1

دوست و دشمن

نگاهی به موضع گیری متفاوت جریانهای سیاسی عراق در مقابل تحریمهای ضد ایرانی آمریکا

با توجه به اینکه ایران حامی اصلی هر گونه جبشی از سوی نیروهای مقاومت، در برابر اسرائیل است،عراقی های محور مقاومت نمی توانند در مورد دو مساله با یکدیگر اختلاف داشته باشند؛ اول اینکه ایران- صرفنظر از وجود اختلاف هایی در مورد طبیعت روابط دو جانبه آن با طرفهای عراقی- در عمق استراتژیک هر حرکت ملی عراقی برای مقابله با طرح سیطره آمریکا بر منطقه قرار دارد و دوم اینکه ایران امروز به دلیل همین موضع گیریها، با تحریمهای ظالمانه آمریکا مواجه شده است.

باید موضع عراقی ها در مورد تحریمهای آمریکا علیه ایران واضح و روشن باشد؛ چرا که نیروهای عراقی پایه پیروزیهای خود در راه رسیدن به حکومت و موفقیت در زمینه مبارزه با داعش مورد حمایت آمریکایی ها را براساس کمک ایران بنا نهادند و در طلیعه آنها، حیدر العبادی، نخست وزیر عراق قرار دارد.

برخی قوای عراقی از مدتی پیش به دنبال آن هستند تا نظریه مبهمی را مطرح کنند مبنی بر اینکه عراق برای بهبود بخشیدن به روابط خود با همسایگان و ابراز همزمان عربیت و اسلامیتش، باید در ارتباط خود با ایران و عربستان توازن داشته باشد. پر واضح است که حیدر العبادی نیز در بین افرادی است که طرفدار این نظریه هستند و حتی افزایش روابط با عربستان را نشانه اهمیت دادن بیشتر به عربیت می دانند.

اعلام پایبندی حیدر عبادی، نخست وزیر عراق به تحریم‌های آمریکا علیه ایران و مخالفت جریان مقتدی صدر با این تحریم‌ها، ناظران را با این دو پرسش روبه رو کرده است که چرا عبادی چنین موضع گرفت؟ و چرا جریان صدر بر خلاف تصور رایج این رویه را اتخاذ کرد؟

واقعیت این است که سیاست بین‌الملل احیانا اقتضائاتی را بر همپیمانان ایران تحمیل می‌کند که موجب می‌شود رفتار یا تصمیماتی ناخوشایند تهران از آنها شاهد باشیم که بر خلاف انتظارات ماست. قبلا با حماس این اتفاق افتاده و امروز نیز کشوری در قامت عراق چنین رفتار می‌کند. این حقیقت را باید پذیرفت که بازیگران چه کشورها چه سازمان‌های غیر دولتی، پیگیر منافع خود هستند و آن را در دفاع از منافع دیگر کشورها قربانی نمی‌کنند؛ به ویژه وقتی که هزینه خیلی سنگین باشد. عراق از این قاعده مستثنی نیست. از این رو دولت عراق تحت نخست وزیری هر شخصی باشد رسما نمی‌تواند بر خلاف تحریم‌های آمریکا علیه ایران عمل کند و خود را در معرض تحریم‌های مشابهی قرار دهد. هر چند بعد از حمله 2003 به عراق تحولات سیاسی بر وفق مراد آمریکا پیش نرفت و ایران به پرنفوذترین بازیگر خارجی در آن تبدیل شد، اما چالش‌های جدی در راه تبدیل شدن این سطح نفوذ به تاثیرگذارترین بازیگر همچنان وجود دارد. عراق هنوز به نوعی تحت اشغال آمریکاست. حدود 5 هزار نیروی نظامی آمریکایی در 8 پایگاه نظامی حضور دارند. در کنار آن، قدرت بین‌المللی و منطقه‌ای ایالات متحده آمریکا توان اثرگذاری بیشتری به واشنگن بر معادلات داخلی و سیاست خارجی عراق می‌دهد.

از دیگر سو، شاید هیچ کشوری به اندازه عراق مزه تلخ تحریم را نچشیده باشد و خاطره “نفت در برابر غذا” هنوز در اذهان عراقی‌ها زنده است. از لحاظ روانی این مساله شاید موجب نوعی همدردی عراقی‌ها با ایران شود، اما عملا نگرانی از تحریم مجدد موجب می‌شود که این همدردی در تصمیم‌گیری‌های سیاسی بازخورد نداشته باشد.

با وجود نکات پیش گفته، موضع عبادی در این شرایط جای بسی تعجب دارد. وی در حالی گفت که عراق به تحریم‌های آمریکا ‌علیه ایران پایبند می‌ماند و سخنگوی دولتش هم از حذف معاملات دلاری با ایران سخن راند که نخست وزیر “مستقر” عراق نیست. در چنین شرایطی که هنوز دولت جدید عراق پس از گذشت سه ماه از انتخابات 12 می شکل نگرفته است، کسی حتی خود آمریکا از حیدر العبادی انتظار نداشت، این موضع را اتخاذ کند. اما چرا چنین کرد؟

احتمالا در درجه اول وی می‌خواهد خود را شخصی مستقل معرفی کند که بر اساس منافع ملی عراق تصمیم ‌می‌گیرد و آن را قربانی منافع طرف‌های دیگر حتی ایران نمی‌کند. اما این کل انگیزه او نیست. اگر بخواهیم از منظر تحولات مرتبط با تشکیل دولت به این موضع عبادی نگاه کنیم، می‌توان چنین پنداشت که عبادی با این کار خود یا می‌خواهد این پالس را به آمریکا برای جلب حمایتش از نخست وزیری خود بفرستد که در این صورت احتمالا وی نقش واشنگتن را در تشکیل دولت آینده عراق پررنگ‌تر از ایران می‌بیند و خود را بی‌نیاز از حمایت تهران می‌داند. اگر غیر این فکر می‌کرد منطق سیاسی حکم نمی‌کرد که این چنین رفتار کند. یا این که وی با توجه به تاکیدات اخیر منابع رسانه‌ای آمریکایی واقعا گزینه واشنگتن برای نخست‌وزیری است و این گونه می‌خواهد به نوعی ادای دین کند و این حمایت را حفظ کند.

به هر حال به نظر می‌رسد که عبادی هم آینده سیاسی خود را در گرو بازی با برگه ایرانی می‌داند. روزها و هفته‌های آتی مشخص خواهد کرد که این بازی به نفعش تمام خواهد شد یا نه، و ایران می‌تواند او را از گردونه قدرت حذف کند یا خیر.

اما این که چرا مقتدی صدر و نزدیکان او علیه تحریم‌های ضد ایرانی آمریکا موضع مخالف و متفاوتی از حیدر عبادی گرفتند، باید گفت که این موضع صدری‌ها در درجه نخست برخاسته از سیاست ضد آمریکایی این جریان است تا نوعی حمایت از ایران و این موضع به معنای تعدیل شدن نگاه و ملاحظات صدر در خصوص نفوذ و نقش عراقی ایران نیست. در همین حال هم، صدری‌ها در قامت یک سازمان و جریان سیاسی این موضع را گرفته‌اند و مشخص نیست که در قامت دولت و نخست‌وزیری نیز با توجه به اقتضائات خاص آن چنین رفتار کنند. آنچه موید این مدعاست این که  مقتدی صدر علیه تحریم‌ها سخن گفت اما موضع عبادی را زیر سوال نبرد.

به هر حال، با توجه به بالا گرفتن تنش‌ها میان آمریکا و ایران به نظر می‌رسد علی رغم اختلافات جریان صدر با تهران، همین سیاست مشترک ضد آمریکایی می‌تواند دو طرف را در آینده به هم نزدیک کند و ایران این جریان را بر طرف‌های دیگری چون طیف عبادی حزب الدعوه ترجیح دهد.

انتهای خبر/علی روغنگران