1

اعتداليون به دنبال تداوم ائتلاف

ائتلاف سياسي و عقلاني ميان اصلاح‌طلبان و اعتدالگرايان گرچه از سال ۹۲ آغاز شد اما شهريور ۹۶ با چالش اظهارات محمد رضا عارف پيرامون پايان ائتلاف مواجه شد.  عارفي كه گويا ديگر محمدرضا عارف خرداد ۹۲ نبود كه با پيامي، نامه‌ انصراف بنويسد، با رقيب اعتدالگرا ائتلاف كند و از ميدان رقابت خداحافظي. با اين حال چند ماه بعد از اظهارات عارف در مورد ائتلاف، سياسيوني كه در دهه ۹۰ خود را به جريان نوپاي اعتدال منتسب مي‌كنند پالس‌هاي مثبتي مي‌فرستند كه يعني همچنان بر ائتلاف با اصلاح‌طلبان اصرار دارند.

مرتضي بانك، عضو شوراي مركزي حزب اعتدال و توسعه درباره سخنان اخير محمدرضا عارف كه گفته بود «اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس يازدهم با حزب اعتدال و توسعه وارد ائتلاف نمي‌شوند»، به خبرآنلاين گفت: «نظر آقاي عارف محترم است و ما هم بايد ببينيم در آينده چه اتفاقي مي‌افتد اما برداشتم اين است كه جريان اصلاحات و جريان اعتدال هم‌پيمانان قوي و مستحكمي هستند كه مي‌توانند در آينده نيز به نحو مطلوب اين نقش تاثيرگذار را در جامعه سياسي كشور ايفاگر باشند. »

او همچنين معتقد است ائتلاف اصلاحات و اعتدال در انتخابات مجلس يازدهم مسير بهتري است كه بايد طي شود. اما ماجراي تعيين تكليف براي ائتلاف اصلاحات و اعتدال از جايي آغاز شد كه محمدرضا عارف در گفت‌وگو با شفقنا صراحتا از اصولگرايان معتدلي ابراز دلخوري كرد كه با برند «اصلاحات» و به نام «معتدل» به پارلمان راه يافتند اما در بزنگاه‌هاي سياسي مجلس به «اميد» پشت كردند و راه اصولگرايان مجلس را پيش گرفتند. همين شد كه رييس فراكسيون اميد صراحتا اعلام كرد «در انتخابات ۹۸ ائتلاف نمي‌كنيم.»

گرچه به نظر مي‌رسيد كه باقي اصلاح‌طلبان چندان با محمدرضا عارف هم‌نظر نبودند و اغلب آنها تصميم‌گيري در اين مورد را به آينده موكول كردند. بعد از اين موضع‌گيري چند سوال مطرح شد. اول اينكه آيا عمق اختلافات ميان اصلاح‌طلبان و اعتداليون آنقدر است كه همكاري‌هاي سياسي آنان به اين زودي متوقف شود؟ همان زمان عبدالواحد موسوي‌لاري گرچه تصميم‌گيري در مورد ائتلاف را به آينده موكول كرد اما در خلال حرف‌هايش به دلخوري اصلاح‌طلبان با نيروهاي اعتدالي اشاره كرد و حتي دولت را نيز نشانه گرفت.

عبدالواحد موسوي‌لاري عضو شوراي عالي سياستگذاري اصلاح‌طلبان در اين مورد گفت: «اظهارنظر در اين مورد موكول به شرايط آينده است. يك سري گلايه‌مندي از نحوه رفتار دولت وجود دارد… اصلاح‌طلبان و شوراي عالي سياستگذاري به احترام آراي مردم مي‌خواستند دوستانه و مشفقانه نظر دهند كه ايشان نخواستند و ما اميدواريم كه در راه پيش رو موفق باشند.» سوال بعدي اين بود كه آيا اين تصميم، به ميدان دادن دوباره به تندروهاي اصولگرا منجر نخواهد شد؟

چه آنكه اصلاح‌طلبان هدف اوليه خود را بيرون راندن تندروها از مجلس توصيف مي‌كردند و همانطور كه صادق زيباكلام در تحليل شرايط مجلس و ائتلاف گفته ‌بود: «هدف اين نبود كه پيروز شوند. با توجه به اينكه نامزدهاي اصلاح‌طلب شناسنامه‌دار همه در دور اول ردصلاحيت شدند چطور مي‌توانستند ادعا كنند قرار است پيروز شوند. هدف اصلي اصلاح‌طلبان از شركت در انتخابات مجلس دهم جلوگيري از ورود جريان تندروي اصولگرا يعني پايداري بود. با اين حال با كنار كشيدن اصلاح‌طلبان امكان حضور تندروها در مجلس فراهم خواهد شد؛ موضوعي كه قطعا نه اصلاح‌طلبان و نه معتدلان رغبتي به تكرار آن نخواهند داشت.»

سومين سوالي كه پس از اين اظهارات مطرح شد اين بود كه آيا شرايط و موقعيت اصلاح‌طلبان به گونه‌اي هست كه بتوانند به تنهايي نيروهاي خود را وارد رقابت كنند و از احراز صلاحيت آنها اطمينان داشته‌باشند آن هم در شرايطي كه اغلب نيروهاي درجه يك شان در همين انتخابات ۹۴ رد صلاحيت شدند؟

علاوه بر مرتضي بانك، عضو اعتدال و توسعه چندي پيش بهروز نعمتي از نزديكان لاريجاني هم ائتلاف ميان اصولگرايان معتدل و اصلاح‌طلبان را اتفاق خوبي توصيف كرد كه موفقيت در سه انتخابات رياست‌جمهوري يازدهم و دوازدهم و مجلس دهم را به دنبال داشت. او البته در مورد گله‌مندي از اين طيف در مجلس هم واكنش نشان داد و گفت: «البته ممكن است دغدغه‌ها و نگراني‌هايي هم وجود داشته باشد و بخشي از آن دغدغه‌ها و گله‌مندي‌ها از ما باشد. اما صادقانه بارها گفته‌ام و الان هم مي‌گويم كه ما هيچ قصوري در اين زمينه نداشتيم و تمام هدف ما اين بود كه بتوانيم با اين ائتلاف جلوي برخي اقتدارگرايان را بگيريم و موفق هم بوديم. پس ائتلاف ادامه پيدا مي‌كند.»

البته بنابر آنچه بهروز نعمتي مطرح كرده اين دلخوري دوطرفه است و اضلاع ائتلاف گله‌مندي‌هايي از يكديگر دارند اما راهي جز ائتلاف وجود ندارد و بايد كار را با هم پيش ببرند. گرچه هنوز تا به قطعيت رسيدن در مورد ائتلاف يا عدم ائتلاف زمان باقي است اما همين اظهارات كلي از سوي سياسيون اصلاح‌طلب و اعتدالي نشان مي‌دهد كه آنها احتمالا بار ديگر به تفاهم خواهند رسيد و اين راه در ۹۸ تكرار خواهد شد.

 

فعلا راهی جز ائتلاف نيست

مصطفي درايتي، فعال سياسي اصلاح‌طلب و عضو شوراي مركزي حزب اتحاد ملت ايران به اين پرسش پاسخ مي‌دهد: آيا فضاي سياسي كشور و شرايط اصلاح‌طلبان از ظرفيت لازم براي پايان دادن به ائتلاف سياسي با اعتدالگرايان برخوردار است؟ ائتلاف، شرايط سياسي ويژه‌اي مي‌طلبد. وضعيت سياسي كشور بايد به صورت روز آمد مورد تجزيه و تحليل قرار بگيرد. در شرايط كنوني خيلي دقيق نمي‌توان حكم قطعي در مورد شرايط ادامه يا پايان ائتلاف در انتخابات دو سال ديگر داد. چنين حكمي نمي‌تواند چندان مطابق با واقعيت باشد. شرايط كشور اگر همچون وضعيت كنوني باشد به نظر مي‌رسد كه ائتلاف همچنان ضرورت پيدا مي‌كند تا بتوان بر مشكلاتي كه در كشور وجود دارد، به مرور فائق آمد. به هر حال اصلاح‌طلبان ظرفيت و پتانسيل حضور مستقل و با هويت كاملا اصلاح‌طلبانه را در انتخابات آتي دارند. در اين مورد شكي نيست اما از اينكه بتوانند از اين ظرفيت در يك شرايط سياسي عادلانه استفاده كنند، مورد بحث است.

بالاخره شرايط ويژه‌اي در كشور شاهد بوديم كه در سه انتخابات گذشته با آن دست به گريبان بوديم. درآينده مي‌توان ارزيابي كرد كه آيا اصلاح‌طلبان امكان استفاده از ظرفيت اصلاح‌طلبي را دارند. استفاده از ظرفيت‌ها است كه جريان اصلاحات را يا به ائتلاف مي‌كشاند يا امكان حضور با هويت خويش را به صورت طبيعي فراهم مي‌كند. الان با توجه به اينكه پيش‌بيني شرايط آينده حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات مشكل است، نه مي‌توان امكان ائتلاف در آينده را از بين برد و نه مي‌توان با قطعيت گفت كه بايد اين ائتلاف ادامه پيدا كند. مولفه‌هايي كه امروز با آن روبه رو هستيم كه ضرورت ائتلاف را به عنوان يك روش سياسي براي ما الزام آور مي‌كند اين است كه شرايط سياسي به گونه‌اي نيست كه امكان استفاده از همه توانمندي‌ها را به ما بدهد. تا وقتي كه ما نتوانيم از توانمندي‌هاي خود در انتخابات بهره ببريم، نمي‌توانيم مستقلا وارد عرصه سياست شويم.

در حال حاضر بهترين راه براي پيشبرد مقاصد سياسي اصلاح‌طلبان ائتلاف با اعتدالگرايان است. اينكه اصلاح‌طلبان با حداقل‌ها به انتخابات ورود پيدا كنند و دايره همكاران سياسي خود را با همين حد از امكانات افزايش دهند، بسيار اهميت دارد. بايد توجه داشت كه هر ائتلافي بر اساس هدفگذاري‌اي شكل مي‌گيرد كه طرفين براي خودشان مشخص مي‌كنند. جريان‌هاي سياسي در كشور ما با توجه به وضعيتي كه احزاب در تمام دنيا دارند، نمي‌توانند عمل كنند.

اصلاح‌طلبان سعي مي‌كنند طوري هدفگذاري كنند كه با وضعيت كشور هماهنگي داشته باشد. زماني مي‌توانيم يك تقسيم‌بندي و سهم مشخص براي طرفين ائتلاف داشته باشيم كه وزن گروه‌هاي سياسي دخيل در آن روشن باشد. در كشور ما چنين وضعيتي وجود ندارد. از اين رو شرايط حكم مي‌كند كه حق كساني كه به نوعي سهمي در موفقيت جرياني داشتند، در نظر گرفته شود.