عدهای فکر میکنند حافظ هم سانسور شده است
یک داستان نویس مشهدی گفت: برخی به خاطر بدبینی به ممیزی تصور میکنند، حتی شاهنامه و دیوان حافظ نیز سانسور میشود.
وحید حسینی ایرانی اظهار کرد: بدبینی برخی از مخاطبان کتاب به ممیزی باعث شده تصور کنند که حتی کتابهایی چون شاهنامه فردوسی و دیوان حافظ نیز سانسور میشوند.
این نویسنده مشهدی در خصوص میزان مطالعه کنونی مردم گفت: بدون شک در مقایسه با برخی کشورهای موسوم به جهان اول وضعیت مطالعه در ایران بالا نیست اما اینگونه هم که برخی آمارها نشان میدهند نیز نمیتواند باشد. به عنوان نمونه برای کتابهای پرتیراژ میتوان برخی رمانهای عامه پسند یا حتی آثار داستانی ادبیات واسطه اشاره کرد که نوبت تجدید چاپ آنها دورقمی است و همچنان هم از این کتابها استقبال میشود. همچنین بعضی کتابهای بازاری مانند کتابهای موفقیت و روانشناسیهای مردم پسند نیز از این دست هستند.
نویسنده مجموعه داستان »آناناس» در ادامه ابراز کرد: فاجعه آنجاست که ما در مقایسه با خودمان در اوایل انقلاب تنزل کردهایم. در آن سالها با اینکه جمعیت کشور حدودا نصف جمعیت کنونی بوده و تعداد افراد تحصیلکرده نیز قابل مقایسه با امروز نبوده است، کتابهای جدی، مخاطبان زیادی داشتند.
حسینی ایرانی خاطرنشان کرد: میانگین شمارگان کتاب در آن دوره بیش از 11هزار نسخه بوده است؛ این درحالی است که میانگین شمارگان کتابهای عمومی طبق آمار خانه کتاب در سال گذشته به زیر 1300نسخه رسیده است.
این نویسنده مشهدی با اشاره به عوامل افت کتابخوانی تصریح کرد: میزانی از تقصیر را متوجه مسئولان فرهنگی میدانم که بیش از تخصص و شایستگی، به دلیل یا دلایلی دیگر منصب میگیرند و نتیجه کار این میشود که میبینیم. علت دیگر این افت، فراگیرشدن فضای مجازی و شبکههای اجتماعی است. متاسفانه از آنجا که فرهنگ کتابخوانی چنانکه باید نهادینه نشده، حتی کسانی که تمایل به آگاهی دارند میپندارند همین محتوای بیریشه و بیمایه فضای مجازی آنها را از کتاب بینیاز میکند.
حسینی ایرانی در پاسخ به این پرسش که آیا در دهه 60 نسبت به زمان حال کتابهای بهتری چاپ میشد، اظهار کرد: نمیتوان به صورت قطعی چنین سخنی گفت. گاه کتابهای خوبی راهی بازار میشود که در دهه 60 احتمال چاپش نبود یا کمتر بود. برای نمونه میتوان به کتابهای مرجعی همچون «فرهنگ هشت جلدی سخن» که به احتمال قوی بهترین وبهروزترین واژه نامه فارسی است که تا به حال دیده ایم و یا به جدیدترین ویراست کتاب «چنین گفت زرتشت» از نیچه که در حوزه علوم انسانی نگاشته شدهاست، اشاره کرد.
وی با اشاره به ناتوانی کتاب از رقابت با رسانههایی چون تلویزیون و وسایل ارتباط جمعی تاکید کرد: رسانههای جمعی مخاطبان بسیار بیشتری دارند چون استفاده از این رسانهها حوصله و پشتکار و سواد خاصی را هم نمیطلبد و البته من و گمان هم نمیکنم این اختلاف در تعداد مخاطب فقط مربوط به کشور ما باشد.
حسینی ایرانی در خصوص چرایی این مساله که در شرایط کنونی نیز برخی کتابها با آمار استقبال بالایی روبرو هستند، اظهار کرد: عوامل گوناگونی در این اقبال دخیل است؛ گاهی یک کتاب ویژگیهای درخور توجهی دارد یا حتی اگر ارزش محتوایی ویژه نیز ندارد به هرروی به نیاز مخاطب پاسخ میدهد.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: برای نمونه میتوان به شاهکارهای ادبیات ایران مانند شاهنامه فردوسی، مثنوی مولانا و غزلیات حافظ یا آثاری از ادبیات جهان همچون کتابهای تالستوی، داستایفسکی، همینگوی و جز اینها نام برد که به خاطر ارزش اصیل خود کتاب همواره مخاطب خود را داشته و دارند و همچنان میتوانند نیز فروش بالایی داشته باشند. همچنین در همین راستا کتابهای عامه پسندی که نیازهای سطحی مخاطبان دیگری را برآورده میسازند به نوعی دیگر میتوانند خوشفروش باشند.
این نویسنده مشهدی تصریح کرد: گاهی نیز عوامل حاشیهای در پرفروش شدن کتاب نقش دارد؛ از کسب جوایز مطرح مانند نوبل که باعث اقبال به کتابهای نویسنده نوبل گرفته میشود تا وقایع سیاسی همچون مطرح شدن نام فلان شخص برای ریاست جمهوری کشوری که در کانون توجهات است همه و همه عواملی هستند که در فروش یک کتاب میتوانند موثر باشند، همانطور که دیدیم کتابهای دو رییس جمهور اخیر آمریکا در ایران پرفروش شد.
وی خاطرنشان کرد: حمایتهای حکومتی و معرفی یک کتاب در تلویزیون نیز از دیگر عواملی هستند که باعث فروش خوب یک کتاب میشوند. در خصوص این مساله میتوان از تاثیر برنامه خندوانه بر فروش برخی از کتابها یاد کرد.
منبع: ایسنا