1

پای لرز خربزه مشهدی

این روزها ردپای باران تمام کوچه های شهر را پوشانده است و هوای دلچسب و خنک بهاری رنگ و روی امیدبخشی به زندگی داده است. اگرچه طبق معمول خیابان های شهر شبیه آبگیر و برکه شده است اما خدا را بابت سخاوت آسمان شاکریم و همچنان چشممان به دست ابرها است تا شاید کمی از تشنگی زمین کم کنند.

اما آیا می توان به بارندگی های اخیر دلخوش بود؟ آمارها نشان می دهد بارندگی از ابتدای اردیبهشت سال جاری تاکنون 5.1 میلیمتر بوده است در حالی که این میزان در مدت مشابه سال گذشته 17.9 میلیمتر ثبت شده است و این یعنی حتی کمتر از یک سوم سال گذشته بارندگی داشته ایم. همچنین از ابتدای مهرماه سال 96 تاکنون 128.3 میلیمتر ثبت شده است و این عدد در مدت مشابه خود در سال 95-96 249.6 ثبت شده است. این یعنی کار از زنگ خطر و آژیر هشدار و خط قرمز عبور کرده است. بنظر می رسد با توجه به فرصت باقیمانده از اردیبهشت حتی نزدیک شدن به آمار بارش در اردیبهشت سال گذشته غیرممکن است و به فرض وجود بارش های سیل آسا و مداوم در چندروز آینده به خسارت های فراوان آن نمی ارزد.

 

فولاد پر آب

اما این همه ماجرا نیست. درست است که با طبیعت نمی توان جنگید اما باید برخی تصمیم ها و فرایندها را اصلاح کرد. در خراسان رضوی که ذاتا منطقه ای گرم و خشک است و سال ها است از خشسکسالی رنج می برد، وجود صنایع پرمصرف در زمینه آب، می تواند یکی از اضلاع دخیل در کمبود آب باشد. برای مثال صنعت فولاد یکی از صنایع پرمصرف است که اتفاقا در استان درحال گسترش نیز هست. بر اساس شاخص جهانی فولاد برای تولید هر تن از آن، 8هزار لیتر آب نیاز است که عددی قابل توجه است. اگرچه کارشناسان، این مسئله را با شاخصه هایی همچون اشتغال زایی و درآمد حاصل از صادرات آن توجیه می کنند اما بنظر می رسد در بستر خشک سرزمین خراسان، حفظ ذخایر آب حتی از نان شب هم واجبتر است.

 

خربزه، هندوانه و حراج آب

از طرف دیگر خراسان رضوی قطب کشاورزی ایران است و در تولید بسیاری از محصولات حرف اول را می زند. اما این صنعت با چالش هایی مانند روش های سنتی و نامعقول کشت، حفر چاه های غیرمجاز و تولید محصولات آب بر در مناطق کم آب، ضربه ای اساسی به منابع آبی وارد آورده است. جالب است بدانید برای تولید یک کیلوگرم خربزه و هندوانه بین 300 تا 500 لیتر آب مصرف می شود و خراسان رضوی بزرگترین تولیدکننده این محصولات در ایران است و ایران بین چهار کشور برتر تولید این خوشمزه های پر آب و شیرین است که البته حالا به پای لرز آن نشسته است. آیا واقعا تولید هندوانه و خربزه که در دسته محصولات کشاورزی غیر استراتژیک قرار می گیرند و سود آن نیز برای تولیدکننده بسیار ناچیز است، جای توجیه دارد؟

 

به خودمان برمی گردد

شاید با خود بگویید ما که نه کشاورزیم نه از اهالی صنعتیم و نه نقشی در تصمیمگیری های کلان داریم پس کاری از دستمان برنمی آید؛ باید بدانیم قبل از هرچیز و هرکسی وظیفه مردم است که به سهم خود که سهم کمی هم نیست کمی این اوضاع نابسامان را سرو سامان بدهند. اگرچه وقتی ارگانی مانند شهرداری  که نقش مهمی در فرهنگ سازی مصرف آب دارد، قسمتی از فضای سبز شهری را با آب آشامیدنی آبیاری می کند و خودش را برای گل آرایی و گسترش فضای سبز و کاشت چمن که بسیار آب بر نیز هستند هلاک می کند، نمی توان تمام تقصیرها را متوجه شهروندان دانست زیرا با این کارها اوضاع، زیادی گل و بلبل به نظر می رسد و بقول یک کارشناس، کم آبی تا توسط مردم حس نشود صرفه جویی به معنای واقعی رخ نخواهد داد. اما بازهم این حرف ها، مسئولیت صرفه جویی و حفظ منابع آبی را برای انتقال سرزمینی آباد به نسل بعد از مردم صلب نمی کند. از همین لحظه روش های صحیح مصرف آب را که با یک سرچ کوچک در اینترنت می توان به آن دسترسی پیدا کرد بیاموزیم و به کار ببندیم. باور کنیم آیندگان ما وارث سرزمینی هستند که ما می سازیم.