رنسانس سیاسی در ملی کردن صنعت نفت
بررسی پرونده نهضت ملی شدن صنعت نفت و ابعاد بینالمللی آن با حضور دکتر داوود هرمیداس باوند از پیشگامان نهضت ملی نفت و عضو هیأت موسس انجمن علوم سیاسی ایران در خانه احزاب مشهد برگزار شد.
استاد حقوق بین الملل با بررسی تاریخی طرح ملی کردن صنعت نفت ایران گفت: انگلیس، آمریکا و شوروی از ایران بهعنوان مستعمره خود استفاده و با منابع داخلی هر طور میخواستند رفتار میکردند ولی با ملی شدن صنعت نفت، دست کشورهای خارجی از نفت ایران قطع شد.
قدرت ایرانی در ملی کردن صنعت نفت
هرمیداس باوند اظهار کرد: محمد مصدق نفت را ملی کرد تا همه ایرانیان از آن استفاده کنند و ایران را به سمت و سویی پیش برد که بین قدرتهای جهانی حرفی برای گفتن داشته باشد. وی افزود: خواست ایرانیان برای نوعی آزادی و مشارکت و به معنی انتخابات واقعی پس از پایان جنگ جهانی دوم در نهضت ملی صنعت نفت تجلی پیدا کرد. هدف ملی کردن صنعت نفت همانطور که دکتر مصدق اعلام کرد رنسانس سیاسی بود و چند هدف در آن قرار داشت: ابتدا متوقف کردن نفوذ مستمر قدرت خارجیها بهخصوص انگلستان در روند سیاسی و اجتماعی ایران بود. سپس احیای اصول اولیه انقلاب مشروطیت بود که معتقد بودند شاه باید سلطنت کند و نه حکومت. دیگری ایجاد حکومت قانون یعنی حکومتی که در مجلس انتخاب آزاد داشته باشد و نمایندگان منتخب مردم باشند. آخرین هدف بحث توسعه اقتصادی و تأمین رفاه عمومی و به عبارت دیگر نوعی روند مردمسالاری و دموکراسی در ایران بود. این مجموعه فرآیندهایی بود که انتظار بود در ملی شدن صنعت نفت تحقق پیدا کند و به همین خاطر دکتر مصدق این کار را رنسانس سیاسی معرفی کرد.
پایان قرارداد امتیازهای انحصاری
هرمیداس در ادامه اظهار داشت: در سال 1945 کنفرانس بینالمللی انرژی در واشنگتن برگزار شد آمریکائیها متقاضی بودند امتیازاتی که انگلستان و فرانسه از نفت عراق که در دست قدرت دولت عثمانی بود، باید غنائم جنگی بین کشورهای شرکت کننده در جنگ جهانی دوم بدهند و در این کنفرانس استدلال آمریکاییها این بود که به قرارداد امتیازهای انحصاری پایان داده بشود ولی در نهایت انگلیسیها نپذیرفتند ولی قول دادند که مقادیر زیادی نفت با قیمت ارزان به کمپانیهای امریکائی بفروشند و البته این عمل زیاد مورد پذیرش آمریکاییها قرار نگرفت.
عضو هیأت موسس انجمن علوم سیاسی ایران گفت: نکته مهم بین کمپانیهای نفتی و بهخصوص شرکتهای معروف به هفت خواهر وجود داشت که هیچگاه در مقام خلع جایگاه یکدیگر نبودند ولی رقابت برای مشارکت بود، این مسئله رقابت یک روند شناخته شده بود. وی افزود: در سال 1944 دو شرکت انگلیسی و آمریکایی به ایران آمدند و انگلیسی ها برای گرفتن امتیاز نفت بلوچستان و آمریکاییها برای گرفتن امتیاز نفت شمال ایران بودند و در همین حال یک هیأتی از شوروی وارد ایران شد و آنها نیز متقاضی گرفتن امتیاز نفت شمال ایران بودند. دراین زمان دولت ایران با وضع نامطلوبی روبهرو شد و شرکتهای آمریکایی و انگلیسی ایران را ترک کردند و برای رفع این بن بست دکتر مصدق در مجلس یک طرح پیشنهادی داد و تصویب شد براین اساسکه: تا زمانیکه نیروهای خارجی در ایران هستند هیچ دولتی مجاز نیست وارد مذاکره و قرارداد با شرکتهای خارجی یا دولت خارجی شود و اگر چنین کاری بکند قابل پیگیری است.
اهمیت به منافع ملی ایران
در پایان این استاد حقوق بینالملل بیان داشت: امیرکبیر و مصدق ایجاد یک مکتب فکری برای نسل آینده کردند و وقتی انقلاب 1357 از نهضت آزادی جبهه ملی به عنوان شناخت و مقبولیت اجتماعی استفاده کرد و این سوابق تاریخی مکتبی هنوز پویا است. وی افزود: زمانی جریانها را ارزیابی میکنیم تا به آن اهداف جامعه در طلبش است برسیم ولی هنوز راجع به اصول آزادی به تفاهم و توافق نرسیدهایم و نکته دیگر همیشه کشورمان را در فرازها و فرودهای تاریخی می بینیم. مسائل مهم ما منافع حیاتی ایران است و اگر این منافع حیاتی از بین بروند دیگر قابل برگشت نیست. الان در وضعیت نگران کنندهای از وضعیت داخلی و خارجی قرار داریم و وظیفه ما است در خط مشی مستقیم قدم برداریم و حفظ موجودیت و جایگاه اعتلای ایران در نظام بینالمللی باشیم. به خصوص در واقع یک قدرت برتر منطقه از زوایای مختلف هستیم و این واقعیت را درک کنیم که هر فاجعهای برای ایران اتفاق بیفتد همسایگان خوشحال میشوند و در منطقه بهطور کل تنها هستیم.
گزارشی از مرجان فرهمند