ملت پیگیرتر از دولت
از طرح مسئله تغییر کابینه مدت زیادی میگذرد. از زمان معرفی وزرای روحانی به مجلس طیف حامیان او انتقادها را آغاز کردند و پس از وقایع متعدد اقتصادی اخیر، بحث از ضرورت تغییر در کابینه تشدید شد. تا جایی که محمود واعظی چندی پیش از این تغییرات سخن گفت و 2 هفته پیش 187 نماینده مجلس در بیانیهای خواستار ترمیم کابینه شدند. در انتهای این بیانیه آمده بود: «اگرچه مجلس شورای اسلامی در راستای وظایف و اختیارات و با استفاده از ابزارهای قانونی پیشبینی شده میتواند نسبت به اصلاح این مهم اقدام نماید ولی از جنابعالی به عنوان منتخب مردم و رئیس دولت که مسئولیت اداره اجرایی کشور را برعهده دارید انتظار داریم تصمیم نمایندگان مجلس شورای اسلامی نسبت به این مهم یعنی تغییر در مجموعه مدیریتی تیم اقتصادی با رویکرد چابکی و درک حساسیتهای کنونی با هدف هماهنگی و کارآمدی هر چه بیشتر تیم اقتصادی اقدام عاجل به عمل آورید.» این حرف مجلسیان به نوعی هشدار به دولت بود تا هرچه سریعتر دراینباره اقدام کند. مواضع برخی از نمایندگان مجلس در روزهای اخیر بر این مسئله صحه میگذارد. مردم نیز همچنان چشم انتظار تغییرات ملموس هستند با این حال و با توجه به ساخت دولت در ایران پیشبینی حل مشکلات به واسطه تغییر چند وزیر در هالهای از ابهام است. با این اوصاف، بازتولید هر یک از مشکلات بار دیگر شدت حملات را روی دولت بیشتر میکند.
ساخت دولت و امکانات و اختیاراتش در ایران
اگر دولت را با یک نگاه جامعهشناسی ساختار ـ کارگزار بشناسیم، در کشور ما هم ساختارها هم کارگزاران بسیار مهم و اثرگذار هستند. به عنوان مثال وزارت امورخارجه ایران که ساخت دولت درآن یک محدوده و تعریف خاصی دارد که ازآن محدوده نمیتواند فراتر برود. اما در همین پلن، ظریف را با وزرای خارجه گذشته مقایسه کنید، طبیعتا میبینید که این کارگزار نقش موثری داشته در اینکه بتواند از حداکثر ظرفیت آن محدوده استفاده کند. بنابراین کارگزاران به نسبت ساختارها مهم هستند. در وزارت نفت نیز به همین شکل است. زنگنه نقشش با وزرای سابق کاملا متفاوت است و میبینید این نقش چقدر میتواند در آن ساختار تعیینکننده باشد بنابراین اگر واقعگرایانه نگاه کنیم طبیعی است که دولت حداقل در ارتباط با ظرفیتهای خودش در بسیاری از وزارتخانهها استفاده مثبت کرده است و برخی از وزرا هم از این محدوده استفاده بهینه نمیکنند و حاصل آن وضعیت امروز جامعه است.
نباید دولت را مقصر اول و آخر بدانیم
ما در برخی از زمینهها مشکلات جدی داریم و در بخشی از آنها دچار بحران هستیم اما تمامی مشکلات امروز متوجه دولت نیست. هرچند که بیتقصیر هم نیست اما تمام این مشکلات را نباید روی دوش دولت گذاشت. البته این واقعیتی است که در اذهان مردم همه مشکلات به دولت برمیگردد و دولت اگر از حداکثر ظرفیت خود استفاده نکند طبیعی است که همه ناکارآمدیها به گردن دولت بیفتد. در همین قضیه فوتبال، ظرفیت فوتبال ما و توانش در نظام جهانی مشخص بود و ما نمیتوانسیم از فوتبالمان انتظار یک تیم جاافتاده مثل برزیل را داشته باشیم اما همین تیم وقتی وارد عرصه عملی و عینی میشود، با مدیریت خوب و در حالی که از حداکثر ظرفیتش استفاده میکند همین مردم را مشاهده میکنیم که چگونه قدردان آن زحمات میشوند.
با همه این احوال دولت حق دارد تا وزرا را نگه دارد یا تعویض کند. در علوم سیاسی یکی از محورهای اقتدار دولت برمبنای تشکیل کابینه است و نگاه صرفا تکلیفگرا به آن اختیاراتش را زیر سوال میبرد با این وجود در مواقعی که همین اقتدار بابت ناکارآمدی وزرا تهدید شود دولت ناگزیر به ایجاد تغییرات براساس خواست مردم و نمایندگان ملت است.
دولت باید از حداکثر ظرفیت خود استفاده کند
متاسفانه در بستر عرفی جامعه ما این حرف و ادعا که دولت حقی طبیعی برای تغییر وزرایش دارد، آسیب دیده؛ به عنوان مثال ما در همین دوره درباره وزیر علوم دیدیم که دولت نتوانست از حق خود به خوبی دفاع کند و طبیعتا این حق طبیعی دولت است و نباید از سوی هیچ نهادی در آن دخالت شود. دولتی که با 24 میلیون رای بر سر کار میآید و با یکسری از وعدهها و شعارها و برنامهها جامعه را مواجه میکند، این توقع از او میرود که از حداکثر ظرفیت خود استفاده کند تا بشود منصفانه قضاوتش کرد متاسفانه برخی عوامل در نظام ما اجازه نمیدهند تا دولت از حداکثر ظرفیت خودش استفاده کند. این حق طبیعی دولت است که از همکارانی استفاده کند که توانایی تحقق وعدهها را دارند. در این میان مسئله توانایی دولت برای ایجاد تغییر و معرفی وزرای دلخواه یا به بیانی دیگر وزرای حداکثری مطرح است که در ایران به دلایلی این بازه دچار محدودیت میشود.
اکنون بهترین فرصت برای ایجاد تغییرات است
در شرایط کنونی با توجه به اینکه قوا با یکدیگر جلسات مشترک دارند و کشور در شرایط حساسی قرار دارد قطعا با یک مدیریت هوشمندانه میتوانیم از آن عبور کنیم. اکنون فرصت خوبی برای تغییر است. البته مجلس هم به عنوان نهاد ناظر حقوق و توانی دارد و طبیعی است که دولت باید بتواند وارد گفتوگو شود. البته این رایزنیها باید براساس یک استراتژی و برنامه مشخص و با تدبیر و مشورت از متخصصین باشد؛ دولت در این حالت شاخصهایی را مشخص میکند و باید از این فرصت برای تغییر کابینه با هماهنگی مجلس استفاده کند.
عدهای از تحلیگران میگویند که تغییر در شرایط کنونی به بحرانها دامن میزند و باعث میشود که دولت ثبات خود را به خطر بیندازد ولی اگر دولت نه به شکلی نمادین، بلکه با یک بررسی کارشناسی ارزیابی کند که در یک یا چند وزارتخانهاش مشکل دارد؛ هر چند وزیر انسان مخلص و خوبی باشد اما برای شرایط کنونی و پیش رو مناسب نباشد در آن صورت نه به صورت جناحی و احساسی و تحت فشارها بلکه با تدبیر و قدرت تخصصی باید دست به تغییر بزند و این مفهومش تقویت دولت است نه بیثباتی آن. دولت باید نشان بدهد که با توان بسیار بالا و تمامی ظرفیتهایش وارد میدان شده و جامعه هم نیازمند چنین تغییری است. هم دولت یک تکلیفی بر دوشش است هم مردم چنین انتظاری دارند. با این حال و علیرغم بسیاری از مخالفتها دولت در تلاش برای بهبود وضعیت است. اما باید افکار عمومی را اقناع کند. در این صورت به مانند تیم ملی فوتبالمان اگر موفق هم نشود جامعه میبیند که دولت ایستاده است.
دولت محتاط، ملت منتظر
حل مسائل اقتصادی ایران البته به سیاست مربوط است ولی به نظر میرسد که ما نیازمند یک تیم هماهنگ در بخش اقتصادی هستیم و دولت باید ضعفها را برطرف کند. در کنار آن بخشهای سیاسی که به حل مشکلات اقتصادی کمک میکنند نیز باید ترمیم شوند و دولت با نگاه به آینده نیازمند یک بازسازی است. اینطور که از تحلیلها و نظرات کارشناسی پیداست چنانچه وزرا در حد اختیاراتشان به خوبی عمل کنند مشکل ناکارآمدی دولت تا حد زیادی رفع میشود اما اکنون با هر توجیهی که باشد دولت متهم به عدم تحقق مطالبات است. اتهامی که به عقیده نمایندگان و بخشهای زیادی از جامعه منوط به تغییرات در کابینه است. هر چند که وزرا به تنهایی نمیتوانند از پس مشکلات متعدد امروز ایران برآیند باید صبر کرد و منتظر ماند تا دولتی که نشان داده در تغییر وزرایش محتاط و محافظهکار است چگونه بحرانهای امروز و فردای ایران را مدیریت خواهد کرد.
انتهای خبر/علی روغنگران