مینوشت تا تعلیم بدهد
مرکز آثار مفاخر و اسناد دانشگاه فردوسي مشهد، شب غلامحسین یوسفی، استاد برجسته زبان و ادبیات فارسی را با همكاري مجله فرهنگي هنري بخارا، معاونت فرهنگي – اجتماعي و دانشجويي و دانشكده ادبيات و علوم انساني، به مناسبت نودمین سالروز تولد ایشان، در تالار فردوسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار کرد.
در این مراسم كه بر اساس تفاهم نامه مرکز آثار مفاخر و اسناد دانشگاه با موسسه فرهنگی هنری بخارا و در راستای بزرگداشت مفاخر و نامداران دانشگاه برگزار شد، دکتر محمدکافی ریاست دانشگاه فردوسی مشهد، دکتر محمدجعفر یاحقی عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی، دکترسلمان ساکت رئیس مرکز اسناد و مفاخر دانشگاه فردوسی مشهد، دكتر نصرالله پورجوادی، دکتر تقی پورنامداریان، دکتر غلامرضا ذات علیان، علی دهباشی، سروش یوسفی و تعداد زیادی از اساتید ادبیات و علاقهمندان به زبان فارسی حضور داشتند.
دشواری در تصحیح نسخ خطی
دکتر نصرالله پورجوادی در مراسم نکوداشت دکتر غلامحسین یوسفی در دانشگاه فردوسی مشهد گفت: از بین آثاری دکتریوسفی تصحیح کردند دوکتاب «قابوسنامه» و «التصفیه فی احوال المتصوفه یا صوفینامه» بیشتر مورد توجه من قرار گرفته است. افرادیکه به تصحیح کتابهای قدیم میپردازند تمام فکر و ذکرشان مشغول مطالب آن کتاب است. صوفینامه ازکتابهای ارزشمند قرن ششم هجری در باب علم تصوف به فارسی نوشته شده است و دکتریوسفی همت بزرگی برای شناخت تصوف با تصحیح این کتاب انجام داده است، طوریکه گاهی جملات مبهم یا کلماتی ناخوانا در متن اصلی دیده میشود که نیاز به تحقیق و تفحص داشت و دکتر با بردباری رفع ابهام کلمات راکردند.
وی درباره تصحیح قابوسنامه به قلم دکتر یوسفی گفت: کتاب قابوسنامه تألیف امیر عنصرالمعالی قابوس بن وُشمگیر یکی از ارزشمندترین آثار تعلیمی به زبان فارسی در قرن پنجم است. به دلایل خصوصیات نثر قابوسنامه و مسائل زبانی آن ایشان زحمات زیادی کشیده است و در واقع متن قابوسنامه مانند بیشتر متون کلاسیک فارسی مشکلاتی دارد که مصحح آن باید سعی کند به تدریج مشکلات را ازبین ببرد، و دکتر سعی کرده است بیشتر ابهامات را رفع کند. این تصحیح با همه ارزشی که دارد و قدمهای مثبتی که مصحح کتاب برداشته است نمی تواند تصحیح نهایی باشد.
نظم و انضباط در آثار
در ادامه برنامه سخنران بعدی دکترتقی پورنامداریان درباره شخصیت دکتر یوسفی گفت: در کارهای او نظم و انضباط و دقت شگفت انگیزی بهچشم میخورد، او مینوشت تا تعلیم بدهد و حس زیباشناختی خوانندگان خود را حساس بکند، وسواس در نگارش آثارش داشت و تا مشکلات نگارش در یک اثر را برطرف نمیکرد به سراغ نکته و مطلبی دیگر نمیرفت.
وی گفت: او پس از بازنشستگی در سال 58 به تهران آمد و رفتوآمدی به کتابخانه مطالعات فرهنگی داشت.کتابهای تصحیح شده او سرمشق و نمونه تصحیح متون است و مقدمه تمام کتابهایش تحقیق و مفصل است، کوچکترین ابهامات متن را توضیح میداد.
پورنامداریان گفت: کتابهای استاد یوسفی را محال بودکسی بخواند و بهدنبال پاسخ ابهامات سرگردان شود. میتوان یوسفی را از اولین مصححها دانست که تصحیح متون را به شیوه علمی و با فهرستهای لازم باب کرده است. در تمام آثار استاد که به یادگار مانده است نظم و دقت، متانت و همچنانکه در شیوه زیست و رفتار وگفتار داشت آشکار بود.
وی تصریح کرد: اعتدال در همه نوشتههای او دیده میشود و زبان فارسی را دوست داشت و به کاربرد آن بسیار حساس و دقیق بود. زبانش ترکیبی از زبان معیار و ساده معاصر بود و زبان فارسی کلاسیک بنیان و پشتوانه استوار آن بود.
وی درباره علاقهمندی دکتر نسبت به آوازهای استاد بنان گفت: دکتر مطالبی را درباره آواز لطیف بنان مینویسد و میگوید: » آنچه را که من مجذوب بنان کرده است نکتهای لطیف در آوازهای او است، به گمان من کمتر کسی حق شعر را مانند او بیان کرده است و بنان روح شعر فارسی را خوب درک کرده است.« در ادامه پورنامداریان با ذکر خاطراتی از استاد به سخنان خود پایان داد.
علاقهمند به ادبیات اروپا
دکترغلامرضا ذات علیان مهمان بعدی بود که با ذکر خاطراتی از دکتر یوسفی گفت: آشنایی من با دکتر به دوران جوانی و تدریس در دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی برمیگردد که از محضر ایشان استفاده زیادی کردم. آن زمان شیوه متعادل در ادبیات فارسی معنای کلمات درمتون بود که او با این روش موافق نبود و اعتقاد داشت که باید نقد ساختاری انجام گردد.
اوگفت: برخی مسائل که از دیدگاه بسیاری از اهل معرفت آن روزگار کماهمیت بود برای دکتر ارزشمند و مهم بهحساب میآمد، بهعنوان مثال در باب دوبیتیهای باباطاهرعریان، که میگفت: «دو بیتیها خیلی ارزشمند هستند، به طوری در یکی از این دوبیتیها چهار تابلوی نقاشی دیده میشود». دکتر یوسفی علاوه تسلط بر زبان و ادبیات فارسی به ادبیات اروپایی خیلی اهمیت میدادند، ایشان از همه جهات علاقهمند و سخت کنجکاو بودند که ببینند در گوشه و کنار جهان در زمینه ادبیات چه میگذرد تا از آن برای گسترش زبان و ادبیات فارسی درایران استفاده کنند.
اعتقاد به نجابت فرهنگ ایرانی
دکتر محمدجعفر یاحقی در این مراسم نکوداشت استادگفت: امروز در خراسان بلکه در افق پژوهشهای ادبی ایران نام زندهیاد غلامحسین یوسفی به همان طراوت 30 سال پیش زنده و شاداب است. در خارج از ایران دانشگاه فردوسی را با نام یوسفی میشناسند. در ایران هنوز کتابهای او دستبه دست میشود و بنده این توفیق را داشتهام که شاگرد ایشان باشم و افتخار همکاری را داشته باشم. در فضای آکادمیک همچنان نام او بر سر زبانهاست، در فضای دانشگاه وقتی حرف از دو سه تن تاثیرگذار میرود، بلافاصله نام یوسفی بهمیان میآید و جلوتر در دانشکده ادبیات بیشک هنوز نام او بر تارک دانشکده میدرخشد و بالاخره درگروه ادبیات فارسی سالهاست که از اعتبار او خرج میشود.
یاحقی خاطرنشان کرد: اگر امروز گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی در میان دانشگاههای کشور نامی بلند دارد، بخش عمده این پایندگی و بالندگی از نام و یاد اوست. کتابخانه قطب علمی، نهکتابخانه قطب علمی که به تمام معنا کتابخانه دکترغلامحسین یوسفی است و واقعا دکتر یوسفی در این کتابخانه نفس کشیده و بسیاری از آثار او از دل همین منابع استخراج شده است.
وی گفت: در این کتابخانه علاوه بر مطالعات موردی و پژوهشهای درسی و شخصی دانشجویان و استادان، برنامههای هفتگی و علمی همیشه در جریان است که برخی از این جلسات هفتگی حتی تابستانها هم تعطیل نمیشود. علاوه بر برنامه هفتگی، نشستهای علمی نیز با حضور دانشمندان ایران برگزار میشود که غیر از دانشجویان، همکاران دیگر گروهها و حتی مخاطبان زیادی از بیرون دانشگاه در این جلسات شرکت میکنند.
این عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهدگفت: کتابخانه دکتر یوسفی در طول این دو دهه پذیرای دانشمندان و محققان خارجی هم بوده و علاوه بر اینکه استادان و محققانی از کشورهای آمریکا، ایتالیا، دانمارک، لهستان، ارمنستان و ژاپن دوران فرصت مطالعاتی طولانیمدت خود را در این کتابخانه گذراندهاند، بهصورت موردی و کوتاهمدت هم دانشمندانی از کشورهای مختلف مانند آلمان، انگلستان، فرانسه، اتریش، ترکیه، عراق، لبنان، سوریه، اردن، پاکستان، هند، تاجیکستان، ژاپن، استرالیا برای دیدار و سخنرانیها و نشستهای علمی گاهی بهکرار به این کتابخانه آمدهاند و همهجا به نام یوسفی ادای احترام کردهاند.
وی ادامه داد: در یک کلام باید بگویم، کتابخانه دکتر یوسفی چنانکه او میخواست، میتواند به عنوان یک مرکز جنبجوش علمی واقعی در توسعه فرهنگ پژوهش در دانشکده و دانشگاه سهم داشته باشد. شاید مهمترین تاثیر یوسفی در حوزههای ادبی کشور، دستپروردگان و شاگردان فاضل و تاثیرگذار او باشند و تمام افرادی که به شاگردی او مفتخر بودند از این انتصاب به نیکی و با سرفرازی یاد کردهاند و همه این توفیقات برای یوسفی به گمان من از رهگذر عشق و اعتقاد آمده، عشق به کار معلمی و اعتقاد به نجابت فرهنگ و زبان ایرانی که هر دو در خون او جریان یافته و از او انسانی شریف ساخته است.
نگاهی انتقادی به مسائل روز
دکتر سلمان ساکت در این مراسم گفت: آنچه بنده عرضه میکنم عنوانش «نگاهی به یادداشتهای انتقادی استاد یوسفی» است.گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد از بدو تاسیس تا امروز استادان بسیاری را دیده است، ولی در میان آنان بهویژه در میان استادان قدیمیتر سه استاد تشخص بیشتری دارند،که یکی از آنان دکتر یوسفی، چهرهای شاخص در زمینه تصحیح متن است. او از مناصب دولتی و حکومتی رویگردان بود و تمام وقت خود را در خدمت اعتلای گروه آموزشی زبان و ادبیات فارسی به کار میگرفت.
رئیس مرکز اسناد و مفاخر دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به اینکه دکتر یوسفی فعالیتهای علمی و پژوهشی را سرلوحه کار خود قرار داده بود، گفت: آنچه همنسلان من از ایشان خواندهاند و شنیدهاند، ایشان را استادی برجسته، منظم، دقیق، آشنا به حوزههای مختلف پژوهشهای ادبی، صاحب ذوق اما سربهزیر در سیاست و اجتماع معرفی میکردند. همان خواندهها و شنیدهها حکایت میکنندکه او اهل ریا و نفاق نبود اما جسور و بیباک هم نبود و وقتی دلگیر میشد، سینه سپر نمیکرد و اهل مدارا بود. وی تصریح کرد: یادداشتهای انتقادی یوسفی که گاه تند و تیز هستند و با چهره آرام و بیهیاهوی ترسیم شده از او همخوانی ندارند، بعد دیگری از شخصیت وی را به نمایش میگذارد، بعدی که کمتر شناخته شده است.
سلمان ساکت تأکید کرد: یوسفی زبان را وسیله اندیشیدن معرفی میکرد و میگفت که مردمی که زبان پرمایه و توانا ندارند، از فکر بارور و زنده وآفریننده بیبهرهاند. او جایی دیگر به لزوم آشنایی دانشجویان و استادان رشتههای مختلف با حوزههای مختلف علوم انسانی اشاره و گوشزد کرده است که آنان باید با ادبیات، تاریخ، فلسفه و هنر آشنا شوند، چراکه آنچه ما را ایرانی و بافرهنگ میپرورد، ادب ایرانی است.
وی گفت: یوسفی فرهنگ کشور را در عین نقصان و عقبافتادگی ارزیابی کرده و علت بنیادین را دولتمردان عرصه فرهنگ دانسته و به صراحت گفته که اکثر اوقات وزارت و اکثر کارهای فرهنگی را در کشور کسانی بر عهده گرفتهاند که اگر انسانهای خوبی هم بودهاند، شایستگی لازم برای امور فرهنگی را نداشتند.
دکتر ساکت خاطرنشان کرد: او دامنه انتقاد خود را به رسانهها نیز میکشاند و میگوید یکی از فواید علمی و ادبی رادیو و تبلیغات در همه جهان این است که مردم سخن گفتن فصیح و درست را از رادیو میآموزند اما در مملکت ما منشاء بسیاری از نادرستیها در همین سخنپراکنیهای رادیو است. دکتر یوسفی موسیقی ملی ما را هم مسخشده و معجونی از آهنگهای عربی و ایرانی و ترکی و اروپایی دانسته که البته سخن او مربوط به دهه 30 و 40 است، اما کجاست که ببیند امروز موسیقی ملی ما همچنان افتان و خیزان است و حتی در برخی شهرها اجازه برگزاری کنسرت هم داده نمیشود و آموزشگاهها با ترس و لرز فعالیت میکنند.
سلمان ساکت در پایان گفت: یوسفی میگوید برخی از ایرانیان بهویژه درسخواندگان بر این باورند که کسی ارج و قدر آنان را نمیداند. او با مقایسه زندگی و امکانات استادان برجسته مغربزمین با بسیاری از مدعیان ایرانی، سادگی و بیپیرایگی آن استادان غربی را میستاید و برکوتهبینی وکاهلی و تنبلی این مدعیان خرده میگیرد. اگر قابوسنامه دکتر یوسفی جاودان و ماندگار است از سر کوشش و همت اوست و اگر مقالات و یادداشتهای انتقادی او همچنان تر و تازه مینمایاند به دلیل کمهمتی و بیفرهنگی جامعه ماست.
***
در پایان مراسم رونمایی ازکتاب «روشنای دانشگاه» که به سعی و تلاش مرکز آثار مفاخر و اسناد دانشگاه فردوسی مشهد و همکاری مجله فرهنگی بخارا انجام شد و همچنین از نقش برجسته دکتریوسفی پرده برداری شد.
گزارشی از مرجان فرهمند