی پویا و دینامیک دارد، بیداری ذهن یک کاریکلماتوریست با تجربه ، مسلما بدور از خصلت های ایستا خواهد بود.

به باور من کاریکلماتور ، بارزترین گونه زبان است که سعی در به جنبش دراوردن فکر مخاطبان دارد ، پس محال به نظر می رسد که خودش عاری از پویایی و حرکت باشد.

حرکت جزئی از ذات و جوهره  کاریکلماتور است.

* شما در کاریکلماتور موافق نقد بی رودرواسی و مستقیم هستید؟

**یکی از ویژگی های هنری کاریکلماتور، استفاده از ارایه ی ادبی ” ایهام ” است. این ارایه ، درکنار ارایه  کنایه ، صراحت گریزی و بیان غیر مستقیم انتقادات را موجب می گردد.

با این وجود ، در کارنامه من ، هم نقد صریح و بی رودرواسی مشاهده می شود و هم نمونه های متعدد از نقد های تلویحی و غیر صریح. البته نقد، هنری تخصصی است و ناقد کاریکلماتور باید مطالعه عمیقی در این امر داشته باشد.

صدق او نقدی است اندر خدمتت نیکو عیار

چند بر سنگش زنی گر ناقدی داری بصیر

“انوری”

*فکر نمی کنید یکی از معضلات دیگری که کاریکلماتور به ان دچار است خود سانسوری است؟

**کاریکلماتور، هم ممکن است همانند دیگر گونه های ادبی ، مبتلا به خود سانسوری شود. اما می توان با کسب مهارت در به کارگیری هوشمندانه از ظرفیت های زبان ، و بهره جستن از ارایه های ادبی ، بسیاری از سخنان ” مگو” را گفت.

*اینده و چشم انداز کاریکلماتور را چگونه می بینید ؟

**چنان که استاد سیروس شمیسا متذکر گردیده اند ، کاریکلماتور یک گونه ادبی است و رونق ان در سال های اخیر ، بیش از گذشته مشاهده می شود.

شمار قابل ملاحضه ای پایان نامه هایی که با موضوع کاریکلماتور و تحلیل ودسته بندی انواع ان نوشته می شود ، این نوید را می دهد که در اینده ای نزدیک , این نوع ادبی دست کم در قالب دو واحد درسی در رشته ی زبان و ادبیات فارسی تدریس گردد و رمز و رازهای هنری نهفته دران ، مورد باز شناسی واقع شود.

*سخن اخر و چند نمونه از کاریکلماتورهای گل هاشم؟

**کاریکلماتور ، الگوی باریک بینی ، سنجیده گویی و ایجاز است. سخنی است که در عین کوتاهی ، تاثیراتی بس عمیق بر ذهن و نگاه مخاطب می گذارد. این گونه ادبی ، با سرعت زندگی بشرعصر حاضر ، تناسب بسیاری دارد و می تواند در زمانی اندک ، نمایه هایی ژرف و تامل برانگیز را به مخاطبانش منتقل کند.

پس خوب است که برای خلق و تولید چنین جملاتی ، بینش خود را در رویارویی با موضوعات زندگی ، وسعت دهیم و قابلیت های زبان مادری مان را برای تبیین هنرمندانه ان موضوعات ، بشناسیم

و اما چند کاریکلماتوراز سهراب گل هاشم:

*کتاب ” یار ” مهربانی است که با همسرتان هیچ مشکلی ندارد

*ریاضی را دوست دارم اما با جبر مخالفم

*ساعت لاشه زمان است که بروی دست سنگینی می کند

*ادم های خسیس ، عاشق حرف مفت هستند.

*زیبایی اش را به لوازم ارایشی اش تبریک گفتم.

*ادم های فقیر نه “مشت ” دارند و نه “پشت”

*تو و من ، تومن ها می ارزیم.

سهراب گل هاشم کاریکلماتوریست مهشهدی متولد سال 1336 است. گل‌هاشم از سال ١٣۵۵ تا کنون با مطبوعات گوناگون محلی و کشوری همکاری داشته و مطالبی عموما طنز را به چاپ رسانده است. شماری از کاریکلماتورهای او در ٣ کتاب «گاه‌گاهی زندگی شوخی نیست» (١٣٨۶)، «چند‌قدم به حرف حساب» (١٣٨٩) و «قلم کم‌حرف» (١٣٩۵) به چاپ رسیده است.

انتهای خبر/محمدرضا سرسالاری