اصلاح اصلاحات
گویی ماجرای اصلاحات گرههای زیادی را تجربه میکند؛ گرههایی که حتی میتواند موجودیت اصلاحات را با چالشهای زیادی همراه سازد. این موضوع را اصلاحطلبان نیز درک کردهاند. البته باید این مساله را به فال نیک گرفت. عبور از بنبستها بدون بازسازی و ترمیم اندیشهها نمیتواند به نتیجه برسد اما ایستایی اصلاحات یا فعالیت فشرده تعداد زیادی از اصلاحطلبان برای دریافت سمتهای دولتی کار را به جایی رسانده بود که هر از گاهی این گمان ایجاد میشد که اصلاحطلبان ظاهرا پویایی اندیشه و عمل را فراموش کردهاند. روز سه شنبه گروهی از اصلاحطلبان با نوشتن نامهای به رئیس دولت اصلاحات به نوعی یک تحرک تازه برای اصلاح اصلاحات را نشان دادهاند. این که آیا آنها برای بازسازی مسیر اصلاحات درست به نتیجه رسیدهاند یا تعویض مدیریت اصلاحات راهبرد اصلی برای برونرفت از بنبست است، پرسشی است که حتما باید به آن پاسخ داد اما نفس نگارش همین نامه میتواند برای امید به تحرک اصلاحات مفید باشد.
تلاش برای بیداری جریان اصلاحات
صد فعال رسانهای و سیاسی اصلاحطلب در نامهای سرگشاده به رئیس دولت اصلاحات، خواستار اصلاح ساختار و سازوکار نهاد تصمیم گیر و تصمیم ساز اصلاحطلبان شدند؛ اشارهای واضح و مستقیم به شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان که اگرچه سال 94 بهعنوان یک نهاد انتخاباتی آغاز به کار کرد، اما امروز بعد از سه سال دیگر به پسوند «انتخاباتی» منحصر نیست. نهادی که تاکنون سه انتخابات مجلس دهم شورای اسلامی، ریاست جمهوری یازدهم و شورای شهر پنجم را از سر گذرانده است و باوجود کسب نتیجه، آماج انتقادات درون اردوگاهی قرار دارد؛ انتقاداتی که اگرچه زمستان 94 زمزمه وار شنیده میشد، اما یکسال پیش و بعد از انتشار فهرست نامزدهای شورای شهر تهران به اوج خود رسید؛به گونهای که تأخیر اعلام موضع رئیس دولت اصلاحات نسبت به فهرست یاد شده نیز به ناخرسندی و عدم رضایت وی از خروجی شورای سیاستگذاری تعبیر شد.
هشدار جدی نویسندگان نامه
اگرچه در سیزده ماه گذشته چندین بار عنوان شده که کمیتهای مشغول بازبینی نقاط ضعف شورای عالی سیاستگذاری است، اما گویا تأخیر در حصول یا اعلام نتیجه سبب شده شماری از جوانان رسانهای و سیاسی اصلاحطلب، دست به قلم شده و از سید اصلاحات بخواهند تا پیش از آنکه بدنه جامعه از اصلاحطلبان دلسرد شوند، تدبیر کند.
نویسندگان نامه که سالگرد 22 خرداد را برای انتشار مکتوبشان مناسب دیدند، در نامه خود هشدار داده اند: «بروز اختلافات و مشکلات جدی در شیوه تهیه فهرست نامزدهای انتخاباتی در انتخابات پنجمین دوره شوراهای شهر نشان داد که عملکرد این شورا و ساختار و ترکیب آن دچار ضعفها و نقایص جدی است که در صورت بیتوجهی به آنها بیم آن میرود که حتی نام و اعتبار جنابعالی نیز دیگر برای جذب آرای مردم مؤثر نیفتد.»
انگشت اتهام این نامه، به سوی شماری از اعضای شورای عالی سیاستگذاری نشانه رفته که به زعم نویسندگان نامه «بوروکراتها و اصلاحطلبان محافظهکار» هستند و «بیش از آنکه مطالبه تغییر داشته باشند، در پی حفظ وضع موجود و موقعیت خود هستند.»
در ادامه این نامه، ضمن انتقاد از نقش نه چندان مطلوب فراکسیون امید مجلس همچنین فراز و فرود انتخاب شهردار تهران، آمده است: «گسترش حس بیاعتمادی عمومی به کارآیی شورایعالی، غیبت بسیاری از چهرههای مؤثر و مورد وثوق ملی و انتخاب افراد برای عضویت در این شورا با معیارهایی بجز سابقه موفق کار سیاسی و تشکیلاتی و قدرت تحلیلی و توان اجرایی در این عرصه، در کنار عدم وزندهی واقعی به احزاب عضو که گاه در میان آنها احزاب تک نفره و بیاثر در فضای سیاسی به چشم میخورند، باعث شده که نسبت به آینده این نهاد و مقبولیت آن نگرانیهای زیادی وجود داشته باشد.»
نویسندگان نامه با این هشدار خطاب به رئیس دولت اصلاحات، تأکید کرده اند:«می دانیم که حضور شما بهعنوان رهبر اصلاحات و چهره مورد وثوق همه گروههای این طیف تاکنون موجب تکرار پیروزی هایی در انتخابات مختلف شده است، اما نباید فراموش کرد جریانی که توسعه سیاسی را بهعنوان شعار اصلی و برنامه محوری خود انتخاب کرده است باید از «فردمحوری» به سوی «نهادمحوری» حرکت کند؛ چرا که معلوم نیست همواره بتوان از سرمایه اجتماعی گرانقدر شما بهره برد. لذا از جنابعالی انتظار میرود که نسبت به شکلگیری اصولی سامان و سازمان سیاسی اصلاحطلبان، به نحوی که در نهاد عالی سیاستگذاری آن 1- اصل انتخابی بودن و شکلگیری از پایین به بالا در رأس امور باشد، 2- این نهاد مشروعیت خود را از مشارکت تمامی فعالان ملی و منطقهای واقعاً اصلاحطلب کسب کند تا در شرایط خطیر از امکان ایستادگیهای لازم برخوردار باشد، اهتمام ورزید و نیز از سهمخواهی افرادی که محدودیتهای ایجاد شده برای چهرههای مقاوم و شاخص اصلاحطلب را به عاملی برای دوپینگ سیاسی خود بدل کردهاند، جلوگیری فرمایید.»
امضاکنندگان نامه در پایان پیشنهاد کرده اند«در جریان شکلگیری دور جدید شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، با به عضویت درآوردن چهرههای ملی و امتحان پس داده که نماد اصلاحطلبیاند و سپردن مدیریت این شورا به یکی از شخصیتهای مقاوم و ملی، نخست از گسترش احساس تقلیل اصلاحطلبی به محافظهکاری پیشگیری شود و در مرحله بعد به این شورا به مثابه شورایی موقت مأموریت داده شود تا زمینه را برای شکلگیری نهاد ملی اصلاحات بهعنوان یک سامانه سیاسی وحدتبخش میان اصلاحطلبان به نحوی که بیش از پیش دموکراتیک و برآمده از روندهای انتخابی، شفاف و منطقی باشد اقدام نماید.» اقدامی که به زعم نویسندگان نامه، نخستین گام در مسیر «اصلاحِ اصلاحات» خواهد بود.
نارضایتی بخشی از اردوگاه اصلاح طلبی، از شورای سیاستگذاری
نامه انتقادی جوانان رسانه ای و حزبی اصلاحطلب در شرایطی منتشر شد که در ماههای گذشته، شماری از احزاب اصلاحطلب که اتفاقاً در شورای عالی سیاستگذاری نماینده دارند، پیشنهاداتی چون «پارلمان اصلاحات» را مطرح کردند؛ پیشنهاداتی که بیش و پیش از هر چیز، راوی نارضایتی بخشی از ارد
وگاه اصلاحطلبی از شورای عالی سیاستگذاری است.نهادی که زمستان 94 در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی تشکیل شد با تمام توان فردی و حزبی اصلاحطلبان در نبرد با رقبای خود، متمرکز شود. در آن ایام اصلاحطلبان با هدایت و حمایت رئیس دولت اصلاحات چاره را تجمیع نهادهایی چون شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، شورای مشورتی و بنیاد امید ایرانیان دیدند تا در کنار چهرههای سیاسی اما غیر حزبی این جریان، وارد گود انتخابات پارلمان شوند. ریاست این نهاد نیز به اتفاق آرا به عهده محمدرضا عارف گذاشته شد. نتیجه غیر قابل پیشبینی انتخابات مجلس که به فتح هر 30 کرسی تهران و تشکیل منسجمترین فراکسیون مجلس دهم انجامید، اصلاحطلبان را بر آن داشت تا چراغ شورا را روشن نگه دارند و در خلال کار، به رفع و رجوع نقیصهها بپردازند.
فهرست جنجال برانگیز شورا
پر بیراه نیست اگر بگوییم تا سال گذشته شورای عالی سیاستگذاری این همه آماج انتقاد نبود؛ اما انتشار فهرست شورای شهر تهران همان و آغاز اعتراضها همان. منتقدان نه تنها معتقد بودند جای اصلاحطلبان تأیید شده بسیاری در فهرست شورای سیاستگذاری خالی است، بلکه به درج برخی نامها در این فهرست انتقاد جدی داشتند. از سوی دیگر به گفته منتقدان، سازوکاررسیدن به چنین انتخاب و فهرستی آنقدر شفاف نبود که برای پایگاه اجتماعی این جریان قانعکننده باشد؛ به زعم این افراد و گروهها، چه بسا اگر حمایت لحظه آخری رئیس دولت اصلاحات نبود، بدنه اجتماعی اصلاحطلبان تمایلی به رأی دادن به همه اسامی مندرج در لیست نداشتند.
همین گروه بعد از انتخابات بلافاصله خواستار اصلاح ساختار شورای عالی سیاستگذاری و تدوین سازوکار روشن تصمیمگیری در آن شدند. عدهای از منتقدان، معتقد بودند شورای عالی سیاستگذاری بازگشت به دوران «لویی جرگه»ای است و در دوران حاضر باید احزاب میاندار باشند نه افراد؛ عدهای به تداوم ریاست محمد رضا عارف گله داشتند و برخی نیز به اینکه حق رأی احزاب و افراد تفاوت معناداری ندارد، معترض بودند. حال هم 100 فعال رسانهای و حزبی که عمدتاً از چهرههای جوان به شمار میآیند، با لحنی تندتر از پیش رئیس دولت اصلاحات را مخاطب قرار دادهاند و خواستار اصلاحات جدی در نهاد تصمیمگیری اصلاحطلبان شدهاند.
انتهای گزارش/علی روغنگران