فرهنگ شاهنامهای و ستایش خرد
اولین جلسه سلسله گفتارهای هنر حماسی در حوزه هنری خراسان رضوی با موضوع «فردوسی،ضرورت امروز و فردای ایران» با حضور دکتر سید حسین شهرستانی پژوهشگر فلسفه و جامعهشناسی بهعنوان کارشناس و تعدادی از علاقهمندان در حوزه تاریخ و ادبیات حماسی برگزار شد.
خردنامه فردوسی
در ابتدای مراسم شهرستانی درباره کتاب شاهنامه و منظومه حماسی گفت: شاهنامه غیر از اینکه قصه شاهان و داستانهای کهن ایرانی باشد، داستان شاهان جهان است. داستانهای شاهنامه در اصل خردنامه است و فردوسی در واقع با سرودن داستانهای شاهنامه تنها به نقل داستانهای تاریخی نپرداخته است بلکه در آن به خرد و راستی حقیقی اشاره کرده است. زبان شاهنامه بهصورت تمثیل و حقایق شاعرانه است و در این دورانی که افراد به زبان روزمرگی و محاورهای عادت کردند و زبانی تهی از زبان شعر و تمثیل، حقایق ژرف و کلمات بنیادین دارند، در نتیجه درک و فهم زبان اسطورهای شاهنامه برای آنها سخت و مشکل است و نمیتوانند با شاهنامه انس بگیرند.
شهرستانی در ادامه گفت: با شاهنامه دو نوع برخورد میشود، ابتدا نوع آکادمیک علمی به اسطورهها و شعر است و دیگری حس ناسیونالیسم و تفکری نژادپرستانه به داستانها و اسطورههای شاهنامه است. افرادی که با شاهنامه و متون ادبی غنی در سراسر جهان آشنا هستند از زبان عادی، روزمره و تکنیک زده فاصله دارند و با حقایق جهان انس دارند و ارتباط دیگری برقرار میکنند.
وی درباره ویژگیهای شاهنامه گفت: از چه منظری باید به شاهنامه و فردوسی نگاه کرد؟ آیا تنها بهعنوان استفاده از منطقه گردشگری برای جذب توریست و مسافر و پیشرفت صنعت گردشگری کافی است؟ یا در این عصر نیاز عمیقتری به شاهنامه داریم؟ در سادهترین حوادث جاری و در واقع ملی، ادبیات شاهنامه و فردوسی روشنگر راه آینده ما است.
اسطورهشناسی در شاهنامه
شهرستانی درباره اسطوره در شاهنامه گفت: شاهنامه با توحید و یکتاپرستی شروع شده است و برخلاف ادبیات اسطورهای جهان منظومهای ادبی و توحیدی است. اسطورههای جهان طرح شرکآمیزی را مطرح میکنند و در ادبیات آنها زمین و آسمان بههم پیوند خورده اند مانند منظومه حماسی ایلیاد و ادیسه از هومر.
وی درباره کلمه اسطوره گفت: کلمهای که در آن بحرانهای وجود دارد و از زبان لاتین وارد زبان عربی شد و امروزه متون کهن ادبیات را در قالب زیان اسطوره قرار دادند، پس زبان نخستین بشر زبان اسطوره است و قبل از اینکه حقایق باطنی عالم بر او پوشیده شود. تمام روایتهای اسطورهای در شرق و غرب جهان روایتگر دورهای از تاریخ هستند که اسطوره بهاصطلاح سرآغاز امور و حقایق است.
این پژوهشگر فلسفه گفت: در روایتهای اسطورهای شاهنامه این ویژگی را دارد که توحیدی باشد، در روایتهای اسطورهای دیگر نیروهای بینظیر، مقدس و آسمانی وضعیت شرکآمیزی دارند و در آنها کثرت خدایان، جنگ میان آنها، نیروهای مینوی و مقدس، الههها، خدایان و ایزدان وجود دارد و هرکدام نیروی مستقل عمل از یکدیگر دارند و با یکدیگر در حالت تعارض و جدال هستند. در صورتیکه شاهنامه نگرش توحیدی دارد و عالم قدسی و نیروهای قدسی در آن قرار دارند، به تعبیر فردوسی تمام نیروهای قدسی نامهای حقیقت نیکو هستند که به تعبیر قرآن اسماء او قرار دارند.
ویژگیهای شاهنامه
شهرستانی اشارهای به ویژگیهای شاهنامه کرد وگفت: اسطوره نخستین ویژگی شاهنامه است و روایت از هستی و رابطه تأمل بین زمین و آسمان را روایت میکند. انسان با عدم درک و شناخت درست از زمین بدون آسمان، نمیداند چه بلائی سرخود آورده است. انسان در قلمرو شناخت خود تنها به شناخت زمین توجه کرده است و نتوانسته از آسمان که به تعبیری عالم قدسی است آگاهی پیدا کند.
وی تصریح کرد: البته منظور من علم کیهانشناسی و شناخت اجرام آسمانی نیست بلکه درک از واقعیت عالم قدسی است، آسمانی که منشأ حیات و قلمرو نورانی عالم است. در شاهنامه دیدن رابطه، تعامل و پیوند بین زمین وآسمان، عالم قدسی و گیتی است و در ادبیات فارسی این دوگانگی عالم دنیا و آخرت، عالم مینوی و گیتی قرار دارد. منظور از گیتی دنیای مادی است که افکار بشر آنرا درک و محصور شده است.
وی درباره ویژگی دوم شاهنامه گفت: ستایش خرد از خصوصیات دیگر شاهنامه است که در نخستین ابیات آن آمده است، درست مقابل تصور ابتدایی از یک متن افسانهای و اسطورهای است و گمان میشود متون افسانهای در مقابل داستانهای خردمندانه قرار دارد. در ذهن علم امروزی شعر افسانه و اسطوره نقطه مقابل مفهومی مثل عقل و علم و خرد و دانش است. زبان علم جدید از قرون 17 و 18 میلادی گسترش پیدا کرد و تلاش بسیاری انجام داد که عناصر شاعرانه، قدسی، دینی و اخلاقی از زبان علمی جدا شود. شاهنامه در متن افسانه خودش از عقل سخن میگوید و فردوسی تأکید زیادی به خردورزی دارد، پس باید با معنای دیگری از خرد موتاجه باشیم که با عقلانیت بشر امروز یکسان نیست، خرد در تعبیر فردوسی غیر از دانش، اطلاعات یا حفظ یکسری فرمولات است و آنرا جان مایه حکمت میداند.
وی در پایان گفت: حکمت از راه کتاب خواندن حاصل نمیشود ولی دانش از راه مطالعه است و مانند نظام دانشگاهی کشور که به بیخردی تبدیل شده است و نظامی مدرکگرا بدون تعامل و اندیشه و خرد است. خرد یعنی تفکر عقلانی که در شاهنامه فردوسی یک از فضایل عشق خدا است.
تو این را دروغ و فسانه مدان / به رنگ فسون و بهانه مدان
از او هرچه اندر خورد با خرد/ دگر بر ره رمز معنا برد
گزارشی از مرجان فرهمند