چرا شورای امنیت ساکت است ؟
وقتی اوقات صدراعظم آلمان تلخ باشد، یک نشست کاتولیکی فرصت خوبی میشود تا او، به بیان نظراتش از جمله درباره خروج یکجانبه آمریکا از برجام بپردازد. آنگلا مرکل روز جمعه ۱۱ مه در مونستر گفت: «به عقیده من درست نیست توافقی که در شورای امنیت تصویب شده، به صورت یک طرفه ملغی اعلام شود.»
مرکل ادامه داد که تصمیم ترامپ اعتماد به نظم بینالملی را مخدوش میکند. او گفت این خبر خوبی برای جهان نیست که هر کس هر کاری دلش خواست بکند.
اما خبر بد را جهان شنیده است. آمریکا از برجام بیرون رفته و توافق را یکطرفه فسخ کرده است. توافقی که امضای هفت کشور را پای خود داشت.
۲۰ ژوئیه ۲۰۱۵ شورای امنیت به عنوان تعیینکننده ترین نهاد سازمان ملل با اکثریت مطلق ۱۵ عضو خود، قطعنامه توافق اتمی را تصویب کرد. توافقی که پایانی بود بر مذاکرات پرفراز و نشیب دوازده ساله بر سر برنامه اتمی ایران.
این که آمریکا از این توافق خارج میشود، نقض آشکار یک قطعنامه معتبر جهانی و نفی قوانین اجرایی است. اما چرا سازمان ملل با وجود بدیهی بودن این امر، سکوت پیشه کرده است؟ هیچ نمایندهای در این نهاد ابراز ناخشنودی نکرده، هیچ تقاضایی برای نشست اضطراری طرح نشده، هیچ اعتراض یا بحثی شنیده نمیشود. چرا؟
بهتر است اقدامی نشود
فرحان حق، سخنگوی دبیرکل سازمان ملل، گرچه نقض یک قطعنامه و اقدامهای بعدی را به اعضای شورای امنیت مربوط میداند، اما پیشنهاد میکند که قطعنامه توافق اتمی به دقت مطالعه شود.
در صفحه چهارم قطعنامه ۲۲۳۱ که ۱۴۴ صفحه دارد، چند تبصره بسیار مهم در راستای بازگشت قطعنامههای پیشین گنجانده شده است. مثلا چنانچه یکی از امضاکنندگان توافق اعلام کند که یکی از طرفین به تعهدات خود پایبند نبوده، شورای امنیت باید ظرف ۳۰ روز، پیشنویس قطعنامه جدیدی را به رای بگذارد. اگر تصویب چنین قطعنامهای ناکام ماند، قطعنامههای تحریمی پیشین علیه ایران دوباره به جریان خواهند افتاد؛ مگر شورای امنیت به گونه دیگری تصمیم بگیرد. اما شورای امنیت چه تصمیمی میتواند بگیرد؟
سکوت خشمگینانه
فرانسه، بریتانیا، روسیه، چین، آلمان و ایران سکوت کردهاند و نمیخواهند برای اعتراض و شکایت به نیویورک بروند. سکوتی که به نظر میرسد به قصد پیشگیری از پیامدهای بعدی است.
چنانچه ایران، روسیه، چین، فرانسه یا بریتانیا بخواهند نقض توافق اتمی از سوی آمریکا را در شورای امنیت محکوم کنند، با وتوی واشنگتن روبرو خواهند شد. باز به خاطر وتوی آمریکا، هیچ قطعنامه جدیدی هم در کار نخواهد بود. به راستی چرا نام امنیت را برای این شورا انتخاب کرده اند وقتی که با حق وتوی بعضی از اعضاء آن می توان امنیت جهان را به خطر انداخت ؟
برجام اروپا را درمقابل آمریکا قرار می دهد.
نوع مواجهه ترامپ با برجام، اروپاییها را در مقابل ایالات متحده قرار داده است
«امروز تمامی کشورهای اروپایی متوجه این نکته شدهاند که دیگر نمیتوان در مسیری که امروز در آنیم پیش برویم، مسیری که در آن ما تابع تصمیمات آمریکاییم.»
این جملات را برونو لهمر وزیر دارایی فرانسه به خبرنگاران گفته است. عبارتی بیسابقه که تا همین چندسال پیش، تندترین آمریکاستیزان جهان هم تصور شنیدنش را نداشتند، در روزهای اخیر به عبارتی عادی و بلکه قابلپیشبینی تبدیل شده، چه، دیگر مقامات بالاتر و پایینتر در کشورهای مختلف اروپایی و در اتحادیه اروپا، همه جملاتی مثل این را بر زبان آوردهاند.
در روزها و هفتههای منتهی به روز تصمیم مهم ترامپ درباره ماندن یا نماندن آمریکا در برجام، مقامات اروپایی در تلاش برای راضیکردن ترامپ، از مواضعی همدلانه با ایالات متحده صحبت میکردند. صحبت از مذاکره با ایران بر سر مسائل موشکی مدام مطرح میشد. اروپاییها علیه نفوذ ایران در منطقه موضع میگرفتند. اروپاییها برای ماندن آمریکا حتی حاضر به بازگشت پای میز مذاکره هم بودند. آخرین نمونه این تلاشها، مسافرت ماکرون به ایالات متحده و دیدار در کاخ سفید بود که در آن، ماکرون آشکارا سعی در جلب نظر ترامپ داشت. برخی خبرنگاران کاخ سفید معتقد بودند، ترامپ برخوردهایی از موضع بالا و حتی کمی تحقیرآمیز نیز با رئیسجمهور فرانسه داشته اما ماکرون همه آنها را نادیده گرفته تا همچنان به دنبال قانعکردن رئیسجمهور تاثیرپذیر آمریکا باشد. این تلاشها به سخنرانی ماکرون در کنگره نیز رسید که با تشویقهای مکرر نمایندگان نیز همراه شد؛ در انتهای سفر اما ماکرون از ناکامی خود به خبرنگاران گفت. او با ذکر «مسائل داخلی» به عنوان دلیل ترامپ برای تصمیم خروج، این کد را به رسانهها داد که تصمیم ترامپ ارتباطی به مسائل بینالمللی و روابط ایالات متحده با ایران یا با اروپا ندارد و پیشنهادات اروپایی هم تاثیری بر تصمیم او نداشته. این موضعگیری ماکرون و اظهارات مشابه از سوی مقامات اروپایی، همزمان با تاکید بر نتیجهبخشبودن برجام حاکی از این بود که آمریکا برای خروج از برجام، توافقی با متحدانش نکرده است.
تغییر لحن اروپا
از زمانی که آمریکا خروج یکجانبه خود از برجام را اعلام کرد اما لحن اروپاییها با تغییر شدیدی همراه شد. در سخنرانی خروج از برجام ترامپ و در اظهارات مقامات این کشور، ایالات متحده از تحریمهای گسترده علیه ایران گفت که در بازههای زمانی مختلف فعال خواهند شد. در تحریمهای فرامرزی اما آمریکا از اروپا این توقع را دارد که همراه با آمریکا در تحریمها شرکت و روابط اقتصادی خود را با ایران قطع کند. همان طور که گفته شد، آمریکا همه تلاشهای اروپا برای دستیابی به نوعی توافق را رد کرده و حالا یکجانبه تصمیمی گرفته که نهتنها خواستار همراهی اروپاست، بلکه کشورهای اروپایی و شرکتهای این کشورها را تهدید به مجازات میکند.
نشانه بارز این دیدگاه در آمریکا، موضع غریب سفیر ایالات متحده در آلمان است که از توییترش اعلام شد. ریچارد گرنل نوشت: «همان طور که [دونالد ترامپ] گفت، تحریمهای ایالات متحده بخشهای کلیدی اقتصاد ایران را هدف خواهد گرفت. شرکتهای آلمانی که با ایران دادوستد میکنند باید بلافاصله روند توقف فعالیتهای خود را آغاز کنند.
چنین نگاهی از سوی آمریکا احتمالاً از دلایل واکنش بیسابقه اروپاییها و صفآرایی آنها در مقابل مواضع یاران ترامپ بوده است. وزیر خارجه آلمان، مستقیم پای همان توییت سفیر آمریکا موضع گرفت: «ریک، توصیه من بعد از سابقه طولانی سفارت: سیاستهای کشور خودت را توضیح بده و در کشور میزبان لابی کن اما هیچ وقت به کشور میزبان نگو چه کار کند، اگر میخواهی به دردسر نیفتی. آلمانیها مشتاق شنیدناند اما از دستور متنفرند.»
این اما شاید ملایمترین موضع اروپاییها باشد. فدریکا موگرینی، نماینده اتحادیه اروپا در سیاست خارجی و امنیت که بلافاصله بعد از اعلام ترامپ، از ایرانیها خواسته بود «نگذارید کسی توافقتان را از بین ببرد»، در اظهارات تند دیگری گفت: «جیغ و داد، توهین، ترساندن و نابودکردن سیستماتیک همه آنچه قبلا بر آن توافق شده است، سیاست و فضای این دوره و زمانه را پر کرده است.» آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان در این باره موضع صریحی گرفته است: «اروپا دیگر نمیتواند برای حفاظت از خود به آمریکا تکیه کند.» امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه که چندی است خود را در خط مقدم اروپا میبیند، در اظهاراتش خواستار همبستگی اروپا و تعیین سرنوشت خود شده است: «اگر اجازه دهیم، متحدان و دوستان ما در سختترین برهههای تاریخ به خود اجازه دهند که برای ما، دیپلماسی و امنیت ما تصمیمگیری کنند و ما را به ورطه بدترین خطرها بکشانند، در این صورت دیگر حاکم بر سرنوشت خود نیستیم.» او در توییتی که به دو زبان فرانسوی و انگلیسی فرستاده شده بود گفت: «برای اروپا: ۱. نباید ضعیف باشیم. باید انتخاب کنیم. ۲. نباید متفرق باشیم. باید متحد شویم. ۳. نباید بترسیم. باید جسور باشیم. ۴. نباید صبر کنیم. باید همین حالا عمل کنیم.» وزیر اقتصاد او هم در توییت دراماتیک دیگری نوشت: «آیا تحریمهای فراسرزمینی را میپذیریم؟ نه. آیا قبول میکنیم که آمریکا ژاندارم اقتصادی دنیا باشد؟ نه. آیا ما [اروپا] میخواهیم رعیت آمریکا باشیم؟ نه.» لهمر جای دیگر از این ادبیات فراتر هم رفته و پیشنهاد برپایی OFAC اروپایی را مطرح میکند. او که از اروپا خواسته در مقابل تحریمهای «غیرقابلقبول» آمریکا علیه ایران اقدام کند میگوید: «چرا چنین نهادی [OFAC] را در اروپا نسازیم که بتواند فعالیتهای شرکتهای خارجی را پیگیری و بررسی کند که آیا به تصمیمات اروپایی احترام میگذارد یا نه؟»
رسانه ها چه می گویند ؟
خبرنگار روزنامه اسرائیلی اورشلیم پست در واشنگتن از آغاز اقدامات اروپاییها برای برقراری خط اعتباری مستقلی در بروکسل برای حفظ منافع اروپاییها در ایران خبر میدهد. گزارشها میگویند این بخشی از بسته پیشنهادی اروپا به ایران در دیدار روز سهشنبه با ظریف خواهد بود. خبری در رسانههای ایرانی پیچید که در آن آلمان از ناتوانی در کمک به شرکتهای آلمانی در مقابل تحریم گفته بود اما موضع جدیدتر وزیر دارایی آلمان، تلاش برای مستثنیکردن شرکتهای آلمانی در رایزنی با همتای آمریکایی بوده است.
رسانههای غربی هم در تحلیلهایشان مقاومت در مقابل تحریمهای آمریکا را مطرح میکنند. گاردین از تصمیمات متقابل میگوید. بلومبرگ میگوید خریداران اصلی نفت ایران مانند چین، به تجارت با ایران ادامه خواهند داد. واشنگتن پست مینویسد: «اتحادیه اروپا احتمالا مانع تبعیت شرکتهای اروپایی از تحریمهای آمریکا خواهد شد، برای تجارت با ایران مشوق در نظر خواهد گرفت و تهدید خواهد کرد با مجازات شرکتهای اروپایی توسط آمریکا مقابله تجاری کند.»
تحلیلگرانی شکاکتر، به منافع مالی و اقتصادی مشترک گسترده بین اروپا و آمریکا اشاره میکنند و معتقدند اگر آمریکا پافشاری کند، اروپا به خاطر منافع ایران به خود صدمه نخواهد زد؛ البته بدیهی است که کشورهای اروپایی مثل همه کشورهای دیگر منافع خود را در نظر میگیرند.
اروپا نمی خواهد ریسک کند
اما جدای از تعاملات اقتصادی اروپا با ایران، دو نکته دیگر انگیزه احتمالی اروپا را برای مقاومت یا لااقل تلاش برای مقاومت تامین میکند:
اول، سابقه. شاید یک رئیسجمهور جمهوریخواه معقول ضدبرجام میتوانست همراهی اروپاییها را برای خروج از برجام یا فشار بر ایران جلب کند؛ اما روندی که ترامپ پیش گرفته، در صورت همراهی اروپاییها، رسما و به تعبیر وزیر اقتصاد فرانسه به معنای رابطه ارباب-رعیتی بین آمریکا و اروپا خواهد بود.
دوم و شاید مهمتر این است که ماجرا برای اروپا، ماجرای امنیت ملی است. مسئله از رابطه با ایران، تعهد به امضا و مسائل دیگر فراتر است. جنگهای پیشین در خاورمیانه، اروپا را با معضلی به نام مهاجرت مواجه کرده که هنوز با آن دست به گریبان است. اختلاف نظر بر سر مسئله مهاجرت به تهدیدی ماهوی برای اروپا تبدیل شده که تا اینجا یک قربانی هم داشته: خروج بریتانیا. علاوه بر این، از خاورمیانهای که آمریکا با حمله به عراق و افغانستان شخم زد، گروههای تروریستی سبز شدند که شاید بیش از همه جا در همان خاورمیانه خون بریزند، اما حملات و جنایاتی بیسابقه را نیز در اروپا رقم زدهاند. اروپا حاضر یا لااقل مایل نیست، یک بار دیگر با تبعیت از آمریکا ریسک جنگی دوباره را بپذیرد که ممکن است بحران امنیتی اروپا را از چیزی که هست خطرناکتر کند.