1

وحدت و انسجام در مرز بیشتر از متن

در این نوشتار می‌خواهم در خصوص انسجام و وفاق اجتماعی وسیاسی مختصری بحث کنم و در خصوص مبانی بحث انسجام وعواملی که به بقاء آن کمک می‌کند از منظر جامعه شناسی توضیحاتی را ارائه نمایم.

 

وضعیت کشورهای جهان و ایران از حیث ترکیب قومی :

امروز قریب به 200 کشور در جهان وجود دارند که در قالب “دولت- ملت” شکل گرفته‌اند و حیات سیاسی و اجتماعی خود را در پهنه‌های مختلف جغرافیایی ادامه می‌دهند. از سویی در سطح جهان بین 5 تا 10 هزار گروه قومی وجود دارد.

نکته مهم این است که اگر قرار بود هر قوم و گروهی یک کشور مستقل می‌داشتند باید10 هزار کشور در جهان وجود می‌داشت در حالی که قریب به 200 کشور در جهان وجود دارند که از گروههای مختلف قومی، نژادی، زبانی و دینی تشکیل شده‌اند.

– امروز 1/9% کشورها همگن‌اند یعنی 95% یک قوم اکثریت در آن‌ها وجود دارد.

– 9/18% کشورها یک گروه قومی و زبانی وجود دارد که 90% جمعیت آن را تشکیل می‌دهد.

– 19% کشورهایی هستند که 75 تا 90% آن کشور را در یک گروه قومی، زبانی و دینی شاکله اصلی آن را تشکیل می‌دهند.

– 50% کشورها 50% جمعیت آن در یک گروه و 50% دیگر را سایر گروه‌ها تشکیل دهند.

– دسته دیگر کشورها، کشورهایی هستند که معمولاً 5 گروه قومی در آن کشورها ترکیب اصلی جمعیت آنها را تشکیل می‌دهد که 30% کشورهای جهان را شامل می‌شوند، جمهوری اسلامی ایران در زمره کشورهایی است که 90% جمعیت کشور را شیعیان، 8% را برادران اهل تسنن و 2% سایر ادیان ترکیب جمعیتی تشکیل می‌دهند.

از سوی دیگر کشور ایران از حیث قومی تقریبا دارای 25 میلیون ترک، 5 میلیون کرد، یک میلیون عرب، 4 میلیون لر، 2 میلیون بلوچ و یک میلیون ترکمن و بیش از 40 میلیون فارس می‌باشد. تنوع قومی در بین برادران اهل تسنن هم وجود دارد به گونه‌ای که 42% ایشان کرد، 18% ترکمن، 16% بلوچ، 11% اقوام جنوبی، 7% اقوام شمالی و 2% تالشی هستند.

 

وفاق اجتماعی، سیاسی چیستی و چرایی در جامعه ایران :

جامعه ایران به رغم تنوع قومی، زبانی و دینی از وفاق و اتحاد اجتماعی – سیاسی بالایی برخوردار است. ضروری است درخصوص چیستی و چرایی این اتحاد و اتفاق تأمل کرد زیرا توجه به علت وجود یک پدیده می‌تواند عامل استمرار آن باشد لذا از حیث فلسفی گفته می‌شود که علل موجبه یک پدیده عامل مبقیه آن نیز هستند. عوامل ایجاد و حدوث وحدت عامل استمرار، حفظ وگسترش آن نیز محسوب می‌گردند. در حالی که در جامعه ایران دو عامل مهم مرز و اقلیت با همدیگر منطبق شده‌اند و همه می‌دانیم مرز نسبت به متن و اقلیت و نسبت به اکثریت حساسیت بیشتری نسبت به مسائل امنیتی – سیاسی است اما در جامعه ایران این دو با همدیگر در مرز منطبق شده اند.یعنی اولا سرتا سر مرز جمهوری اسلامی را اقلیت‌ها تشکیل داده‌اند و مستقر شده‌اند.

ثانیاً این اقلیت فقط اقلیت قومی یعنی کرد، بلوچ، ترک، عرب و تالشی نیستند بلکه اقلیت دینی یعنی اکثر برادران اهل تسنن اند.

ثالثا آن سوی مرز مردمش اکثریتی هستند که با اقلیت مرز ما همخوانی دارند یعنی عراق در خوزستان، ترکیه در تبریز و اردبیل، پاکستان در سیستان و بلوچستان، ترکمنستان درمرز ترکمن و..

و لذا از این حیث زمینه واگرایی بالایی به ظاهر باید در 16 استان مرزنشین ما وجود داشته باشد حال اینکه نه تنها این چنین نیست بلکه بر عکس وفاق و همگرایی در اقلیت مرزنشین از متن و اکثریت جامعه بالاتر است و نمونه بارز آن انتخاباتهایی است که در جمهوری اسلامی برگزار می‌شود که مرزنشینان و برادران اهل تسنن ما اولا شرکتی بالاتر از میانگین کشوری دارند و ثانیا انتخابات آنها نیز انتخاب اکثریت ملت ایران است.

 

مدل و چهارچوب نظری ایجاد وجدت و انسجام در جامعه:

مدل تئوریک و نظری که می‌توان بر آن اساس زمینه‌های ایجاد اتحاد و انسجام ووفاق اجتماعی جامعه را سنجید در 3 سطح قابل بحث و بررسی است که عبارتند از:

1-  مدل اتحاد در سطح نظام

2-  مدل اتحاد در سطح فرآیند

3-  مدل اتحاد در سطح سیاستگذاری

که در ادامه به تبیین این مدل و شرایط جامعه ایران بر آن اساس خواهم پرداخت.

 

1- مدل ایجاد اتحاد و انسجام در سطح نظام

وقتی از ایجاد وفاق و اتحاد در سطح نظام سخن به میان می‌آید منظور درک و فهم این موضوع است که مبانی ایجاد اتحاد و اتفاق در جامعه بر چه اساسی شکل می‌گیرد در این راستا موضوع این گونه تبیین می‌گردد که آیا اعتقادات، آداب و رسوم در یک جامعه عامل اصلی وفاق هستند یا قدرت رهبری سیاسی دینی یک جامعه و یا قدرت قانونی و عقیدی بر این اساس گاهی مردم یک جامعه بر مبنای نظام اعتقادی، سنتها، آداب و رسوم به همدیگر پیوند می‌یابند و آن اعتقادات، آداب و رسوم شیرازه اصلی وحدت و وفاق اجتماعی- سیاسی را تشکیل می‌دهد و انسجام را سبب می‌شود گاهی در سطح جامعه قدرت رهبری سیاسی یا دینی در جامعه به گونه‌ای است که موجب اتفاق و اتحاد مردم می‌شوند همه می‌دانیم در سطح نظامهای سیاسی 3 نوع رهبری وجود دارد رهبری کاریزماتیک و فرهمندانه، رهبری سنتی و رهبری قانونی و بوروکراتیک، اصولاً وجود هر یک از این انواع رهبری نوع خاصی از وحدت و انسجام را در جامعه سبب خواهد شد اما اگر در جامعه رهبری کاریزماتیک و فرهمندانه حاکم باشد بدون شک اتحاد و انسجام یک جامعه را افزایش خواهد داد و در نهایت از حیث استقرار نظام بوروکراتیک و عقلایی است که ممکن است در سایه آن وحدت یک جامعه شکل بگیرد یا خدشه دار شود.

از این منظر اگر جامعه ایران را مورد تحلیل قرار دهیم متوجه خواهیم شد که در دوران پیش از اسلام تأکید بر رهبری کاریزماتیک شاهان که خود دوست داشتند این گونه رهبری خود را معرفی کنند عامل وحدت جامعه تلقی می‌شد. شاهان در این دوره خود را سایه خدا بر روی زمین می‌دانستند و تمام تلاش خود را برای افزایش قداست خود و وجود شخصیت کاریزها به کار می‌گرفتند. در دوران اسلام جامعه ایران اعتقادات، آداب و رسوم ناشی از آن را عامل وحدت و انسجام می‌دانستند. در دوران صفویه عامل اعتقادات و سنتهای دینی از یک سو و قدرت کاریزهای شاهان از دیگر سو را عامل وحدت و اتفاق می‌خواستند معرفی کنند و در دوران مشروطیت عامل عقلانیت و قانونی به عنوان محور وحدت و انسجام معرفی می‌شد و در نهایت در دوران انقلاب اسلامی هر سه این عامل در کنار یکدیگر عامل وحدت و انسجام بخشی جامعه قرار گرفت.

از یک سو انقلاب شکوهمند اسلامی بر مبنای اعتقادات اصیل اسلامی شکل گرفت و مردم ایران یکپارچه خواهان استقرار اسلام به عنوان مبنای جامعه و حکومت شدند و از دیگر سو قدرت بی‌بدیل بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران به عنوان رهبری کاریزها و فرهمند بود و مردم ایران را یکپارچه در مسیر انقلاب قرار داد و همه مردم از اقشار گوناگون در سایه اقتدار و نفوذ و اتحاد به او، رهبری معظم له را پذیرفتند عامل دیگر و مهم وحدت بخش نظام جمهوری اسلامی ایران بود و از دیگر سو حاکمیت نظام عقلانی- مردمی و انتخاباتی و قانونی برای استقرار سازمانها و ارکان نظام هر سه عامل وحدت بخش در جمهوری اسلامی ایران گردیدند.

 

2- مدل انسجام و وحدت در سطح فرآیند:

در بحث فرآیند موضوع در خصوص وفاق اجتماعی در یک جامعه از این منظر طرح می‌شود که نظام سیاسی و حاکمیتی یک جامعه تا چه میزان برای مشارکت شهروندان و مردم اهمیت قائل است و مشارکت پذیری را به جای مشارکت گریزی می‌نشاند و از این منظر هر چه میزان بسترسازی و نهادسازی مشارکتی در یک جامعه بیشتر باشد امکان تحقق وفاق اجتماعی-سیاسی افزایش می‌یابد و در صورت عدم وجود مشارکت پذیری در نظام سیاسی زمینه بروز واگرایی، تضاد و عدم انسجام جامعه افزایش می‌یابد. بر این اساس در جامعه ایران و در نظام جمهوری اسلامی خوشحالیم که اصل انقلاب اسلامی بر پایه مشارکت همه اقشار و گروه‌ها بوده است روستائیان، شهرنشینان، دانشگاهیان، معلمان، بازاریان، دانش‌آموزان، دانشجویان، کشاورزان، پزشکان، زنان، مردان همه و همه در یک اتحاد بی‌بدیل به صحنه آمدند و انقلاب اسلامی را به پیروزی رساندند. نه تنها همه اقشار بلکه همه اقوام و همه ادیان نقش بی‌بدیلی در ظهور و بروز انقلاب اسلامی داشته اند. بلافاصله پس از انقلاب جریان جنگ تحمیلی و دفاع مقدس را داشتیم که باز هم همه اقشار، مذاهب و اقوام در آن نقش آفرینی کردند. و رزمندگان، ایثارگران، شهداء، جانبازان و آزادگان از همه اقشار، گروههای قومی، زبانی و دینی هستند.

پس از دفاع مقدس دوران سازندگی را شروع کرده و پشت سر گذرانده ایم که در آن دوران هم مشارکت همه گروه‌های دینی، زبانی و قومی برای سازندگی کشور جلب شد در جریان‌ها و حوادث جامعه مثل سیل، زلزله، ساختمان پلاسکو و… مردم در صحنه حاضرند و از سوی دیگر نزدیک به 300 حزب درکشور و 53 حزب در استان خراسان از حیث سیاسی مشارکت نظام‌مند را رقم زده اند. ایجاد خانه احزاب در خراسان رضوی بستر مناسبی برای حضور موثر احزاب را فراهم ساخته است. در قلمرو اجتماعی تشکل‌های غیردولتی و سمن‌ها درجامعه ایران فعالند و در استان خراسان 1162 سمن وجود دارد که در 27 قلمرو فعالیت‌های مشارکتی و نظامند را شکل داده‌اند و خانه تشکل‌های غیردولتی راه‌اندازی شده است.

راه‌اندازی خانه جوانان، پارلمان مشورتی زنان، پارلمان مشورتی جوانان، طرح تعامل و گفت‌وگوی دولت با اقشار، میزهای مختلف گفت‌وگو در خراسان رضوی، ایجاد شبکه دانشگاه‌ها، خیرین مدرسه ساز، مدرسه یار، خیرین سلامت یار، ایجاد مجامع سلامت، اتحادیه‌ها و تشکل‌های مختلف کارگری و دانشجویی همه زمینه‌های بستر مشارکت مردم در نظام جمهوری اسلامی ایران بر مبنای قانون اساسی را تمهید نموده است که ما باید همه تلاشمان این باشد که این زمینه‌ها و بسترهای مشارکت پذیری را گسترش داده و مشارکت گریزی را به حداقل برسانیم و از این طریق وفاق و اتحاد ملت ایران را حفظ و ارتقاء بخشیم.

از طرف دیگر یکی از عرصه‌های عینی مشارکت برگزاری انتخاباتهای مختلف است که بدون شک نظام جمهوری اسلامی ایران در منطقه پیشروترین است برگزاری 35 دوره انتخابات و با میانگین مشارکت بالای 62 درصدی در کشور و 64درصدی در استان خراسان نمونه و وجود دیگری از مشارکت پذیری در نظام سیاسی جامعه ایران است که از اصل نظام که جمهوری اسلامی و محتوان آن که قانون اساسی است با رأی مردم شکل گرفته تا دوازده دوره ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی، شوراهای شهر و روستا همه و همه زمینه‌ها و بسترهای مشارکت بر مبنای نظام سیاسی جامعه ایران بر مبنای قانون اساسی و دستاوردهای انقلاب اسلامی است که زمینه‌های وحدت و یکپارچگی را در جامعه ایران رقم زده‌اند و باید تمام تلاش ما بر حفظ و گسترش این زمینه‌ها و برطرف کردن موانع آن برای گسترش مشارکت متمرکز شود.

 

3- مدل وفاق و اتحاد جامعه در سطح سیاستگذاری:

در این سطح وقتی از وفاق و اتحاد در یک جامعه سخن به میان می‌آید این موضوع مطرح می‌شود که مردم یک جامعه خواهان کدام مطلوب و ارزش اند. خواسته اکثریت و مطلوب اکثریت یک ملت چیست تا در سایه آن خواسته اتحاد و یکپارچگی در جامعه شکل گیرد. گاهی مردم یک جامعه در این سطح ممکن است مطلوبشان استقرار آزادی باشد یا برابری اجتماعی و اقتصادی و یا امنیت، در طول تاریخ جوامع پیرامون یکی از این مسائل بیشتر چالش و مسأله داشته‌اند مثلا در دوره‌ای از تاریخ در روسیه برای برابری اقتصادی- اجتماعی و استقرار نظام سوسیالیستی در دوره‌ای در برخی کشورها مثل انقلاب فرانسه استقرار آزادی از اولویت بیشتر برای مردم برخوردار بوده است و گاهی در یک جامعه نبود امنیت یا عدم احساس امنیت از اولویت برخوردار است به طور مثال دقیقا در جامعه ایران پس از مشروطه اولین خواسته مشروطه خواهان ایجاد عدالت‌خانه بود به دلیل احساس عدم امنیت، در این خصوص در جامعه ایران و در نظام جمهوری اسلامی، مردم همه این سه خواسته را داشته و جهت استقرار آن مطالبه داشته اند، انقلاب شکوهمند اسلامی محورترین شعارش استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بود که آزادی‌های سیاسی و مدنی از خواسته‌های مردم بوده و هست و نظام جمهوری اسلامی مردم با اتکا به قانون اساسی در قالب انتخابات، احزاب، گروهها و جریانات آزادیهای سیاسی مردم را پاس می‌دارد و باید در این راستا همواره دغدغه‌مند باشد و حق اساسی مردم در قالب آزادی را پاس دارد. درخصوص برابری‌های اقتصادی و اجتماعی نهایت تلاش برنامه‌ریزان در قاب 5 برنامه و اکنون نیز برنامه ششم کاهش ضریب جینی و فاصله‌ای طبقاتی و ایجاد تعادلهای منطقه‌ای بوده و هست و در مقوله امنیت وضعیت جمهوری اسلامی ایران مثال زدنی است به گونه‌ای که با وجود تهدیدات داخلی وخارجی بسیار متنوع و زیاد امنیت در جامعه ایران به شکل الگویی و بی‌بدیل مستقر می‌باشد در استان خراسان نیز برغم مرز طولانی دو کشور افغانستان و ترکمنستان (840 کیلومتر) ترکیب جمعیتی موزائیکی، حاشیه نشینی گسترده، مهاجرپذیری بالا، وجود 28میلیون زائر سالانه، 340 هزار اتباع خارجی، وجود کنسولگریها و نمایندگی‌های مختلف در مشهد، همایش‌های زیاد ملی و بین المللی، و سفرهای مقامات سیاسی ملی و بین المللی هیچ مشکل و چالش امنیتی وجود ندارد. بنابراین احساس و عمل به آزادی،برابریهای اجتماعی – اقتصادی و استقرار و گسترش امنیت می‌تواند وفاق و اتحاد مردم را حفظ، گسترش و ارتقاء بخشد که باید در برنامه ریزی و عمل مسئولین و نخبگان و علماء و به ویژه علماء ومسئولین مناطق تلفیقی استان ملاک و مبنای عمل باشد.

 

نتیجه گیری :

بنابراین با توجه به مباحث مطرح شده در قالب یک مدل نظری و چهارچوب مفهومی تحت عنوان وفاق و انسجام جامعه در سه سطح نظام، فرآیند و سیاستگذاری که به آن پرداخیتم و وضعیت جامعه ایران را از این حیث تحلیل نمودیم می‌توان نتیجه گیری کرد که جامعه ایران به رغم تنوع اقلیتی، قومی، زبانی و دینی جامعه است متحد و منسجم، اعتقادات دینی و آداب و رسوم مشترک، رهبری بی‌بدیل و کاریزهای امام و در استمرار آن مقام معظم رهبری و استقرار نظام عقلایی- قانونی از یک سو و فرایند مشارکت‌پذیری حضور مردم در عرصه‌های مختلف از همه اقوام و گروهها از سوی دیگر و توجه به مقولات آزادی، برابری‌های اجتماعی- اقتصادی و نیز امنیت از مقولات مهم حفظ و گسترش اتحاد مردم و وفاق اجتماعی و سیاسی هستند که باید بر این مقولات همچنان تمرکز یافت و آنها را گسترش داد.

در طول تاریخ ایران این اتحاد و اتفاق وجود داشته است به همین دلیل حساسیت‌های مبنی بر واگرایی‌های قومی و نژادی به دلیل اینکه اقوام در جامعه ایران درون زا هستند و نه برون زا و جود نداشته یا خیلی کم رنگ بوده است شاهد آن از حیث تاریخی یکی وجود حاکمان ایران بوده که از اقوام مختلف بوده‌اند مثلاً مادها کرد بوده، هخامنشیان فارس، کریم خان لٌر، و صفویه و قاجاریه ترک و کسی به خاطر قومیت آنها با ایشان مخالفتی نداشته است یا پایتخت سیاسی ایران در اصفهان، قزوین، شیراز، تبریز و تهران در چرخش بوده و از این منظر مخالفتی را در برنداشته است.

اقوام و ادیان در ایران هموار پشتیبان انقلاب، نظام و رهبری بوده‌اند و این موضوع را در وقوع انقلاب اسلامی دوشادوش مردم، دفاع مقدس و جنگ تحمیلی، دوره سازندگی انقلاب مشروطه به خوبی نشان داده‌اند حتی در جریان منحرف فکری داعش برغم تلاش‌های بسیار زیاد هیچ توفیقی نیافتند تا اقوام و یا برادران اهل تسنن را به سمت خود در ایران و به ویژه خراسان جذب کنند و یا در جریان اعتراضات و اغتشاشات اخیر خیلی تلاش شد تا بر موج قوم گرایی و خصوصاً جریان تفرق دینی و برادران اهل تسنن تأکید کنند و تحریک و تعریض ایجادکنند اما هیچ‌گونه توفیقی نیافتند و این نشانگر آن است که علمای اهل شیعه و تسنن هم نقش خود را در حفظ وحدت و گسترش آن به خوبی ایفا کرده و انشاءا… خواهند کرد.

 

سید جواد حسینی

معاون اجتماعی، سیاسی و امنیتی استانداری خراسان رضوی