مرگ انگیزهها در دانشگاه
هنوز روز اولی که وارد دبستان شده بودم را به یاد دارم؛ هیجان عجیبی بود. از همان روز اول، سالها بعد را در سر پرورش میدادم که باید دکتر شوم. سالها گذشت. دبستان، راهنمایی، دبیرستان، کنکور و دانشگاه سپری شد. اکنون هفت سال از دانشگاهم را هم پشت سر گذاشتهام و دانشجوی سال آخر رشته پزشکی هستم. نزدیک 20 سال است درس میخوانم، کودک بودم و اکنون در شرف میانسالی زندگی میکنم. 20 سال از عمرم را به پای تحصیل و به امید آینده گذاشتم، اما برای هیچ!
امسال فارغ التحصیل میشوم و به عنوان یک پزشک عمومی باید وارد جامعه شوم اما وقتی وضعیت را از جهات مختلف میبینم، انگیزهای برایم باقی نمیماند تا به تحصیل ادامه دهم.
اینها گفتههای علی، دانشجوی 27 ساله رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد است که با نگرانی از وضعیت شغلی خود در آینده و با تأکید بر این که سالها زندگی دور از خانواده را برای رسیدن به این جایگاه تحمل کرده است، انگیزههایش برای تحصیل کمرنگ شده است.
مشکلات حوزه اشتغال، بی توجهیهایی که به استعدادهای جوان میشود، نوع آموزشهایی که در دانشگاهها وجود دارد، انتظارات بالای جامعه و خانوادهها و … از جمله دلایلی هستند که باعث بی انگیزگی دانشجویان در مسیر تحصیلشان میشود.
به همین دلیل «صبح امروز» تلاش کرده است تا با جویا شدن نظر تعدادی از دانشجویان و آنان که با تازگی از دانشگاه فارغ التحصیل شدهاند، دلایل این بی انگیزگی را واکاوی کند.
آموختن دروس تاریخ گذشته چه فایدهای دارد؟!
مهدی، 21 ساله، دانشجوی سال دوم رشته حسابداری که در دانشگاه غیرانتفاعی خردگرایان مطهر تحصیل میکند، با اشاره به تاریخ گذشته بودن برخی از دروس، گفت: نوع نگاه خانواده به گونهای بود که انگار همه چیز با دانشگاه آمدن حل میشد. رسیدن به شغل، به ثروت، به جایگاه اجتماعی و … همه مسیرشان از دانشگاه میگذشت. من هم برای همین هرطور بود تحصیل را ادامه دادم اما اکنون بعد از دو سال خیلی از تصوراتم تغییر کرده است.
او در این باره افزود: اطرافیانم با مدارک تحصیلی بالاتر بیکار هستند. نگاه مردم به آنها هیچ تغییری نکرده و همچنان به عنوان یک علاف و نیروی اضافه جامعه به آنها نگاه میشود و حتی با آن چه میآموزیم نمیشود کار هم کرد. بعضی از درسهایی که برای رشته ما تحصیل میشود، بسیار قدیمی است و با دنیای امروز و حسابداری نوین که همه چیز سیستمی انجام میشود، هیچ تناسبی ندارد و فقط وقت را تلف میکند. بعضی از آنها با وجود بی فایدگیشان بسیار سخت هستند و به سختی باید آنها را پاس کرد.
ادامه تحصیل دادم، شاید در مقطع بعدی کار پیدا کنم
محبوبه، 26 ساله، دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی مدیریت و منابع آب دانشگاه از ناامیدی به آینده تحصیلش خبر داد و گفت: من سالها دور از خانواده در شهرهای دور تحصیل کردم؛ همیشه درسهایم را با تمام توانم دنبال کردم تا نمرههای خوبی بگیرم. بعد از پایان کارشناسی کاری برایم پیدا نشد و با امید اینکه بتوانم جایگاه اجتماعی و شغلی بهتری پیدا کنم به تحصیل ادامه دادم اما امروز به این نتیجه رسیدهام که کارشناسی و کارشناسی ارشد هیچ تفاوتی با هم ندارد. درسهایی که میخوانم هم هیچ کاربردی برایم نداشتهاند و امیدی هم ندارم در آینده بتوانند به کارم بیایند.
انتخاب درستی داشتهام
سعید، 25 ساله، دانشجوی کارشناسی ارشد پژوهش علوم اجتماعی نظر متفاوتی داشت و انتخاب صحیح را عامل ایجاد انگیزه یا بی انگیزگی در بین دانشجویان دانست: من شناخت کاملی از رشتهام داشتم و اصلاً برای همین وارد دانشگاه شدم. از بتدا میدانستم باید قید استخدامی مرتبط با رشتهام را بزنم. میدانستم باید خودم دنبال پژوهش برای نهادها و ارگانهایی باشم که طرح پژوهشی پیشنهاد میکنند که البته تعدادشان کم است.
وی ادامه داد: تحصیل در این رشته به من کمک کرد تا درکم از مسائل اجتماعی و زندگی اطرافیانم خیلی بیشتر شود و معتقدم اگر تلاش کنی میتوانی آینده خوبی داشته باشی و موقعیتهای خوبی را پیدا کنی؛ اما با این وجود در کشور ما امروز حرف اول را رابطه میزد و تلاش تقریباً بی معنی شده است.
بی قانونی و بی توجهی مسئولان، انگیزه را میخشکاند
وحیده، 26 ساله که با مدرک کارشناسی ارشد عمران با گرایش ژئوتکنیک از دانشگاه فردوسی مشهد این روزها به کارآموزی در یک مرکز آزمایشگاهی مشغول است، از بی توجهی به تخصص و علم در کشورمان گله کرد و گفت: قانون مستحکمی برای دفاع از علم و علم آموز در کشور احساس نمیشود و مسئولین نیز آن طور که باید توجهی به نیازهای علمی و ارزش آنها در حوزههای مختلف ندارند و همین انگیزه را از دانشجویان و دانش آموختگان میگیرد.
وی در این باره افزود: به عنوان نمونه گرایش ژئوتکنیک در رشته عمران کاربردی کلیدی را میتواند در عرصه ساخت و ساز ایفا کند و به عبارتی این رشته پایه و اساس ساخت و ساز را شامل میشود، اما ما شاهد هستیم که در سازمان نظام مهندسی که یک سازمان تخصصی علمی در کشور محسوب میشود، علیرغم نیاز و اهمیت این گرایش، جایگاهی برای آن قائل نمیشود و آن را از لیست رشتههای خود حذف میکند دیگر چه انتظاری از سایرین میتوان داشت؟ همین میشود که امروز بارها شاهد حوادث ناشی از گودبرداری و بقیه کارهای فنی حوزه ساخت و ساز هستیم.
***
در ادامه به سراغ سید حسین مجتبوی، رئیس فعلی دانشگاه فرهنگیان خراسان رضوی و رئیس سابق دانشگاه آزاد اسلامی واحد گناباد رفتیم تا از نگاه شخصی که سالهاست مدیریت در حوزه آموزش عالی و حضور مستمر به عنوان استاد در دانشگاههایی مانند فردوسی مشهد، علوم اسلامی رضوی، دانشگاه بین المللی امام رضا (ع)، واحد امارات دانشگاه آزاد اسلامی و برخی واحدهای داخلی این مجموعه، واحدهای مختلف پیام نور و … را در کارنامه دارد، به این موضوع بنگریم.
از ناامیدی برای یافتن شغل تا تقسیم ناعادلانه ثروت
مجتبوی با اشاره به اینکه بی انگیزه بودن دانشجویان در کشور دلایل متعددی میتواند داشته باشد، گفت: برخی از این دلایل ممکن است به شاکله تربیتی و روانشناختی افراد، محیط خانوادگی و انگیزههای فردی مربوط شود، و برخی هم گره خورده با مسائل اجتماعی، شغلی و آیندهای که فرد از خودش متصور بوده و اینها قابل بررسی است.
وی نوع دوم دلایل کاهش انگیزه تحصیلی در بین دانشجویان را به چهار دسته تقسیم کرد و افزود: با توجه به این که متأسفانه درصد زیادی از افراد تحصیل کرده در کشور ما فرصتهای شغلی بسیار کمی دارند و امید به این که بالافاصله بعد از فراغت از تحصیل بتوانند وارد بازار کار شوند، وجود ندارد، همین موضوع در کاهش انگیزه دانشجویان بسیار مؤثر است که ما اگر بخواهیم این مشکل را به شکل اساسی حل کنیم باید به فکر رونق اقتصادی کشور و بالا رفتن راندمان کار باشیم و این اولین نکته در بین عاملین بی انگیزگی قشر تحصیل کرده است.
رئیس دانشگاه فرهنگیان خراسان رضوی دراین باره ادامه داد: نکته دوم در این خصوص، مسئله تقسیم ثروت در مشاغل مختلف است که به نظر من اثر بالایی در انگیزه دانشجویان دارد. گاهی دیده میشود که فردی بدون داشتن هیچ تجربه علمی کافی، با استفاده از فرصتهایی که به دست میآورد و یا دارا بودن ارتباطهای ویژه، به برخی از درآمدهای فوری و بسیار گسترده که در بازار برایش پدید میآید دسترسی پیدا میکند و وقتی دانشجو میبیند فردی با شرایط و ویژگیهایی کمتر از خودش توانسته با ورود به مجموعههایی مانند شرکتهای خصوصی و یا فعالیتهای آزاد و … به کسب درآمدهای زیاد بپردازد و او پس از سالها تلاش و کوشش و تحصیل باید نگران ورود به بازار کار باشد که در صورت ورود هم میزان درآمدی بسیار کمتر خواهد داشت، این گونه مسائل انگیزه تحصیلی را کاهش میدهد.
لزوم توجه به استعدادها و نوآوری در تحصیل
مجتبوی سومین نکته و عامل بی انگیزگی دانشجویان را به جذابیت درس، دانشگاه و محتوای درسی مرتبط دانست و تصریح کرد: اگر محیط و محتوای آموزشی، نوع استادان و کارکنانی که با دانشجویان ارتباط میگیرند و …، همه این فرآیندها به سمتی حرکت کنند که میزان علاقه مندی و اشتیاق آنها را به رشته تحصیلی و شغل آینده افزایش دهند، انگیزه رشد، نوآوری و تحصیل در آنها بسیار بالا میرود.
وی در پایان خاطرنشان کرد: نکته چهارم این است که ما باید مکانیزم پیشرفته و کاملی برای استعدادیابی و ایجاد فضای رشد و بالندگی برای افرادی که صمیمانه و صادقانه در رشته تحصیلی خودشان تلاش میکنند، داشته باشیم. اگر در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی، سایر نهادها و دستگاههای مختلف و در کل تمام جامعه، این گونه افراد علاقه مند و با انگیزه که با پشتکار و سختی فراوان به تحصیل میپردازند و به کسب درجات و مقامات عالیتر نائل میشوند، مورد تشویق و حمایت قرار بگیرند، انگیزه فراوانی دران ها ایجاد میکند که این انگیزه به سایرین نیز منتقل میشود.
گزارشی از مصطفی قویدل