1

«مغموم» از کسب درآمد

یکی از چیزهایی که فکرش را نمی‌کنیم اما مهم است و هنر می‌تواند برای ما انجام دهد این است که به ما یاد دهد چه‌طور با موفقیت بیشتری رنج بکشیم. هنر می‌تواند دیدگاهی با‌شکوه و جدی ارایه کند که به ‌واسطه‌ی آن به مشقات وضعیت‌مان بنگریم، این مسئله به‌خصوص درباره‌‌ آن دسته از آثار هنری صدق می‌کند که به معنای رمانتیکش والا هستند. در نمایشگاه «مغموم» مجموعه‌ای مشترک از آثار نقاشی هانیه رحیمیان و شیوا اباذریان است که این روزها نگارخانه آذرنور میزبان این دو هنرمند جوان و خوش‌ذوق است.

 

آغاز یک گفت‌و‌گو

هانیه رحیمیان متولد 1374 و دانشجوی کارشناسی ارشد رشته نقاشی در دانشگاه الزهراء تهران است، مدرک کارشناسی را از موسسه آموزش عالی فردوس و کاردانی نقاشی از دانشکده الزهراء مشهد گرفته است. وی درباره علاقه‌اش به نقاشی می‌گوید: در ابتدا رشته علوم تجربی را برای ادامه تحصیل انتخاب کردم ولی بعد از مدتی انصراف دادم و با توجه به استعدادم در زمینه نقاشی این رشته را انتخاب کردم و تا الان نیز ادامه دادم، البته خانواده هم سهم مهمی در موفقیت و پیشرفت من داشتند.

هنرمند دیگر شیوا اباذریان و متولد 1375 دانشجوی کارشناسی ارشد رشته نقاشی در دانشگاه الزهراء تهران است و به‌صورت حرفه‌ای از دوران هنرستان به نقاشی پرداخته است. وی می‌گوید: من موفقیتم را مدیون دو تن از اساتیدم، خانم فرزانه حفیظی و آقای محمد ابوترابی هستم که همیشه با راهنمایی‌های سازنده خودشان زمینه‌ساز پیشرفتم را فراهم کردند.

رحیمیان اشاره‌ای به سبک و متریال آثارشان کرد و گفت: تکنیک کارهایمان اکرلیک روی بوم و در بعضی آثار ماژیک هم ترکیب شده است، سبک خاصی در آثارمان نداریم و تنها یک حس و حال درونی در کارهای ما وجود دارد. وی افزود: در این نمایشگاه به‌صورت مشترک 26 اثر در سایز و اندازه‌های مختلفی قرار دادیم.

او همچنین درباره انتخاب اسم نمایشگاه گفت: به دلیل اینکه نقاشی‌های ما حالت غم‌و‌اندوه را تداعی می‌کند، اندوه و حس درونی که در زمان کشیدن کارها داشتیم و با مشورت همدیگر اسم «مغموم» را انتخاب کردیم.

 

 

خلاقیت در آثار

رحمیان درباره طرح‌ها و ایده‌های آثارش گفت: بیشتر سعی کردم احساسات خودم را در چهره‌ها و فیگورهای مختلف نشان بدهم و از آن‌ها به‌عنوان ابزار استفاده کنم. او همچنین از کسب مقام‌های مختلفش گفت: در مسابقات فرهنگی هنری در رشته نقاشی سال 93 کسب مقام سوم در سطح کشور و همان سال کسب مقام اول در سطح استان را کسب کردم. سال 92 نمایشگاه گروهی عکاسی در نگارخانه سلطانعلی مشهدی کوهسنگی و در نمایشگاه‌های گروهی نقاشی در نگارخانه فربد در سال 95 و همچنین به‌مناسبت افتتاحیه گالری دی در سال 96 شرکت کردم. من به قالب خاصی فکر نکردم و همان احساسات خودم را در لحظه روی بوم نقاشی آوردم.

او همچنین در نمایشگاه‌های متعددی مثل هانیه اباذریان شرکت کرده است و با این تفاوت که در مسابقات فرهنگی هنری در سطح استان مقام دوم را درسال 93 و مقام سوم استان در همین مسابقات در رشته طراحی با زغال در سال 91 راکسب کرده است.

 

چشم‌اندازی برای فردا

رحیمیان در این زمینه اشاره‌ای به وضعیت نامساعد بازار فروش آثارهنری در مشهد کرد وگفت: به‌طور طبیعی هرکسی وارد رشته‌ای که می‌شود با یک‌سری برنامه و اهداف مشخصی در این راه قدم بر‌می‌دارد و در کنار همه این مسائل و حواشی نیاز اقتصادی حرف اول را می‌زند، متأسفانه در مشهد برای هنر شرایط بسیار نامناسب است. در شهری مثل تهران بازار کار و زمینه رشد و فعالیت بهتر از بقیه شهرها است. نهایت در مشهد تدریس و یا قبول سفارش کار نقاشی است در صورتی ‌که کارهای ما دیده و شناخته شود.

او در ادامه افزود: آثارم  را محدود در مشهد نمی‌کنم و تلاش می کنم با سعی و پشتکار به موقعیتی برسم تا بتوانم در نمایشگاه‌ها و جشنواره‌های بین‌المللی شرکت کنم.

اباذریان نیز در این‌ زمینه گفت: زمانی از کارهای خودم رضایت دارم که بتوانم حرفی برای گفتن داشته باشم و تنها صرف یک نقاشی معمولی نباشد و آثارم حاوی پیام باشند. وی درباره پیشنهاد طرح یا سفارش از جانب مشتری اظهار کرد: این کار برای درآمدزایی انجام می‌دهم ولی ترجیح می‌دهم از دانش و تجربه خودم در آثار هنری‌ام استفاده کنم.

 

 

سنگ‌اندازی در مسیر

اباذریان مثل همه هنرمندان جوان و صاحب فکر و اندیشه از دغدغه‌هایش گفت: یکی از مشکلات ما هنرمندان این است که از سمت مردم درک نمی‌شویم و کار و هنرمان را جدی نمی‌گیرند و متأسفانه به حالت تفریحی و تفننی به آن نگاه می‌کنند. وضعیت جالب و قابل تعریفی نداریم و کسی‌که در این راه قدم می‌گذارد باید این‌قدر قوی و بااراده باشد تا شاید در سالیان دور بتواند حرفی برای گفتن داشته باشد و در کنار هنرش امرارمعاش بکند.

رحمیان از سختی‌ها و مشکلات کار گفت: هرگز نمی‌توانیم روی کار خودمان از لحاظ درآمدزایی حساب کنیم و ضمانتی در این راه وجود ندارد، همچنین در ایران تا مدرک کارشناسی ارشد در رشته نقاشی وجود ندارد، حتی در سطح شهر بزرگی چون مشهد یک دانشکده دولتی در زمینه هنر نداریم و کاش در دانشگاه فردوسی دانشکده هنر هم تأسیس می‌کردند.

وی افزود: گاهی برای تهیه کتاب‌های تخصصی باید به کتابفروشی‌ها سفارش کنیم تا پس از مدتی برایمان فراهم کنند. در تهران به علت سبک زندگی و فرهنگ عامیانه مردم زمینه کار و پیشرفت هنری بسیار بهتر از مشهد است و متأسفانه در این شهر محدودیت‌های زیادی وجود دارد.

 

 

گزارشی از فرجان فرهمند