تخیل و شور زیستن در داستان
مراسم رونمایی از رمان «از مزرعه بیا پدر» تازهترین اثر حسین خسروجردی نویسنده فرهیخته سبزواری به همت کافه کتاب سلام مشهد با حضور تعدادی از اصحاب فرهنگ و هنر مشهد برگزار شد.
معرفی یک اثر ادبی
خسروجردیِ ۶٣ ساله را داستاننویسهای پیشکسوت شهر بیشتر میشناسند، اما باوجود حضور کمرنگش در محافل داستانی امروز مشهد بین جوانترها نیز ناشناخته نیست. «ماهگل»، «جهانبانان»، «به نسیم عطر تو میآیم»، «تگرگ تاتار» و «یار»، آثار داستانی بلندی هستند که درطول بیش از سه دهه نوشتن از او به بازار کتاب آمده و بهتازگی نیز «از مزرعه بیا پدر»، کتاب جدیدش منتشر شده است. از ویژگی آثار خسروجردی این است که نشان میدهد نویسنده علاوه بر سواد ادبی بالا از مطالعه و دانش فراوانی در حوزههایی که در اثر او مورد اشاره قرار میگیرند، برخوردار است و همواره از زبانی فاخر در روایت آثارش بهره میبرد.
کتاب «از مزرعه بیا پدر» رمانی دربارۀ شیارهای تشنه و مزرعهای که در زیر آسمان نیلی بیکران فراموش شده است. مکان وقوع آن ابتدا سبزوار و سپس نواحی مشکان و رباط جز تا تهران است. این کتاب برشی است از مهمترین دورههای تحول سیاسی ایران، یعنی دهۀ سی خورشیدی که مردمان ما در یک گُسست و مقطعی تاریخی از روستا به شهرهای بزرگ مهاجرت میکنند تا در نظام نوظهور سرمایهداری موقعیت و کار دگرشدهای را رقم بزنند.
خلاقیت در داستان
در این مراسم مرتضی قربانی نویسنده و از اعضای ماتیکان داستان درباره کتاب «از مزرعه بیا پدر» به مطالبی اشاره کرد و گفت: بهصورت حرفهای سالیان متمادی اهل خواندن کتاب هستم ولی هیچوقت کتابی را نقد نکردهام. در این داستان ایجاد خلاقیتهای نویسنده برای همه مخاطبین تازگی دارد و با خواندن این کتاب متوجه نوع نگاه و اطلاعات جدیدی خواهیم شد. وی درباره شخصیتهای اصلی رمان گفت: در رابطه با داستان دو شخصیت اصلی وجود دارد، ابتدا شخصیتی بهنام «مردان» فردی لوتی و با ظاهری پهلوانی است و ناخودآگاه ذهن مخاطب را به سمت اسطورههای شاهنامه میکشاند و یک تنه همه را مغلوب میکند. فرد دیگر داستان شخصیتی بهنام «صبحی» با ویژگیهای مثبت و انسانی اهل فرهنگ، صلحطلب و آزادهای است و درباره اصلاحات ارضی صحبت میکند. در این داستان رویدادهای جالب و شگفتانگیزی اتفاق میافتد که توصیه میکنم این کتاب را تهیه کرده و از خواندنش لذت ببرید.
تحلیل ادبی در یک نگاه
قربانی درباره سبک نگارش خسروجردی اظهار داشت: تسلط این نویسنده بهعنوان رمانتیسم و احساساتی قابل تحسین است و در آثارش عاشقانهها و توصیف طبیعت بهخوبی دیده میشود، سبک نگارش وی به سمت کلاسیک گرایش دارد. در آثار وی بهخوبی نشان از مطالعات گستردهای وی در حوزههای مختلف دیده میشود و نتیجه این مطالعات در محتوای کتابهایش میتوان مشاهده کرد. در داستان تحلیلهای خوبی دیده میشود ودر قسمتی از آن اشارهای به مناطق محروم و حاشیهنشین تهران دارد که سیاهی، فقر و بدبختی را نشان میدهد. حتی از لحاظ سیاسی فضای تسلط غرب روی دربار پهلوی دوم را معرفی میکند.
وی در ادامه گفت: فصلبندی کتاب زیاد جالب و جذاب نبود و در داستان با شخصیتهای زیادی روبهرو میشویم که احساس میکنم حضور بعضی از این شخصیتها لازم و ضروری نیست و تنها در فصلی از کتاب بازگو شده است. همچنین در طول داستان بهنوعی از هم گسیختگی و بینظمی برخورد میکنیم که مخاطب را سردرگم میکند. مورد دیگر در داستان مراجعه به اسطورهها است که میتوان از نقاط مثبت و قوت داستان بهحساب آورد و گاهی شخصیتها سیاه و سفید هستند و این از ویژگیهای داستانهای کلاسیک است.
انتظار رمانی بومی و محلی
معصومه بابایی از دیگر منتقدین داستان به نکاتی اشاره کرد و گفت: در ابتدا نقدی بر صفحهآرایی، جلد کتاب و نوع نگارش آن وارد است که باید در نسخههای بعدی برطرف گردد. داستان آستانه و شروع خوبی دارد و برخلاف نظر آقای قربانی پایان داستان هم جذاب است ولی در میانههای داستان خیلی ارتباط پررنگی با گذشته برقرار نکرده است.
وی اشارهای به بعضی از قسمتهای داستان کرد و گفت: در این کتاب تصاویر جالب و جذاب است و بعضی اسامی و کنایهها بهخوبی اشاره شده است و از موارد قابل تحسین این کتاب استفاده از اصطلاحات، جملات بومی و محلی خراسانی است که به فرهنگ بومی منطقه کمک شایانی میکند. متأسفانه گاهی در قسمتهای از داستان خیلی افراط و زیادهروی شده است و در نهایت انتظار رمانی بومی و محلی بود که کمی از آداب و رسوم منطقه خراسان نیز در آن گفته میشد.
***
بهذکر است در این مراسم تعداد دیگری از حاضرین نظرات و انتقادات خود را نسبت به داستان و نوع نگارش آن بیان کردند.
گزارشی از مرجان فرهمند