صائب تبریزی بزرگترین مضمون ساز و مضمون آفرین شعر فارسی
استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد درباره صائب تبریزی میگوید
بخش بزرگ ادبیات فارسی که امروزه بهعنوان ادبیات کهن شناخته میشود را آثاری تشکیل میدهند که در دورههای مختلف تاریخ ادبیات فارسی و بهخصوص در دوران پس از ورود اسلام به ایران نگارش یافتهاند. این حوزه از ادبیات فارسی بسیار وسیع است و آثار بسیاری از شاعران و نویسندگان را در بر میگیرد. در سراسر تاریخ پربار ایران شاعران و غزلسرایان به نامی با سبکهای متفاوتی توانستند افکار و احساسات افراد را به دنبال خود بکشانند.
به همین منظور خبرنگار روزنامه صبح امروز به مناسبت روز بزرگداشت «صائب تبریزی» با دکتر علیرضا قیامتی استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد به گفتوگو پرداخته است.
صائب اصفهانی بزرگترین غزلسرای ایرانی
استاد زبان و ادبیات فارسی درباره شخصیت و جایگاه صائب تبریزی گفت: میرزا محمدعلی صائب تبریزی بزرگترین و مهمترین غزلسرای قرن یازدهم هجری قمری است. پدرش تاجر معتبری بودکه بهدستور شاه عباس اول بههمراه خانوادهاش از تبریز به سمت اصفهان مهاجرت کرد. به احتمال بسیار صائب در تبریز دنیا آمد ولی در اصفهان رشد و نمو پیدا کرده است و تحصیلاتش را در آنجا ادامه داده است. صائب تبریزی در سن 32 سالگی ابتدا به هرات و بعد از مدتی در کابل، با حاکم آنجا «ظفرخان» که فردی شاعر است آشنا میشود و صائب را مورد توجه و مهر خودش قرار میدهد. بعد از به حکومت رسیدن شاه جهان در «دکن » حاکم هرات، صائب را بههمراه خود به هند میبرد و در آنجا صائب تبریزی روزبه روز بر جایگاه و قدرت شعری او و همچنینی نفوذ و محبوبیتش افزوده شد تا اینکه پدرش بخاطر دلتنگی صائب به هند آمد و از صائب تبریزی در خواست کرد که به ایران برگردد، صائب از »شاه جهان» این رخصت خواست تا به ایران برگردد.نکته جالب در اینجاست که این رخصت 2 سال بهطول انجامید و حاضر نبودند صائب را به این سادگی از دست بدهند.سپس صائب در اصفهان منزل کرد و پس از مدتی سفری به حج انجام داد و در راه سفر حج، به مشهد و زیارت امام هشتم شرفیاب شد و در یکی از غزلهایش به این مورد اشاره میکند. در اصفهان خانه صائب تبریزی مرکز شعر وادب شد و بههمین خاطر شاه عباس دوم به او لقب «ملک الشعرائی» را داد.
عدم توجه شاهان صفوی به شاعران
دکتر قیامتی درباره علت مهاجرت شاعران ایرانی بهدرگاه شاهان گورکانی گفت: علت مهاجرت صائب تبریزی به هند در واقع در درجه اول توجه ویژه پادشاهان گورکانی و شاهان هندی به زبان و ادبیات فارسی دانست که بی نهایت شیفته زبان فارسی و اشعار برجسته شاعران ایرانی بودند. وی بیان کرد: بحث دیگر اینکه سختگیریها و کم اهمیتی در دوره صفویان نسبت به شعر انجام می دادند و اگر توجه ای بود تنها به اشعار مذهبی صورت می گرفت، بهخصوص در دوره شاه طهماسب صفوی تا جائیکه خود شاه بارها عنوان کرد که شاعران هرچهقدر شعر میسرایند توجهای نمیکند حتی بعضی از آنان را نکوهش هم میکند و فقط اشعار مذهبی و آئینی را اهمیت میدهد.بسیاری از شاعران میدیدند که در بارگاه شاهان هندی بیشتر به شعر و ادبیات فارسی توجه میکنند و در عین حال از لحاظ مادی هم صله و پاداشهای فراوانی می دهند، اقبال بسیاری شاعران به آن سمت وسو رفت و جنبشی را در بین شاعران ایرانی بهوجود آورد تا به سمت هند بروند.
قیامتی درباره علت مهاجرت صائب به هندوستان اظهار کرد: بحث صائب تبریزی مادی نبود و بیشتر بحث توجه واهمیت دادن به شعر بود که در بین همه شاعران دیگر هم رسوخ پیدا کرده بود و خیلی از شاعران هند را قبله حاجت خود میدانستندو رفتن به هند در ان زمان برای شاعران خیلی مهم جلوه میکرد. از طرفی خروج شاه اسماعیل اول هم میتوانست به این جریانها کمک کند و از جمله آشفتگیهای دوران صفویه، درگیریهایی بین شاهان و قتل عام شاهزادگان،از طرفی دعوت شاهان هند از شاعران ایرانی علتهای مهاجرت صائب و دیگر شاعران ایرانی به درگاه شاهان گورکانی است.
سبک هندی یا سبک اصفهانی
استاد زبان و ادبیات فارسی درباره سبک شعر این غزلسرای ایرانی گفت: صائب تبریزی به بزرگترین شاعر سبک هندی معروف است ولی سبک هندی را بهنام سبک اصفهانی هم مینامند زیرا مرکز کانون اصلی شعردر آن دوره اصفهان بود و خانه خود صائب در اصفهان یکی از بزرگترین انجمنهای ادبی روزگارش بود و بهتربیت شاعران جوان اختصاص داشت. در این زمان در شبه قاره هند زبان فارسی بهنحوی خیلی زیادی گسترش پیدا کرد و اگر زبان اول قرار نداشت در جایگاه زبان دوم و زبان علم، عرفان ، عشق و احساس بود. زبان فارسی در هرحال بعد از گورکانیها در هند زبان دوست داشتنی مردم هند بهشمار میآید و بهخاطر همین اشتراکات فرهنگی و رشد وگسترش بیشتر مبانی عرفانی در آنجا، عرفان توانست جایگاهش را در شبه قاره هند تثبیت کند و به همین خاطر سبک اصفهانی را سبک هندی مینامند.
تاثیر اشعار مولانا در غزلیات صائب
قیامتی از علاقه شدید صائب به مولانا و ارتباطی بین اشعار او و مولانا بیان کرد: صائب تبریزی ازجمله شاعرانی است که بسیار به شعر شاعران قبل از خودش اهمیت میدهد و بههمراه عبدالرحمن جامی شعر قبل از خودش را مطالعه و تحلیل کرده است، بههمین خاطر به شاعران برجسته بهویژه مولانا، حافظ، عطار و قاسم انوار نیز ارادت دارد و خودش را مرید درگاه شه قاسم انوار می داند. در استقلال معنائی ابیات، در ایهام گوئی، در استعارات، تخیلات و مضامین نو به حافظ نزدیک است. درعین حال صائب بیشتر از همه شاعران نام مولانا را میبرد، با ستایش و احترام زیادی از اویاد میکند و خودش را مرید و پیرو اندیشههای او میداند.
وی افزود: از نظر لفظ، قافیه، ردیف، وزن و ظاهر شعر خیلی به شعرهای مولانا اهمیت داده و همچنین از نظر افکار و اندیشههای عرفانی مولانا و حکایات و تمثیلهاییکه در سراسر دیوان صائب میتوان دید.تمامی موفقیتهای خودش را از روح پرفتوح مولانا میداند. ارتباط مولانا را با موسیقی خیلی ستوده و صائب تبریزی با موسیقی دنیای شگرفی داشته و این را از مولانا گرفته است.
ویژگیهای شعر صائب
دکتر قیامتی درباره ویژگیهای شعر صائب گفت: میتوان به چند مورد اشاره کرد، در درجه اول صائب را باید بزرگترین مضمون ساز و مضمون آفرین شعر فارسی دانست، نکته دیگر خیالات نازک شعر او است که در غزلیاتش دیده میشود. آخرین مورد شعر صائب در واقع آئین تمام نمای حالات روحی و عواطف بشری است و کمتر نکتهای از احساسات و عواطف بشر را پیدا کنیم که در شعر صائب جلوه وگستردگی خاص نداشته باشد.
به هرحال شعر صائب، شعر بسیار دشواری است و در کنار بیدل دهلوی یکی از دشوار سرایان شعر فارسی دانست و شاعری که زبانش زبان استعاره،کنایه است حتما دشوار خواهد بود. درک شعر صائب یک لذتی داردکه واقعا در کمتر شاعر دیگری می توان از درک و لذت آن پیدا کنیم و مضامین با زیبائی هرچه تمام تر با روح و روان خواننده پیوند می دهد.
انتهای خبر/مرجان فرهمند