ترانهسرا باید جنگجو باشد
کلام و شعر در فرهنگ و تاریخ ایران، پیشینه باشکوه و محبوبیتی بسیار دارد. در طول تاریخ اشعار بزرگانی همچون مولانا، فردوسی، خیام و حافظ، و در دوره معاصر، کلام شاعرانی از جمله مهدی اخوان ثالث، شهریار، احمد شاملو، سهراب سپهری و… همواره توانستهاست روح و تفکر مردم را با خود همراه کند و فرهنگ غنی و تمدن پیشرو ایران را به دنیا بشناساند. در شاخهای از شعر، که به زبان محاوره و حال مردم نزدیک است، «ترانه» خلق میشود. ترانه، کلامی ساده و ممتنع دارد که به دور از هرگونه پیچیدگی و تکلف با ملودی یک آهنگ همراه میشود. مخاطب ترانه ها عامه مردم هستند و کسانی که حتی بهرهای از ادبیات نبرده باشند میتوانند از آن بهرهمند شود. به تبع، ترانهسرای موفق، کسی است که ترانهها و آثار موسیقی خاطره انگیز و ماندگاری را برای عموم مردم خلق میکند.
مونا برزویی یکی از ترانهسرایان موفق و بزرگی است که در این سالها با خوانندگان و آهنگسازان بزرگی در داخل و خارج از کشور همکاری میکند. تاکنون خوانندگان سرشناسی از جمله مهدی یراحی، فریدون آسرایی، سعید مدرس و احسان خواجه امیری، ترانههای وی را در آلبومهای خود و تیتراژ سریالها خواندهاند. به تازگی کتاب مجموعه ترانههای مونا برزویی به نام «تقدیر» توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است و در یکی شبهای بهمن ماه، شهر کتاب مشهد در نشست صمیمی پرسش و پاسخ و جشن امضای کتاب «تقدیر» میزبان این ترانهسرای سرشناس و علاقه مندان به ترانه سرایی و طرفداران وی بود.
به چاپ فکر نمیکردم
مونا برزویی در رابطه با گردآوری ترانههای خود و انتشار کتاب تقدیر گفت: من به چاپ کردن کتاب مجموعه ترانههایم فکر نمیکردم زیرا با خود میگفتم مردم کارهای من را در آهنگها میشنوند و لزومی ندارد آنها را چاپ کنم. اما در سال گذشته به توصیه زنده یاد دکتر افشین یداللهی که با انتشارات نگاه همکاری کرده بودند و کتاب اشعارشان توسط این انتشارات منتشر شده بود، با آنها همکاری کردم و با همت دوستانم اشعارم جمع آوری و در قالب کتاب منتشر شد. از تصمیم خود برای انتشار کتاب بسیار راضی هستم زیرا به بهانه رونمایی آن، توانستم با علاقه مندان به حوزه ترانهسرایی در سایر شهرها آشنا شوم و از دغدغههای کار خود بگویم.
برزویی در پاسخ به پرسشی در زمینه همکاری با خوانندهها افزود: ترانه سراها ارتباط چندانی با خوانندهها ندارند و با آهنگسازها کار میکنند زیرا آهنگساز، موسیقی یک اثر را خلق میکند و ترانه سرا، کلام آن آهنگ را. در واقع، زبان ما مشترک است. هر دو خلق میکنیم و حرف همدیگر را به خوبی میفهمیم. مدتی است که برخی از خوانندهها به دانش و حس خوبی در آهنگسازی رسیدهاند که این کار را برای ترانهسرایان آسانتر میکند.
ترانه مغز آهنگ است
وی در رابطه با اندیشه ورزی در ترانههایی که این روزها به بازار موسیقی عرضه میشود ادامه داد: ترانه، هنری است که به احساس مردم بسیار نزدیک است و حتی میتواند بعضی جریانهای فکری را شکل بدهد اما در این سالها، ترانهها، قالب مصرفی به خود گرفتهاند. من شخصا از ترانهسرایان کم کار هستم و سالانه یک یا دو اثر از من منتشر میشود؛ دلیل آن هم دقت و وسواسی است که روی ترانههایم پیدا کردهام و پس از انتشار برخی کارهایم مدام با خودم میگویم که این اثر میتوانست چه به لحاظ پرداخت ترانه و چه به لحاظ اجرا کار بهتری باشد. ترانه مغز تفکر یک آهنگ است. با موسیقی حس یک اثر منتقل میشود و با ترانه، اندیشه و تفکر آن. با بررسی ترانه در ملل مختلف، بارها دریافتهام که ترانهی ما نیز همچون شعر ما، پیشرو است و با وجود چارچوب هایی که دارد، تاکنون حرف هایی زده است که گفتنش دشوار است. این بدین معناست که ترانه سرایی، مسئولیت سنگینی دارد و همکاران ترانهسرای من مسئولیت خود را به درستی انجام میدهد. ضمن اینکه برخی آهنگسازان و خوانندهها، انتظار دارند شعر معجزه کند در صورتی که تمام اجزای یک آهنگ در کنار هم، آن را کامل میکند و بار موفقیت یک آهنگ را صرفا ترانهی آن به دوش نمیکشد.
از ترانه لذت میبرم
این ترانهسرای نامآشنا و با تجربه، به کسانی که میخواهند ترانه سرایی را آغاز کنند و ترانهسرایی را حرفهای دنبال کنند پیشنهاد کرد: من بدون هیچ تعارف و تواضعی، مشق ترانه میکنم و هنوز میآموزم؛ حتی گاهی با ترانه سرایان جوانی کار میکنم که احساس میکنم بسیار از آنها میآموزم. ترانه سرایی کار بسیار دشواری است و بارها به خاطر محدودیتها و مشکلاتی که دارد تصمیم گرفتم آن را رها کنم اما وقتی از خیابانی رد میشوم و میبینم غریبهای کار من را گوش میکند، یا در مراسمی ترانهام پخش میشود آنچنان لذت میبرم و انرژی میگیرم که از ترک کردن کار خود منصرف میشوم. بسیاری تصور میکنند ترانه نویسی یک قلم و کاغذ میخواهد و واژههایی که همگی ما در اختیار داریم. خیر! ترانه اینها هست و اینها نیست. ترانه کلامی است که با موسیقی همراه میشود ولی تمام ترانهسرایان خوب، در جمع بزرگان و همکاران خود، کارهایشان را بدون حضور موسیقی نیز ارزیابی میکنند و از مرحله نگارش تا اجرا، ممیزیها و تغییراتی در کار شما اعمال میشود که آن را به کلی تغییر میدهد. ترانه سرا باید جنگجو باشد و شخصا برای تجربه کردن لذتهای حرفهام فعالیت میکنم. امیدوارم کسانی که به این حوزه علاقهمند هستند در مسیر دشواری که دارند بجنگند و احساس ویژه و ناب این حرفه را تجربه کنند.
زندگی کردن با ترانه
وی در زمینه کشف و شهود و الهام گرفتن از پدیدهها و اتفاقها در خلق کردن ترانه تصریح کرد: ترانه را باید زندگی کرد. من این را از استاد بزرگم، شهیار قنبری آموختم. همیشه در کارگاههای شعرم به هنرجویان میگویم که مطالعه، صرفا کتاب خواندن نیست. مطالعه کردن برای یک ترانه سرا، یعنی بسیار بخوانید و بشنوید، بسیار فیلم و سریال ببینید، معاشرت و سفر کنید، تا بتوانید قدرت «خلق کردن» را به دست آورید. از تجربه کردن نباید نترسید زیرا بدترین اتفاقهای زندگی، گاهی به ما داستانی میدهند برای روایت کردن. کشف و شهود در ترانهسرایی، ثمره انجام دادن تمام این کارها است، ثمره زندگی کردن است. اگر میخواهید تمام عمر خود را صرف ترانه سرایی کنید زندگی کردن را تمرین کنید.
ممنوعالاسم شدن!
برزویی در رابطه با ممنوعیت خروج خود از کشور گفت: ممنوع الخروجی من بعد از دو سال برداشته شد. در حال حاضر من ممنوع الکار نیستم بلکه ممنوعالاسم هستم و برای ادای دین به مادر و خواهرم کارهایم را با نام آنها منتشر میکنم. به نظر من گاهی ممنوعیت باعث محبوبیت میشود و نباید از آن رنجید و سرخورده شد.
برزویی ضمن تاکید بر اهمیت پشتکار و ممارست در مقابله با محدودیتها و لابی گریهای موجود در کار هنر، تصریح کرد: سراغ هر شغلی بروید به محدودیتهایی برمیخورید و در عرصه هنر تمامی کشورها، این روابط تاثیرگذارند. اما به خاطر داشته باشید که به تعداد آدم ها راه هست برای دیده شدن. به دشواریهای زندگی عادت کنید. زندگی در این دنیا آسان نیست. ترانه سرایی یک کار رقابتی و آزار دهنده است و اگر یک نفر اندکی هوش انحرافی داشته باشد میتواند شما را اذیت کند. استعداد اصلا مهم نیست، باید پشتکار داشته باشید و سرخورده و مایوس نشوید.
موفقیت فقط در تهران نیست!
وی خطاب به ترانه سرایان حاضر در نشست ادامه داد: حسین قیاسی از کاشان، محسن شیرالی و محمد نویری در اهواز از جمله ترانه سرایان موفقی هستند که این روزها با پشتکار بسیار کار میکنند. اگر از شما میخواهند ترانهای را بنویسید که شما قادر به خلق کردنش نیستید و نمیتوانید پیشرفت کنید، به این معناست که با آدمهای اشتباهی کار میکنید و باید جای خود را تغییر دهید. هر کدام از ما، دید منحصر به فردی داریم که باید قدر آن را بدانیم؛ تکرار ایرج جنتی عطایی ها و بزرگان ترانه نباشیم. به درد نمیخورد و بازار از این تکرارها اشباع است. نگاه شخصی خود را باید با مطالعه، در کارهایتان عمومیت دهید. ضمن آنکه راه پیشرفت ترانه سرایان ساکن شهرستانها، صرفا آمدن به تهران نیست. مطمئنم در مشهد هم آهنگسازانی هستند که دنبال ترانه میگردند و کسی به آنها پیشنهاد کار نمیدهد. جستوجو کنید و آن ها را بیابید. مدتی پیش، دوست خواننده و آهنگساز من، مهدی یراحی، ایمیلی را در اختیار علاقهمندان به ترانهسرایی گذاشت تا ترانههای خود را بفرستند. اینچنین فرصتها را از دست ندید. همچنین توصیه نمیکنم اشعار خود را در اینترنت منتشر کنید زیرا تبعات غم انگیزی دارد. به جای آن که به دنبال کار کردن با خوانندهها باشید، سراغ آهنگسازها بروید. آنها به هنر شما نیاز دارند و کسی که ادعای ترانهسرایی داشته باشد اما نتواند ده آهنگساز برتر کشور را بشناسد و نام ببرد ترانه سرا نیست. باید با فضای کار آهنگسازها آشنا باشید و تشخیص بدهید ترانهای که مینویسید را به کدام یک پیشنهاد دهید. همچنین توصیه میکنم گاهی در جلسات و کارگاههای آموزشی تهران شرکت کنید.
***
پس از نشست پرسش و پاسخ، جشن امضای کتاب «تقدیر» در سالن دوم شهر کتاب با حضور پرشور طرفداران تا حوالی نیمه شب برگزار شد.
هدیه ریحانی