«پژوهش چگونه باید سامان یابد؟»
دانالد گیلیس، استاد بازنشستۀ دپارتمانِ مطالعات علم و فناوریِ کالج دانشگاهی لندن متخصص فلسفه و تاریخِ علم و ریاضیات است، و پیشتر دو کتاب «فلسفۀ علم در قرن بیستم» و «نظریههای های فلسفی احتمال» او در ایران منتشر شده است. گیلیس در کتاب «پژوهش چگونه باید سامان یابد؟»، بر اساس دانش خود، با مسئلۀ بزرگی دست وپنجه نرم کرده است: پژوهش در یک جامعه چگونه باید سازماندهی شود تا کیفیت مطلوب حاصل آید؟ او در کتاب حاضر، برای مواجهه با این مسئله، دو تجربۀ بریتانیایی را تبیین و نقد میکند و نهایتاً خود سامانه ای را بهعنوان بدیل پیش روی می نهد آن هم با نگاه به پژوهشهای موفق چون کشف نسبیت انیشتین ، کشف پنی سیلین توسط فلمینگ و پایه گذاری منطق ریاضی توسط فرگه.
این کتاب ممکن است چهار گروه مخاطب را به خود جلب کند: نخست، آن دسته از دانشجویان و پژوهشگران حوزه فلسفۀ علم که مشتاقند مواجهۀ یک فیلسوف علم را با یک مسئلۀ جدی مدیریتی و سیاستی تجربه کنند. دوم، آن دسته از دانشجویان و پژوهشگران حوزۀ مدیریت و سیاستگذاری علم که مشتاقند درک عمیقتری از الگوها، رویکردها و راهبردهای مطرح در رشتۀ خود، دستکم در مسئلۀ طرح شده در کتاب، بیابند. سوم، آن دسته از مسئولان و مدیران که علاقه مندند بر اساس حکمت و بهره مندی از ایده و تجربۀ اهل تجربه و اندیشه، برای دانشگاهها، پژوهشگاهها و اعضای هیئت علمی کشور، سیاستگذاری و برنامه ریزی کنند. چهارم، آن دسته از اعضای هیئت علمی که نسبت به الگوهای جاافتاده برای ساماندهی و ارزیابی فعالیت پژوهشی در کشور نقد دارند و بهدنبال بدیلهای جایگزین میگردند.
«پژوهش چگونه باید سامان یابد» کتابی است از دونالد گیلیس با ترجمه مصطفی تقوی و زهره کریم میان که در 192 صفحه و توسط انتشارات اختران در سال 1396 به چاپ رسیده است.
جواد لگزیان