1

درحسرت مديران انقلابی

جا دارد در آستانه چهلمين سال انقلاب اسلامي، نسل دهه‌هاي انقلاب در خلوت خويش به انقلاب، اهدف و برنامه‌هاي آن فكر كنند.

براي انقلاب بايد همه و بخصوص انقلابي‌ها و نسلي كه بي ادعا و خالصانه براي به ثمر نشستن آن كوشيدند انديشه كنند: از انقلاب چه مي‌خواستيم؟ انقلاب چه شد؟ اهداف آن چه بود؟ و … مهم‌تر از همه، ما در كجاي انقلاب بوديم و نقش ما در برنامه‌هاي آن چه بوده است؟

انقلاب اسلامي ايران كه در تاريخ كم مانند است، نقش و تأثير كم‌نظيري در معادلات منطقه و جهان داشته و گفتمان خاصي را در ادبيات سياسي جهان پديد آورد؛ بيش از هر حادثه تاريخي ديگر نيازمند كاوش، مرور و بازانديشي است.

فرصت چهل سالگي غنيمت است تا صاحب‌نظران و به‌ويژه بازماندگان آن در پيرامون اهداف وآرمان‌هاي انقلاب تبييني دوباره داشته و متناسب با فهم ودريافت نسل پرسشگر امروز كه ميراث‌دار انقلاب و ارزش‌هاي آن هستند مفاهمه نمايند. مفاهمه بين نسلي و تبيين و انتقال عالمانه ميراث ؛ از حلقه‌هاي مفقوده در گفتمان انقلاب است.

اتفاقات ناگوار زيادي كه در سال‌هاي گذشته به‌ويژه در دي‌ماه جاري كه عمدتاً از لايه‌هاي پائين سِني بوده‌اند رخ داد حاكي از ضعف در مفاهمه و انتقال گفتمان انقلاب به نسل‌هاي بعد بوده است.

اغتشاشات اخير كه البته ناشي از يك مطالبه مالي و پاره‌اي نارسائي‌هاي اقتصادي و معيشتي بود، جواناني را بازيچه بدخواهان قرار داد كه تفاوتي بين پس و پيش از انقلاب نمي‌شناختند و شعارهايي را براي ايشان ديكته و كارگرداني كردند كه روح تاريخ و بشريت از آن مي‌آزرد!

تطهير دوره پهلوي با آن همه شكنجه خانه‌ها، محروميت و سرسپردگي و به‌ويژه طرح برخي عناصر منفور و ننگين دوره‌هاي پيش از انقلاب نشان از چند واقعيت تلخ دارد:

نخست ـ همان‌گونه كه پيش‌تر گفته شد انقلابي‌ها در انتقال پيام، اهداف و برنامه‌هاي انقلاب و مهم‌تر از همه چرايي و اهميت انقلابي و بازگويي واقع‌بينانه دوره ستم‌شاهي وپهلوي‌ها كوتاهي كردند.

گفتمان انقلاب در قالب بسته‌هاي مفاهمه‌پذير قرار نگرفته و يا اينكه زبان مشترك و بين‌النسلي براي انتقال اين رويداد بزرگ صورت نپذيرفته است.

اين كم‌گذاري‌ها و يا كم‌توجهي‌ها به گفتمان‌سازي انقلاب موجب شده تا طيفي ضمن تخريب چهره نظام و انقلاب و سياه‌نمايي ميراث و دارايي‌هاي آن به خوب‌نمايي و پيرايش چهره ستم‌شاهي برآيند.

اين اتفاق ناگوار كه به‌صورتي خزنده در محافل واتاق فكرهاي گروه‌هاي مخالف مرتبط با بازمانده‌هاي ستم‌شاهي انجام مي‌گيرد؛ نسل جوان و پرسشگر امروز را كه از آگاهي‌ها و اطلاعات لازم نسبت به دوره‌هاي پيش از انقلاب و اهداف و آرمان‌هاي انقلاب برخوردار نيست دچار تردید مي نمايد.

لازم است براي جبران اين ضعف و كم‌گذاري‌های آموزش و پرورش، صداوسيما، ارشاد و … با تغيير رويکرد اقدام به گفتمان‌سازي متناسب نمايند.

دوم ـ انقلاب در رفتار و گفتمان انقلابي‌‌ها و تابعين آنها نمود دارد. نسل امروز و فردا كه از انقلاب، تنها اندکی آگاهي سطحی و گذرا دارند، انقلاب را در رفتار اين بازماندگان مي‌جويند.

روح انقلاب با اشرافي‌گري، تبعیض، بي‌عدالتي و ويژه‌خواري سازگاري ندارد. انقلابيون و مديران و كارگزاران و هر كسي كه در اين نظام پست و مسئوليتي پذيرفته است، بايد مردمي بودن را در رفتار عمومي و اجتماعي خود بروز دهد.

دليلي ندارد يك مدير در قامت وزير، معاون وزير و … كه از صدقه سر انقلاب و خون‌هاي پاك بناحق ريخته شده به پُست و جايگاه خدمتي رسيده اند با هر توجيهي ويژه‌‌خواري كنند و خود را برتر از مردم دانسته و ژست پُست و رياست بگيرند.

ماشين ويژه، گارد و خط ويژه و امكانات ويژه در ادبيات انقلاب و گفتمان انقلابي‌گري كه كليدواژه‌هاي رياست، آن به خدمت تغيير كرده جايگاهي ندارد.

بايد بين مديران و كارگزاران پيش از انقلاب و پس از آن در زمينه‌هاي فردي و اجتماعي و برخورداري‌ها و …. تفاوت باشد.

اگر قرار بر اين باشد كه وزير و معاونان ايشان و … با مترو و اتوبوس و انتظار تاكسي و ده‌ها امور عمومي بيگانه باشند پس چه تفاوتي خواهد بود بين مدير انقلابي و غيرانقلابي.

به ديگر سخن بايد بين مديران انقلابي كه پُست وميز را وسيله براي خدمت مي دانند تا مديران قلابي كه اين دست يازي‌ها را فرصت براي ارضاي شهوت رياست طلبي وچپاول وغارت ثروت ملي مي دانند تفاوت باشد

سوم ـ تفاوت يك نظام انقلابي با غيرانقلابي در اين است كه اعتبار نظام انقلابي از اعتماد مردم و ارزش‌هاي مشترك و شخصيت‌هايي كه شناسنامه آن هستند ريشه مي‌گيرد در حالي‌كه نظام غيرانقلابي به زور نظام و ارتش و … استوار است.

بايد انقلابيون و تابعين آن كه مديران و كارگزاران هستند با ارتباط پيوسته و گفت‌وگوي صميمي و صادقانه با مردم اين اعتماد را تقويت نمايند.

گسست ارتباط و كم‌مهري به مردم كه به تعبير امام راحل(ره) ولي نعمت ما هستند موجب فروكاهي اين اعتماد شده و ميزان وفاداري مردم را كه اصلي‌ترين حامي و هوادار آن هستند تضعيف مي‌كند.

 

 

محمدابراهيم محمدی

مشاور معاون وزير آموزش و پرورش